بعد از شکایت و دادگاهی گردن؛ فشار اقتصادی و فراقانونی چرا؟!

در متن این نامه خطاب به مهران فاطمی آمده است: «حضرتعالی حتما خبر دارید پس از انتشار مطلبی که در روز دهم بهمن ماه منتشر شد بجای ارسال جوابیه و یا درخواست مستندات در فضای رسانه ای یا شخصی، دادستان محترم یزد و روابط عمومی استانداری هر دو علیه بنده دست به شکایت شدند و البته اینجانب هم شکایت شما را بنا به اصل اینکه “هرکس حق شکایت و دادخواهی دارد”، حق شما دانسته و به دادگاه رفتم.

هرچند در مورد ورود دادستان محترم یزد توقع این بود که دستگاه قضا مانند همیشه بین هر دعوایی از جمله دعوای یک شهروند یا یک رسانه با دولت و قدرت، قضاوت کند و این را به جناب آقای دکتر حداد زاده هم در قالب پیام اعلام کردم، ولی به هر حال تا اینجا هم پیامی به شما ندادم.

اما خبر دارید از زمان انتشار مطلب در روزنامه دهم بهمن، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی تمام منبع درآمد و آگهی های روزنامه بشارت یزد را بسته است و از دادن سهمیه آگهی های دولتی تاکنون ظرف یک ماه گذشته خودداری کرده است؟

نکته قابل توجه تر اینکه به این بسنده نکرده و حتی از دادن آگهی به همسر اینجانب هم طی همین مدت خودداری کرده است.

همان کاری که مدیرکل ارشاد یزد برای بالا نشان دادن آمار و‌ مبلغ آگهی های اینجانب در اطلاعیه ای که صادر کرده انجام داده و ‌نوشته «این روزنامه دار منتقد یزدی و بستگانش!» که البته من مانند شما و دولت پشتوانه رسیدگی به شکایت قضایی ندارم – هرچند اقداماتی کرده ام- اما امید به رسیدگی در درگاه عدل الهی دارم.

می دانم شما به شدت درگیر انتخابات و تجلی مشارکت هستید و شاید فرصتی برای خواندن این پیام ندارید اما شما به دفتر ما آمده اید و حجم فعالیت ها و تعداد بالای پرسنل در مقیاس رسانه ای استان را در دفتر بشارت یزد ملاحظه نموده اید. الان، شب عیدِ همکاران ما و مطبوعات هست و نه همکاران این روزنامه در انتشار مطلب مورد شکایت شما دخالتی داشته اند نه همسر اینجانب. جناب آقای عابدی و حضرتعالی از معتقدان و علاقمندان به اهل بیت و شعائر اسلامی هستید و خوب به خاطر داریم که در روضه ها و پای منابر و هیات ها می گفتند اگر «با امام حسین مشکل داشتند به خانواده و زن و فرزندانش چکار داشتند» (قریب به این مضمون)

می دانید که مدتی است به منظور تقسیم و‌ توزیع عادلانه آگهی ها؛ همه آگهی ها (حتی آگهی هایی مانند مناقصه و مزایده که بخش خصوصی هزینه آن را در تعامل با دولت می دهد» از طریق سامانه اداره ارشاد به نشریات داده می شود و دریافت و دادن آگهی به رسانه ها خارج از آن امکان پذیر نیست. حال بلاتشبیه این پرسش مطرح هست که اگر با من مشکلی هست و به دادگاه هم مراجعه کردم چرا باید با اهرم اقتصادی همکاران و همسر اینجانب در مضیقه قرار بگیرند؟

اینجانب تا لحظه ارسال این پیام با حضرتعالی جز در زمینه معدن مس دره زرشک، کمترین اختلاف و انتقاد را داشته ام و البته حضرتعالی هم با مرام و معرفت حتی در جلسات عمومی و با حضور ارباب جراید به حمایت این روزنامه اشاره کرده اید.

حال خبر دارید که مدیرکل های زیردست حضرتعالی برای رضایت حضرتعالی؛ یکی دست به شکایت شده (روابط عمومی آنهم در حالی که شاهد تلاش برای ملاقات و انتقال مباحثی که رسانه ای شد به حضرتعالی می باشد) و دیگری محل درآمد و آگهی های اینجانب و همسرم را هر دو، ‌بسته تا همه همکاران این روزنامه و حتی همسر و فرزندان من و همکارانم به خاطر مطلبی که البته در دادگاه نیز در حال رسیدگی است، شب عید در مضیقه قرار گیرند و مجازات شوند.

ضمن آنکه خود و همکاران و‌ مشاوران متخصصی که دارید ویژگی های این روزنامه و هزینه هایی که به نسبت دارد را می دانید.

اینجانب با ظن اینکه ممکن است جنابعالی از این اتفاقات مطلع نباشید پیامی از طریق شبکه های اجتماعی برایتان ارسال کردم. حال اگر از این موضوع اطلاع نداشتید و یا خبر داشتید و به امر حضرتعالی بوده؛ امیدوارم در راستای شعار همیشگی حضرتعالی مبنی بر ضرورت آزادی بیان و حمایت از رسانه ها، با دستور شما این روند تغییر کند.»