ستاره  های واقعی انتخابات ، مردمانی از جنس تنگ دستی و شعور

گزارشی از چهره های متفاوت انتخابات ریاست جمهوری که بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی داشتند   صالح مستوفیان / پیرزنی خمیده بر یک چهارپایه برای رای دادن به حسن روحانی آمده بود، دختری رای اولی بدون هر دودست که با…

گزارشی از چهره های متفاوت انتخابات ریاست جمهوری که بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشتند

 

صالح مستوفیان / پیرزنی خمیده بر یک چهارپایه برای رای دادن به حسن روحانی آمده بود، دختری رای اولی بدون هر دودست که با پایش انگشت زد، زوجی مسن و روستایی که دست در دست هم به شعبه رای گیری آمده بودند، پیرمردی فال فروش که برای تبلیغ روحانی فال رایگان می داد و دستفروشی اردبیلی که به وقت دیدن روحانی اشک شوق می ریخت، همه اینها جلوه هایی از محبوبیت حسن روحانی در میان اقشاری از جامعه است که رقبای انتخاباتی اش تصور می کردند پایگاه رای آنها آنجاست

پیش از انتخابات موافق و مخالف معتقد بودند پاشنه آشیل دولت حسن روحانی مشکلات اقتصادی و تنگدستی دهک های پایین جامعه است. رقبای او در تبلیغات انتخاباتی و خصوصا در صدا و سیما و شبکه های مجازی بسیار تلاش کردند تا دولت یازدهم را دولتی بی تفاوت نسبت به اقشار ضعیف جامعه و متعلق به اغنیا قلمداد کرده و اینچنین وانمود کنند که رای تنگدستان جامعه و مردم مناطق کم برخوردار و روستایی به نفع رقیب روحانی است.

اما انتخابات ۲۹ اردیبهشت برگزار شد و نتایج آراء نشان داد که اتفاقا و برخلاف تصور، رای روحانی در اغلب استان های محروم و یا روستاها بالاتر از ابراهیم رییسی است و مردم ایران برغم همه تنگناهای معیشتی و رکود و بیکاری، در تشخیص راه درست اداره کشور توانا هستند و دیگر نمی توان با شعارهای پوپولیستی و صدقه ای، آنها را مجاب به رای دادن کرد.

در ادامه با چهره هایی آشنا می شوید که جلوه های ویژه انتخابات اخیر بودند و عکس هایشان صفحات اجتماعی را درنوردیده بود. آنقدر دیده شدند و در مورد آنها سخن گفته شد که حسن روحانی را برآن داشت تا با این سلبریتی های انتخاباتی دیدار کند و نشان دهد متوجه ارزش رای آنها هست.   

پیرمرد فالفروشی و هوادار روحانی:

لبخند روحانی به من انرژی می دهد

در روزهای داغ فضای تبلیغات انتخاباتی، عکس و فیلم پیرمرد فالفروشی که فالهایش را برای حمایت از حسن روحانی بین مردم پخش میکرد، دست به دست میشد. پیرمرد قد خمیده، همه داراییاش فالهایی است که امانی میفروشد و از سود فروش آنها، خرج خوراک خود را درمیآورد و خانه ای برای زندگی ندارد، در روزهای آخر تبلیغات تصمیم میگیرد همه دار و ندارش را برای دیدن خنده مردم و حمایت از حسن روحانی خرج کند.

پاتوق کاری او میدان ولیعصر تهران است. مغازه دارهای میدان ولیعصر او را «عمو مرتضی» صدا می کنند. میگویند پیر مرد محترمی است که چند سال در این منطقه فال می فروشد و جای ثابتی ندارد.

«مرتضی کافی» 72 ساله، اهل تهران است که چند سالی است برای گذران زندگی در میدان ولیعصر تهران، فال می فروشد. «عمو مرتضی» پیش از این با اجاره تاکسی از صاحبان خودرو مسافرکشی می کرده و بعد از درد و ورم در ناحیه زانوی پایراست، دیگر قادر به رانندگی نبوده و حالا با فروش فال به گذران زندگی می پردازد.

«عمو مرتضی»  در باره اینکه چرا تصمیم گرفت فالهایش را رایگان به مردم بدهید، گفت: خوشم اومد از آقای روحانی. عکسشو می بینم بهم انرژی میده. بقیه تو عکسا قیافه شون خیلی جدی بود. اما روحانی یه لبخندی به لب داشت که خدا شاهده به دلم نشست. دیدم که پای راه رفتن ندارم. کاری هم از دستم بر نمیاد. تنها کاری که از دستم بر میومد، این بود که همین فال هامو بدم به مردم. به خدا اگه پول داشتم، کل ولیعصر رو شیرینی میدادم. نداشتم. داراییم همهاش همون فالها بود.

