چراغ خانه مطبوعات یزد روشن شد

یادداشت صالح مستوفیان پاییز سال گذشته بود که در دقایق آخر و به دلیل به حدنصاب نرسیدن کاندیداها، ساعات نزدیک به انتخابات نامزد عضویت در خانه مطبوعات شدم و متن زیر را برای ایراد در جلسه رای گیری نوشتم. آن…

یادداشت

صالح مستوفیان

پاییز سال گذشته بود که در دقایق آخر و به دلیل به حدنصاب نرسیدن کاندیداها، ساعات نزدیک به انتخابات نامزد عضویت در خانه مطبوعات شدم و متن زیر را برای ایراد در جلسه رای گیری نوشتم. آن هم در جلسه ای که بیشتر به یک تئاتر کمدی شبیه بود تا جلسه رای گیری خانه مطبوعات یزد. هرچند اتقاقات آن روز مایوس کننده و دور از شان مطبوعات بود و امیدی به برگزاری انتخابات در آینده نزدیک نمی رفت اما خوشبختانه ۱۰ خردادماه ۹۶ بالاخره بیم و امیدها به پایان رسید و به همت اهالی مطبوعات استان، خانه مطبوعات استان پا گرفت.

حکایت اهل قلم در این ملک آمیخته ای از تراژدی و کمدی بوده است. چه در روزگاری که تنها منبع آگاهی جامعه روزنامه ها بوده اند و سنگ زیرین آسیاب سیاست بازی بوده اند و چه این روزگار که در هجوم رسانه های دیجیتال، شبکه های اجتماعی و مهجوری کتاب و رسانه های مکتوب، با خون دل روز را شب می کنند.

 

 

هرچه هست و هرکه مقصر است نمی توان درجا زد و  باید این روزگار سخت تر از زهر را با درایت و همت دسته جمعی اهالی مطبوعات چون شکرش کرد. قرن ۲۱، دوران رقابت هاست و در این ماراتن پر تلاطم تنها کسانی ماندگارند که طرح هایی نو در اندازند و اهل رفاقت و همفکری باشند.

متاسفانه خانه مطبوعات سابق یزد دچار اختلافات و برخی کدورت ها شد و در عیت تلاش ها و اقدامات ارزنده ای که انجام داد، مجال چندانی برای اثرگذاری مداوم و پردامنه نداشت و پروسه خانه مطبوعات استان متوقف شد. ما اهالی مطبوعات بسیار سیاسیون و دیگران را نصیحت می کنیم که بجای دگم اندیشی و اختلاف افکنی، اهل مدارا و گفتگو شوند و تعامل را چاشنی سیاست ورزی خود قرار دهند و حالا نوبت عمل به نصیحتی است که بارها از آن نوشته ایم. خانه مطبوعات یزد رسما آغاز بکار کرده و هرچه بوده حالا ۹ نفر از هم صنفی هایمان کمر همت بسته اند تا صدها کار زمین مانده را برای مطبوعاتی های استان انجام دهند و اعتبار آفرینند. کاری که بی شک حضور تمامی اعضای رسانه ای استان را طلب می کند و صرف اکتفا به این ۹ نفر و نشستن و تماشا کردن امور به سرانجام نمی رسد. همگان و خصوصا بزرگان عرصه قلم یزد باید لساناً و حضوراً همراه و همقدم خانه مطبوعات باشند و نمایندگان خود را حمایت کنند.   

حقیر نه به عنوان مدعی که در کسوت یک کارآموز در عرصه مطبوعات یزد برخی از دغدغه ها و کارهای زمین مانده خانه مطبوعات را در ادامه بازگو می کند هرچند که مطمئن هستم دوستان عضو هیات مدیره این خانه به خوبی از این مشکلات آگاهی دارند اما واگویه این مسائل مقدمه حل آن است.

