یادداشت سردبیر روزنامه بشارت یزد درباره جشنواره نمایش عروسکی یزد:
گر تو بهتر می زنی، بِستان بزن
اگر از هجمه های عده ای معدود و عمدتا کانال دار در فضای مجازی یزد بگذریم که رفتارشان در گذشته این شائبه را ایجاد کرده که اساسا هر فعالیتی که در یزد می خواهد در هر زمینه ای انجام شود باید سهمی برای آنها هم در نظر گرفته شود محور عمده مخالفت ها با جشنواره بین المللی عروسکی یزد حول هزینه ۷۰۰ میلیونی شهرداری بجای اختصاص آن به هنرمندان بومی و همچنین نگرانی ها بابت رعایت خدشه به ارزش های دینی در خلال برگزاری این جشنواره است
یزد اگر می خواهد نوجوانان و جوانانش به بالندگی فرهنگی و هنری برسند و جهانی شدنش بازخورد مناسبی داشته باشد، چاره ای جز برگزاری رویدادهای بزرگی همچون جشنواره بین المللی عروسکی ندارد
برگزاری جشنواره بین المللی عروسکی در یزد همانند اغلب برنامه های کلان فرهنگی و هنری که در گذشته اجرا شده باز فریاد اعتراض مخالفان اینگونه رویدادها البته با بیرق های مختلف را به آسمان بلند کرده است. اگر از هجمه های عده ای معدود و عمدتا کانال دار در فضای محازی یزد بگذریم که رفتارشان در گذشته این شایبه را ایجاد کرده که اساسا هر فعالیتی که در یزد می خواهد در هر زمینه ای انجام شود باید سهمی برای آنها هم در نظر گرفته شود (موضوعی که یادآور نقش «کیوون» در سریال شب های برره است و البته در مثل مناقشه نیست!)؛ محور عمده مخالفت ها با جشنواره بین المللی عروسکی یزد حول هزینه ۷۰۰ میلیونی شهرداری بجای اختصاص آن به هنرمندان بومی و همچنین نگرانی ها بابت رعایت خدشه به ارزش های دینی در خلال برگزاری این جشنواره است.
۱- ترجیع بند مخالفان هزینه کرد شهرداری یزد در این جشنواره و دیگر برنامه های کلان فرهنگی و هنری، یادآوری مشکلات معیشتی جامعه است و اینکه مردم نان شب ندارند چرا باید ۷۰۰ میلیون تومان خرج جشنواره عروسکی شود؟! باید به این دوستان گوشزد کرد که اتفاقا در شرایط سخت اقتصادی و در وضعیتی که بخش بزرگی از جامعه امکان هزینه برای برنامه های فرهنگی ندارند باید نهادهای عمومی همچون شهرداری با اجرای برنامه های فراگیر شادی و نشاط را به جامعه تزریق کند. این روزها مردم خصوصا کودکان که از صبح تا شام زیر بمباران اخبار بد و نگرانی والدینشان از معیشت و آینده هستند، به شدت نیازمند حضور در برنامه های شاد و امیدساز و روحیه بخش دارند. جامعه بی نشاط با کودکانی بدون لبخند به مراتب سرنوشتی دردناک تر از جامعه ای فقیر دارند و این وظیفه نهادی چون شهرداری است که برای کاشتن خنده بر لبان کودکان شهر برنامه ریزی کند و پول خرج نماید. البته بر برگزارکنندگان این جشنواره فرض است که زمینه حضور حداکثری و بی هزینه کودکان شهر را در این رویداد فراهم سازند تا جشنواره با گستره وسیع خصوصا برای قشر آسیب پذیر برگزار شود.
۲- بزرگترین آفت جامعه هنری و فرهنگی یزد، دور بودن از جریان اصلی کشور است. شهرداری اصفهان سالهاست صدها میلیارد تومان در سال صرف برگزاری رویدادهای بزرگ بین المللی می کند تا ضمن رشد جامعه هنری و فرهنگی خود و کشف استعدادهای جوانش، جاذبه ها و توانمندی های اصفهان را به ایران و جهان بشناساند. یزد اگر می خواهد نوجوانان و جوانانش به بالندگی فرهنگی و هنری برسند و جهانی شدنش بازخورد مناسبی داشته باشد، چاره ای جز برگزاری رویدادهای بزرگی همچون جشنواره بین المللی عروسکی ندارد. البته کسی منکر آن نیست که باید نحوه برگزاری و هزینه کرد جشنواره با دقت نظارت شود تا کیفیت بالای آن تضمین گردد و دستاوردهای معنوی بسیاری داشته باشد. اینجاست که منتقدان دلسور یزد باید حضوری پررنگ در جشنواره داشته باشند تا با نقد خود مانع انحراف و موجب ارتقای آن در آینده شوند.
۳- برخی از منتقدین بر این باورند که بهتر بود هزینه این جشنواره به هنرمندان بومی داده می شد تا آنها برگزار کننده باشند حتی از کسانی نام برده شد که با مبلغی بسیار پایین تر می توانند چنین جشنواره ای برگزار کنند. البته اینکه کسی ادعا داشته باشد از مرضیه برومند به عنوان بزرگترین هنرمند این عرصه بهتر جشنواره عروسکی برگزار کند خود جای تامل دارد اما سوالم از مدعیان این است که چه کارنامه ای تاکنون در برگزاری چنین رویدادهایی داشته اند؟ چند جشنواره باکیفیت عروسکی برای کودکان شهر برپا کرده اند؟ در عجبم کسانی که مدعی فعالیت در این عرصه هنری هستند اتفاقا باید بیشترین استقبال را از حضور اساتید هنر عروسکی ایران در یزد داشته باشند تا بتوانند بهره تخصصی از آن ببرند.
۴- متاسفانه برخی نیز این شائبه را به ذهن متبادر می کنند که مخالف هر نوع اجتماع مردمی هستند و نگرانند که ارزش ها در چنین اجتماعاتی به خطر بیفتد! ترجیع بند انتقاداتشان هم این است که «ما مخالف شادی و نشاط مردم نیستیم اما…» سوالم از این عزیزان این است که تاکنون چه قدمی برای نشاط و شادمانی مردم مطابق سلیقه تان برداشته اید؟ چرا نگران مردمی هستید که به وقت مناسک مذهبی پرشور و پرتعداد در مساجد و تکیه ها حضور دارند اما تصور می کنید که همین مردم در جمع های دیگر همچون کنسرت یا جشنواره های هنری به ارزش ها بی توجه اند؟! جشنواره های عروسکی مانند صدها رویداد دیگر در همه شهرهای ایران برگزار می شود پس چرا ما به عنوان بخشی از ایران کودکانمان را از آن محروم کنیم؟ اینکه سالهاست با برگزاری کنسرت های مجوزدار موسیقی در یزد مخالفید چه ثمره ای جز دور شدن جوانان از موسیقی ایرانی داشته است؟ آیا صدای تتلوها و …را در هندزفری جوانان شهر نمی شنوید؟
به عنوان یک روزنامه نگار مصاحبه های بسیاری با هنرمندان استان خصوصا آنها که یزدرا ترک گفته اند، داشته ام. عجیب است که در همه این
مصاحبه ها یک جمله تکرار شده است: «در یزد اگر کسی بخواه فعالیت فرهنگی و هنری بکند توسط کسانی که هیچ فعالیت شاخصی در این زمینه ندارند، زیر سوال می رود و آنچنان هجمه بر او وارد می شود که ناگزیر به ترک یزد است!» کودکان و جوانان با استعداد فراوانی در یزد هستند که شاید در تمام عمر جوانی خود فرصت سفر به تهران و دیدن مرضیه برومند یا ایرج طهماسب را نیابند یا آثار فاخر نمایش عروسکی نبینند. برگزاری چنین جشنواره هایی می تواند جریان سازی فرهنگی و استعدادیابی داشته باشد و باید از اصل آن دفاع کرد. آنچه باید زیر ذره بین منتقدین قرار بگیرد کیفیت برگزاری و اثربخشی آن است تا این جشنواره منشاء برکات فراوانی برای یزدیها شود.