«عمو مرتضی»  در مورد پول فالهایی که به رایگان برای حسن روحانی به مردم داده است، گفت: فدای یک تار موی آقای روحانی. مهم این بود مردم شاد باشن. اگه اون یه نفر رییس جمهور میشد، مشخص نبود مردم بتونن بخندن.

او درباره استقبال مردم از اقدام تبلیغاتی اش اظهار داشت: معرکه ای بود برای خودش. فال هارو گرفتم بالا و شروع کردم به شعار دادن. می گفتم روحانی پیروز است و دشمناش نابودن. یک جمعیتی زیادی داشتن فیلم و عکس می گرفتن. طرفدارای رئیسی از کنارم رد می شدن و به من می گفتن سید اولاد پیغمبر رو تنها گذاشتی و بعد با گوجه سبز می زدنم.من هیچ کار نکردم. دیدم می زنن فهمیدم کارم درسته. بیشتر شعار دادم. فال می دادم به مردم و شعار می دادم. خودم شاد شده بودم، مردم هم میخندیدن.

«عمو مرتضی» درخصوص توقعش از حسن روحانی گفت: من نه خونهای دارم و نه خونوادهای و نه سنم میخوره که چیزی بخوام ازش. دوستش دارم. دلم میخواد ببینمش و یه عکس باهاش بگیرم و بچسبونم به لباسم و بعدش راضی ام که بمیرم. آخه اینا (اشاره به دستفروشها) منو اذیت میکنن که روحانی وقت نداره تورو ببینه.

بانوی سالخورده معروف روز انتخابات:

رأی دادم، چون روحانی را خیلی دوست دارم

خیلیها ابراز تمایل کرده بودند برای مادر پیر، واکر برقی و  ویلچر بخرند. بعضی دیگر گفته بودند حتی اگر کاری نمیتوانند بکنند، میخواهند او را از نزدیک ملاقات کنند و دستاش را ببوسند. کبری رحمتی اما هیچ چیز نمیخواهد جز دیدار رئیس جمهور. ۸۴ ساله است، اهل فومن، روستای جیرده آلیان. چند سالی هست که در فردیس کرج با دخترش زندگی میکند.

 «ننه» فارسی بلد نیست. به زبان تالشی حرف میزند. بچهها و نوهها همیشه او را «ننه» صدا کردهاند. میگویند هر سؤالی دارید بپرسید، ما برایتان ترجمه میکنیم. میپرسم چه شد رفتید رأی بدهید ننه؟ میگوید با همین چهارپایه رفتم. رفتم رأی دادم چون آقای روحانی را خیلی دوست دارم. قبلاً هم به آقای روحانی رأی داده بودم. دوست دارم او را ببینم؛ از نزدیک.

به گزارش ایران، عکساش با آن چهارپایه کوتاه سفید که تمام قد روی آن خم شده بود، به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد. روز انتخابات، او هم مثل ۴۱ میلیون نفر دیگر برای رأی دادن آمده بود. کسی عکساش را گرفت و منتشر کرد و موجی از احساسات را برانگیخت. یکی نوشته بود: «شما که انتخابات را تحریم میکنید، از این مادر پیر با این قامت خمیده یاد بگیرید.» کس دیگری گفته بود: «باید به شرف این شیرزن آفرین گفت.» عکس با موجی از پیغامها در چند دقیقه جهانی شد.

۱۵ سالی میشود که همسرش را از دست داده. هر دو کشاورز بودهاند. از خانه بیرون رفتناش فقط برای رفت و آمد به بیمارستان است. روز انتخابات اما با همین شرایط، از خانه بیرون رفت تا رأی بدهد. گفته بوده اگر یک روز هم به پایان عمرم باقی مانده باشد، میروم و به آقای روحانی رأی میدهم.

وقتی از او سوال می شود «چه شد رفتید رأی بدهید ننه؟» دستهایش را بالا میآورد و با هیجان شروع میکند به تعریف: «با همین چهارپایه رفتم. رفتم رأی دادم چون آقای روحانی را خیلی دوست دارم. قبلاً هم به آقای روحانی رأی داده بودم.»

دخترش، سیده زهرا جلالی میگوید: «ننه آنقدر آقای روحانی را دوست دارد که قبل از انتخابات به ما سفارش میکرد هر وقت تلویزیون آقای روحانی را نشان میدهد، حتماً صدایش کنیم ببیند. مینشست پای تلویزیون و با دقت به حرفهایشان گوش میداد.

ننه هر بار که اسم روحانی را میشنود، لبخند میزند. میگوید: «آقای روحانی بزرگ ماست، پدر ماست. ما برای شرع و دینمان رفتیم رأی دادیم. همه باید رأی بدهند.»

میوهفروشی که چهره انتخابات شد:

روحانی، هاشمی و خاتمی را دوست داشته و دارم

میرزاآقا، میوهفروشی که انتشار عکسش در همایش سخنرانی روحانی در اردبیل، دست به دست چرخید و او را یکی از چهرههای انتخاباتی امسال کرد، میگوید: «روحانی و مرحوم هاشمی و خاتمی را دوست داشته و دارد.»

به گزارش «اعتماد» حالا دیگر همه او را میشناسند. روزی که رئیسجمهور در اردبیل دیدار مردمی گذاشته بود «میرزا آقا» در صف اول عکس روحانی را در دست گرفته بود و با چشمهای گریان حرفهایش را گوش میکرد. در کلیپهایی که بعد از دیدارش با او منتشر شد، علت حمایتش از روحانی را از بین رفتن تحریمها اعلام کرد؛ اینکه روحانی توانسته پول ایرانیها را از بانکهای خارجی بهشان برگرداند. اسم کاملش «میرزا موسی طالب قشلاق» است و ۵۳ سال سن دارد. میرزا آقا از روزهای زندگیاش می گوید که غمگین میگذرد اما امید به بهبود دارد.

«میرزاآقا» در باره علت رفتنش به رورزشگاه و دیدن روحانی گفتمن آقای روحانی را خیلی دوست دارم، آقای هاشمی که خدا رحمت کند را هم همینطور. چندین سال پیش روزی هم که آقای خاتمی آمده بودند توی ورزشگاه اردبیل خیلی دوست داشتم بروم و ببینمش اما دیر رسیدم و رفته بود. به خاطر همین وقتی شنیدم آقای روحانی برای سخنرانی به ورزشگاه آمده بودند دویدم تا او را ببینم.

وی افزود: چند روز قبل از اینکه آقای روحانی به اردبیل بیاید من عکسهایش را گرفته بودم و روی چرخ دستی کنار سیب زمینیها و پیازهایی که به مردم میفروختم نشان میدادم و میگفتم که به او رأی بدهند. هر کسی از من سیبزمینی و پیاز میخرید را قسم میدادم که تو را به خدا به روحانی رأی بدهید.

ملاقات سلبریتی های انتخابات با حسن روحانی

کبری رحمتی، پیرزن ۸۴ ساله اهل قزوین، مرتضی کافی فال فروش تهرانی و همچنین سیده مهتاب نبوی دختر معلولی که با انگشت پای خود رای داد، هشتم خرداد در مراسم ضیافت افطار مددجویان کمیته امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی با رییس جمهور موفق به دیدار با حسن روحانی شدند و مورد تفقد وی قرار گرفتند.

روحانی در این دیدارخاطر نشان کرد: این افراد همه پیام خوبی را به ملت خوب و هوشیار و بیدار ایران دادند.

وی با بیان اینکه احساس بی پناهی و تنهایی احساسی بسیار سخت است گفت: باید کاری کنیم که کسی چنین احساسی نداشته باشد و در همین راستا نیز دولت تلاش خواهد کرد تا در کنار مردم به حل مشکلات آنها و ریشهکن کردن فقر بپردازد.

دردانه ظفرزاده و غلامرضا  قادری، زوج عاشق و حامی روحانی:

انتخاب دوباره روحانی کار خدا بود

دردانه ظفرزاده و غلامرضا  قادری، اهل روستای «نرگ فریبان» از توابع خراسان رضوی هستند. زن و شوهر سالمندی که دست در دست هم و با عکسی از حسن روحانی در روز انتخابات در دنیای مجازی بسیار مشهور شدند.

دردانه ظفرزاده، پیرزن روستایی که به موقع راه رفتن خمیده است، از انتخاب مجدد حسن روحانی ابراز شادی  کرده و می گوید: روز انتخابات شوهرم گفت بیا برویم رای بدهیم. گفتم به کی باید رای بدهیم؟ گفت: یک نفر هست به نام شیخ حسن روحانی. من هم قبول کردم. اصلا آدم مسلمان را می توان از چهره اش شناخت. من هم چهره روحانی را دیدم و گفتم این آدم واقعا خوب است و به او رای دادم. البته در این مدت تمام چاله چوله های مملکت را هم پر کرد. بسیاری از مشکلات را از پیش رو برداشت.

وی که در هنگام صحبت در کنار شوهرش نشسته بود، افزود: به نظر من  انتخاب دوباره روحانی کار خود خدا بود، کار ملائک و جبریل بود، اگر خدا نمی خواست اصلا نمی شد. حسن روحانی درصحبت هایش قلدری نمی کرد، حرف های گنده گنده نمی زد، عادی حرف می زد طوری که ما می فهمیدیم. خدا نگهدار روحانی و رهبر باشد!

دردانه ظفرزاده تنها خواسته اش از حسن روحانی ایجاد اشتغال برای جوانان تحصیلکرده بود.

