گاپ؛ پروژه آبی ترکیه که بحران بزرگ محیط زیستی را در خاورمیانه رقم خواهد زد

دو رود بزرگ و تاریخی دجله و فرات که در سال های نچندان دور شریان حیاتی توسعه و تداوم حیات در کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و جنوب غرب ایران بودند، امروزه تحت تأثیر توسعه لجام گسیخته ای که در کشور…

دو رود بزرگ و تاریخی دجله و فرات که در سال های نچندان دور شریان حیاتی توسعه و تداوم حیات در کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و جنوب غرب ایران بودند، امروزه تحت تأثیر توسعه لجام گسیخته ای که در کشور ترکیه تحت عنوان پروژه «گاپ» دنبال می شود، حجم قابل توجهی از منابع آب خود را از دست داده اند تا زندگی میلیون ها انسان و محیط زیست منطقه با چالشی جدی رو به رو شود.



کشور ترکیه به طور رسمی از سال ۱۹۷۵ و در چارچوب پروژه ای تحت عنوان آناتولی جنوب شرقی «گاپ»، طرح های عظیم سد سازی خود را بر روی سرشاخه های دجله و فرات آغاز کرد و با احداث ۲۲ سد، ۱۹ نیروگاه برق آبی و ۱۳ طرح بزرگ آبیاری ضمن بهره برداری بیش از حد مجاز از منابع آب این دو رود، دوران جدیدی را در شکل گیری بحران های زیست محیطی در کشورهای سوریه، عراق و ایران پایه گذاری کرد.

سد «کبان» از جمله نخستین سدهایی بود که در سال ۱۹۷۵ و با هدف تولید انرژی برق توسط ترکیه بر روی مسیر رود فرات احداث شد. این سد در همان زمان سبب شد تا چیزی حدود یک چهارم از حجم آبی که از طریق رود فرات به کشور سوریه و سپس عراق منتقل می شد، از بین برود.

این تازه آغاز ماجرا بود و ترکیه در سال ۱۹۷۷ ابعاد دیگری از پروژه بزرگ «گاپ» را در میان بی توجهی کشورهای همسایه از جمله ایران رو نمایی کرد. ترکیه در این سال احداث سدهای متعدد را در دستور کار خود قرار داد و در این طرح بلند پروازانه خود تلاش کرد با ایجاد ۲۲ سد دیگر تمام منابع آبی دو رود دجله و فرات را که در خاک این کشور در جریان بود، تصاحب کند.

برنامه بلند مدت مقامات ترکیه این بود که با ذخیره بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب آب سطحی، آب مورد نیاز برای ۱٫۷ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جنوب شرقی این کشور را تأمین کنند و با احداث ده ها نیروگاه برقابی انرژی کافی برای توسعه این منطقه در ابعاد دیگر از جمله گردشگری را نیز فراهم کنند.

اگرچه دولت وقت ترکیه در سال ۱۹۸۰ پذیرفت با رهاسازی دبی ۵۰۰ مترمکعب بر ثانیه از آب دجله و فرات حداقل حقابه ممکن برای کشورهای سوریه و عراق را فراهم کند اما در سال های بعد عملاً‌این اتفاق نیافتاد و این کشور بار دیگر به توسعه طرح های آبی خود اقدام کرد.

در اهداف اولیه طرح «گاپ» ذخیره ۳۰ میلیارد مترمکعب آب از طریق ۲۲ سد مورد اشاره قرار گرفته بود اما ترکیه در سال ۱۹۹۲ با احداث سدی تحت عنوان «آتاتورک» که به تنهایی قابلیت ذخیره بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب آب (بیش از تمام سدهای فعلی ایران) داشت، ابعاد جدیدی از برنامه های خطرناک خود را برای مناطق پایین دست رو نمایی کرد.