۱- برگزاری دورهای آموزشی، بازآموزی و به روزرسانی در موضوع خبرنگاری و روزنامه نگاری: بسیاری از حاضرین جوان در مطبوعات استان حتی در رشته خبرنگاری یا روزنامه نگاری تحصیل نکرده اند و یا اگر هم تحصیلات مرتبط با این حوزه داشته باشند، نیاز به آموختن در حین کار دارند. بنابراین ارائه دوره های آموزشی با موضوعات مختلف بصورت فیزیکی یا مجازی نقش بسیار کارگشایی در ارتقا سطح سواد تخصصی اهالی مطبوعات دارد.

۲- عمده رسالت و فعالیت مطبوعات محلی و استانی پیگیری مشکلات و یا زمینه های توسعه استان در موضوعات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی واست اما متاسفانه ارتباط روزنامه نگاران و خبرنگاران با مسئولین استان کانالیزه نبوده و به آسانی میسر نیست و لازم است خانه مطبوعات بستر این کار را فراهم کند.

۳- پیگیری امور صنفی اهالی مطبوعات خصوصا مسایل بیمه، گردش اشتغال همکاران میان روزنامه های مختلف، جذب امکانات دولتی و رفاهی برای اهالی مطبوعات. باید مناعت طبع و افق دید وسیع باشد تا با تلاش و همت و پیگیری بتوان حداکثر احتیاجات صنفی مطبوعات را مهیا کرد. قطعا در شرایطی که اوضاع اقتصادی دولت و بودجه کشور خوب نیست شاید نتوان کارهای بزرگ کرد اما می توان همت بزرگ داشت و به دنبال کارهای بزرگ رفت. نباید شعارهای بیش از توان و وضعیت موجود داد ولی باید افق دید وسیع داشت و سقف مطالبات را تا ثریا برد. نه اینکه سقف مطالباتمان فاصله چندانی با کف اتاق نداشته باشد و فی المثل وقتی مقابل رییس جمهور قرار گرفتیم درد و نیاز جامعه مطبوعاتی یزد را مهمانسرا در مشهد بنامیم.

۴- در همه صنف های کاری خصوصا صنف هایی که با قلم و تفکر همراه است مثل صنف مطبوعات، اختلاف عقیده و نظر و منش طبیعی تر از توالی روز و شب است اما متاسفانه در فضای مطبوعاتی استان تنفر و کینه جای اختلاف معمول را گرفته که عمده دلیل آن هم برقرار نبودن امکان دیالوگ میان اهالی مطبوعات و وجود فضای سوتفاهم و حرف های پشت سر است. راه حل آن هم برگزاری جلسات منظم و هدفمند و نشست ها و گعده های مطبوعاتی با موضوعات مختلف است که بر تعداد ملاقات ها، دیالوگ های گروهی و طرح مسایل اختلافی بیافزاید و خود بخود کینه ها به اختلافات منطقی و شاید دوستی منجر شود. فی المثل خانه مطبوعات می تواند به مناسب های مختلفی چون روز مولانا یا روز سینما ونشست هایی را با دعوت از مولوی شناسان یا اکران فیلم های فاخر برگزار کندشاید در ابتدا استقبال کم باشد اما استمرار چنین جلساتی با انتخاب محتوای مفید و جذاب قطعا اهالی مطبوعات را جذب خواهد کرد. یکی می گفت همین استخر هم برای گفتگو و هم اندیشی خوب است ولی ای کاش بجای مایو پوشیدن و زیرآبی رفتن و یا قورباغه وار شنا کردن در محیطی متفاوت و با هیبتی ارزشی تر بتوانیم، مصافحه کنیم.