 

سیدرضا هاشمی زاده، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه:

انتخابات دوازدهم در دست فضای مجازی است

سیدرضا هاشمی زاده، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه در گفتگو با بشارت یزد در خصوص نقش رسانه های مجازی و کانال های تلگرامی در انتخابات اخیر اظهار داشت:در این انتخابات پدیده ها و رویدادهای قابل توجه و مثال زدنی ای دیده شد که در صدر آن می توان فضای مجازی را نشاند. فضای مجازی نبض تپنده انتخابات اخیر به شمارمی رود. دنیای جدید ارتباطی و شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان درطول کمپین انتخاباتی، راه را بر تک صدایی و یک آوایی بست و گرچه رسانه میلی تمام قد درپشت یک کاندیدا برخاست و بسیار کوشید با مهندسی رسانه ای خود، آرا و نظرات را به سمت کاندیدای پسند خود جلب کند اما کاربران و فعالان فضای مجازی هم شبانه روز کوشیدند و از خورد و خواب گذاشتند و هزاران دقیقه کلیپ و فیلم و صوت و عکس و ..تولید کردند.

هاشمی زاده افزود: البته این عرصه مختص طرفداران حسن روحانی نبود بلکه رقبا هم از این فضای فراهم شده که حاصل پایمردی دولت یازدهم بوده، استفاده ها کردند و تا توانستند محتوای خود را انتشار دادند.

این استاد دانشگاه بیان داشت: این فضای عمومی گسترش یافته و گفتگو محور مجازی بود که تسلط بازار پیام را از سیطره بلندگوهای پروپاگاندای تک گو درآورد و مردم به عنوان کنشگرانی نستوه، بی زمان و بی مکان به خلق محتوای موثر مانند عکس،کلیپ ،متن ودست یازیدند و توانستند حتی در دورترین نقاط روستایی هم، پوپولیسم را خنثی و بی مشتری سازند.

هاشمی زاده در خصوص جایگاه صدا و سیما در این انتخابات گفت: فضای مجازی به راستی که هیمنه و هژمونی رسانه های قدیمی تر و به ویژه تلویزیون را فروریخت.گرچه تلویزیون بسیار کوشید تا تصویری کدر، سیاه و تار از اقدامات و کارکردهای دولت یازدهم ارائه دهد و حتی درحین مناظره ها شیطنت های تصویری و نمایش پیام های دستکاری شده رانیز رها نکرد اما قبض تلویزیون با بسط فضای مجازی از هم گسیخت. دیگردوران مخاطبان منفعل و گوش به فرمان و حرف شنو به پااین رسیده است.

وی در ادامه افزود:گوشی های همراه درست مانند یک دفتر و ستاد انتخاباتی چسبیده به یقه فکر و اندیشه مخاطبان درکوچه و خیابان و خانه و شب و روز وشوق و التهاب سرکشی را در فرد فرد مردم برای مشارکت برانگیختند.

 

دولت باید قدر«عمو مرتضیها»  را بداند

هاشمی زاده در خصوص رای طبقه فرودست جامعه همچون «میرزاآقا» و « عمو مرتضی» ها به حسن روحانی و رای بالای روحانی در این طبقه از جامعه اظهار داشت: فضای مجازی قهرمان ها و پدیده های نادیدنی در این انتخابات را هم به مدد وسعت و دامنه بیکرانه اش نقش زد. «میرزا آقای اردبیلی» را که صمیمانه از گفته های دکترروحانی به وجد آمده و اشک می ریخت بر بام جهان نشاند، آن پیرزن خانه نشین راکه با سختی به شعبه اخذرای آمده بود به همگان نشان داد و ثابت کرد بر خلاف تبلیغات رقیب، حسن روحانی در دهک های پایین جامعه محبوب است و دیگر مردم فریب وعده های نادرست اقتصادی را نمی خورند.

وی در خصوص رسالتی که رای این افراد بر دوش حسن روحانی می گذارد، اظهار داشت: «عمو مرتضیها» از کف جامعه آمدهاند.دولت باید قدر او و امثال او را بداند. در حالی که یک کاندیدا با درصدبندی ایرانیان میان فقیر و غنی دیوار کشی کرد و کاندیدای دیگری با شعار حمایت از محرومان به صحنه انتخابات وارد شد، این افراد روحانی را انتخاب کردند و این کار را برای دولت سختتر از قبل میکند. حمایت این افراد نشانه بارزی برای دروغ بودن مرزبندیها و درصدسازیها بین مردم است. دولت باید قدردان عمو مرتضیها و میرزا آقا باشد و این سرمایه اجتماعی را برای خود حفظ کند و به خواستههایشان رسیدگی کند.

دیدگاهتان را بنویسید