سد «آتاتورک» در مسیری پس از سد «کبان» در مرز جنوب شرقی ترکیه قرار دارد و امروزه به عنوان بزرگ ترین سد خاورمیانه و نهمین سد بزرگ جهان از آن یاد می شود.

اضافه بر آنچه آمد، سدهای «کاراکایا ۱۹۷۸»، سد «بیرجیک ۲۰۰۱» و سد «کاراکامیش ۱۹۹۶» از دیگر سدهای غول پیکیری بودند که تا سال ۲۰۰۱ توسط دولت ترکیه ساخته شدند و آرام آرام اراضی کشاوزی و طبیعت کشورهای سوریه، عراق و جنوب غرب ایران را از آن سرسبزی و پویایی تاریخی به بیابانی بی آب و علف نزدیک کرد.

همه سدها وطرح هایی که از آن ها نام برده شد و تا سال ۲۰۰۵ نهایی شده بودند، نتوانست عطش مقامات سیاسی ترکیه را نسبت به منابع آبی موجود در این کشور که بر اساس قوانین بین المللی از جمله « کنوانسیون حقوق استفاده های غیر کشتیرانی از آبراهه های بین المللی ۱۹۹۷ سازمان ملل» حقابه اراضی پایین دست و کشورهای همسایه بود، سیراب کند.

مقامات ترک در سال ۲۰۰۶ و در قالب همان پروژه «آناتولی جنوب شرقی، گاپ»، ساخت سد «ایلیسو» را در دستور کار خود قرار دادند. سدی که کارشناسان می گویند بیش از ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی را تنها در کشور عراق با چالش رو به رو خواهد کرد.

این سد که گفته می شود عملیات ساخت آن تا سال ۲۰۱۹ ادامه خواهد داشت دیگر آبی برای کشورهای جنوبی باقی نخواهد گذاشت و به تنهایی منابع کنونی آب در کشور عراق را که البته بسیار کم تر از دهه های گذشته است، تا یک سوم دیگر کاهش خواهد داد.

پایگاه خبری «developmentnow»در این باره در سال ۲۰۱۲ نوشت: در حالی که بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل خسارات سنگین این طرح بر روی محیط زیست، کشاورزی و حیات انسانی در شهر و روستاهای عراق با احداث آن مخالف هستند، برخی کشورهای خاورمیانه که عراق آنها را دوست و برادر خود می داند، در حال حمایت از ترکیه برای تکمیل این سد خانمان برانداز هستند.

پایگاه خبری مذکور در همان سال از قول «دکتر اعظم الواش» مدیر محیط زیست وقت عراق افزود: سد ایلیسو در نهایت منجر خواهد شد تا زمین های کشاورزی در عراق خشک شوند، بسیاری از کشاورزان و دامداران از گرسنگی بمیرند و تمدن چند هزار ساله عراق در میان رودان نابود شود.

اکنون که بیش از ۹۰ درصد طرح گاپ و پروژه های عمرانی زیر مجموعه آن در جنوب شرق ترکیه به پایان رسیده است، فرصت این است که مروری بر پیامدهای این اقدام بر روی کشورهای سوریه، عراق و ایران شود.

مجموعه سدها، نیروگاه ها و اراضی جدید کشاورزی که در دهه های گذشته در جنوب شرق ترکیه ساخته شد، شرایطی را ایجاد کرد که در کشور عراق و سوریه، درگیری‌های قومی و قبیله ‌ای بر سر آب شکل بگیرد، فرایند بیابان ‌زایی در این کشورها افزایش یابد و بیش از ۹۰۰ هزار هکتار مزارع کشاورزی قابلیت کشت از بین برود. نتیجه این رخداد انسانی شکل‌گیری ریزگردهایی بود که به وسیله بادهای مدیترانه ای به سمت ایران منتقل و سال به سال نیز بر حجم آن افزوده می شود.

ناگفته پیداست که تشدید فرایندهای مخرب زیست‌محیطی در کشور عراق با وجود تجربه یک دوره طولانی شیوع ریزگردهای عراقی که حیات انسانی در مناطق غرب و جنوب غرب ایران را با مشکل مواجه کرده بود، تا چه حد می‌تواند در افزایش خطر ریزگردها و تخریب محیط زیست ایران به ویژه جنوب غرب ایران و استان خوزستان موثر باشد.

اکنون جنوب غرب آسیا و به ویژه غرب و جنوب غرب ایران در شرایطی است که با احداث ده ها سدی که بر روی رودهای دجله و فرات ساخته شد، باید در آینده نزدیک بر اثر حوادثی نظیر شیوع ریزگردها، شاهد افزایش هرچه بیشتر نا آرامی‌های زیست‌محیطی باشد.

دولت ترکیه با جلوگیری از ورود آب فرات به عراق و در نهایت تالاب هورالعظیم یک فاجعه زیست‌محیطی در جنوب غرب ایران را شکل داد و تالابی که روزگاری محل صید و صیادی اهالی و سیستم طبیعی خنک کننده هوا بود، رفته رفته کارکردهای انسانی خود را از دست داد و به یکی از منابع مهم شیوع ریزگرد در جنوب غرب ایران تبدیل شد.

از نکات منفی و مهمی که در مورد طرح «گاپ» می توان به آن اشاره کرد اینکه در این طرح ها تحت هیچ شرایطی مسائل زیست محیطی به ویژه در کشورهای پایین دست مورد توجه مقامات سیاسی ترکیه نبوده است.

دیگر اینکه این طرح بزرگ با حجم گسترده ای از خسارت ها که پدیده ریزگردها، خشک شدن تالاب ها و نابودی کشاورزی در عراق، سوریه و جنوب غرب ایران تنها بخشی از آن است، از نظر قوانین بین المللی نقض صریح حقوق بشر است و با قوانین آبی بین المللی از جمله «کنوانسیون حقوق استفاده های غیر کشتیرانی از آبراهه های بین المللی ۱۹۹۷ سازمان ملل» در تضاد کامل قرار دارد.

ابعاد خسارت های زیست محیطی این پروژه آنقدر زیاد است که حتی صدای اعتراض های داخلی را نیز در کشور ترکیه در آورده است و بسیاری از محافل دوستدار محیط زیست در این کشور را بارها به خیابان ها کشانده است.

البته خسارت های این طرح تنها متوجه مردم کشورهای عراق، سوریه و ایران نیست و در خاک ترکیه نیز منجر زیر آب رفتن بسیاری از آثار باستانی و کوچ اجباری ده ها هزار نفر از مردم از جمله کردهای ترکیه شده است.

به نظر می رسد ترکیه جدا از اهداف اعلام شده خود در این طرح بزرگ که همان توسعه کشاورزی، گردشگری و اقتصادی جنوب شرق ترکیه است، اهداف نهفته ای چون فشار بیش از حد بر کردهای ترکیه، تغییر ترکیب جمعیتی جنوب شرق ترکیه و نیز ایجاد یک دست برتر ژئوپلیتیکی برای خود در برابر کشورهای جنوبی را دنبال می کند.

اگرچه اکنون و در شرایطی که ریزگردها امان مردم جنوب غرب ایران را بریده است، تالاب هورالعظیم ایران به خشکی گراییده و مسئولان برای احیای آن طرح های دیگری مثل آلوده کردن آن را دنبال می کنند و دیگر برای کسی ابعاد گسترده خسارت های طرح های بزرگ جنوب شرق ترکیه پوشیده نیست، اما به نظر می رسد در سال های آینده بیش از پیش باید منتظر بحران بود و با این روندی که پیش می رود ترکیه چالش های بیشتری را برای سوریه، عراق و ایران ایجاد خواهد کرد؛ چالش هایی که پدیده ریزگردها شاید تنها بخش کوچکی از آن باشد.

دیدگاهتان را بنویسید