تغذیه با قوه تخیل!
محمدعلی وزیری/ قدیم ترها که مثل الان همه چیز یکبار مصرف نبود، سفره هایی پلاستیکی در اغلب خانه ها پهن می شد که روی آن تصویر انواع و اقسام غذا و آشامیدنی مثل چلوکباب و دوغ نقش بسته بود. همین…
محمدعلی وزیری/ قدیم ترها که مثل الان همه چیز یکبار مصرف نبود، سفره هایی پلاستیکی در اغلب خانه ها پهن می شد که روی آن تصویر انواع و اقسام غذا و آشامیدنی مثل چلوکباب و دوغ نقش بسته بود. همین پهن کردن سفره و نگاه به تصاویرش، اشتهای آدم را باز می کرد، خصوصا در مواقعی که غذای روی سفره چنگی به دل نمی زد! وقتی غذای درست و حسابی بر سر سفره نبود، مادر خانواده به فرزندان می گفت با نگاه کردن به عکس سیخ های کباب و جوجه و پلوی زعفرانی روی سفره، توهم بزنند که به جای لقمه ماست و خیار، دارند کباب به بدن می زنند! اینجوری هم لذت خوردن ماست و خیار بیشتر می شد و بچه ها سوء تغذیه نمی گرفتند و هم قدرت تخیل در بچه ها پرورش پیدا می کرد و در آینده می توانستند چیزهای دیگر را هم با داشتن عکسش، توهم بزنند!!حیف که این سفره ها دیگر تولید نمی شود و بجای کارخانجات آنها الان برج و آپارتمان ساخته اند و از طرفی دیگر دور هم غذا خوردن خانوادگی هم از مد افتاده، والا به کمک این سفره ها می شد دغدغه وزیر محترم نیرو در خصوص اینکه «چینی ها روزی یک وعده غذا می خورند در حالی که ایرانی ها خیلی شکمو هستند!» را برطرف کرد. باید به هر خانواده ایرانی سفره هایی با طرح غذاهای مختلف داده شود تا مثلا صبحانه شنبه را با سفره عکس پنیر و شیر و نان و گردو جلوی خانواده بیندازند، نهار شنبه را با عکس زرشک پلو با مرغ و شام را هم با عکس املت و سبزی خوردن و نان سنگگ. سفره های روزهای دیگر هفته هم باید با منوی متفاوت پهن شود تا خانواده با خوردن انواع مواد خوراکی، دچار کمبود ویتامین و پروتئین نشوند!