۵- معرفی تاریخچه و پیشکسوتان مطبوعات استان در قالب گعده های دوستانه، وب سایت و کانال خانه مطبوعات: بسیاری از اهالی مطبوعات که اتفاقا جوان هم هستند بواسطه عشق و علاقه در این عرصه قدم گذاشته اند و نیک می دانیم که این عرصه به قول مرحوم فریدون مشیری «سر می شکند دیوارش». هیچ سودای مالی یا منفعتی در این وادیه نیست و هرچه هست عشق و علاقه است. اما کم نیستند کسانی که برغم داشتن استعداد و اشتیاق بخاطر شرایط سخت و دشوار تحمل ادامه مسیر ندارند و متاسفانه جامعه مطبوعاتی با آمدن و رفتن های زیادی روبروست. اما اگر زندگی پیشکسوتان و بزرگانی که با صبر،پشتکار و ممارست در این عرصه ماندگار شدند و سالها چراغ روشن مطبوعات بودند، برای نسل جوان روایت شود می تواند انگیزه والایی به انها بدهد و به نوعی درس صبر باشد در این راه عاشقی.

۶- آنچه که در تجربه اندکم در وادی روزنامه نگاری دانسته ام این است که یک روزنامه نگار علاوه بر نیاز به دانستن علم و تخصص روزنامه نگاری و کار خبری، نیازمند دانستن ادبیات، جامعه شناسی، اقتصاد، فلسفه، سینما و هنر و مقولاتی از این دست است تا بتواند در حوزه استان موضوعات مختلف را کنکاش کند و با تهیه گزارش های خبری یا میدانی مثمر ثمر باشد. برای روزنامه های محلی همانند روزنامه های سراسری میسر نیست که سرویس های متنوع برای اقتصاد، هنر، ادبیات، جامعه شناسی و….داشته باشند و با اندک نیروهایی که دارند باید در موضوعات مختلف قلم زنی کنند. پس لازم است علاوه بر آموزش های تخصصی روزنامه نگاری، در موضوعات فوق نیز آموزش هایی موجز و مفید داده شود.

۷- توسعه یک منطقه یا استان اتفاق نمی افتد مگر آنکه گفتمان توسعه به گفتمانی عمومی بدل شود و کوچک و بزرگ استان و آحاد مردم این گفتمان را باور داشته و در راستای آن عمل کنند که این مهم جز از طریق بیان و تبلیغ و تحلیل توسط مطبوعات و رسانه ها محقق نمی شود. متاسفانه شاخص های توسعه استان یزد به عنوان یک رویکرد غالب و هدفمند در مطبوعات استان انعکاس ندارد و عمدتا روزمرگی و پوشش خبری صرف اتفاقات استان بر صفحات روزنامه ها درج می شود. اگر شهرهایی مثل اصفهان به توسعه ای بومی و متوازن رسیده اند راه آنها توسعه دستوری و قارچ گونه نبوده است. اینگونه نبوده که بصورت خلق الساعه و مطالعه نشده کارخانه کاشی بزنند یا شرکت های فولاد احداث کنند و یا شهرک های صنعتی بزایند که بعد هم در مشکلات محیط زیستی، مهاجرت بی رویه، گسترش نا امنی و عدم توازن در بازار کار غرق شوند بلکه توسعه را بر اساس شرایط بومی به گفتمانی عمومی تبدیل کرده اند که این وظیفه مطبوعات است. بنابراین یکی از اقدامات خانه مطبوعات می تواند رواج و تشویق مطبوعات به پرداختن به محورهای بومی توسعه استان در قالب دعوت از اندیشمندان و متخصصان و مسئولان استان در نشست های خانه مطبوعات و تشویق و ترویج طرح چنین موضوعاتی در مطبوعات محلی باشد.

۸- ایجاد کتابخانه مطبوعات: انتخاب و جمع آوری کتب تخصصی مطبوعات و آموزش روزنامه نگاری در یک مکان برای استفاده اهالی مطبوعات هم می تواند در دستور کار خانه مطبوعات قرار گیرد.

۹- ایجاد تفاهم نامه هایی با آرشیو اسناد ملی یزد، کتابخانه های بزرگ شهر برای دسترسی آسان خبرنگاران و روزنامه نگاران به منابع اسنادی و تحقیقی.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید