چاره‌ای جز اتحاد نداریم این یک جنگ واقعی است

انگار هنوز صدای آژیر قرمز کرونا را نشنیده ایم، انگار هنوز باورمان نشده که خمپاره ها و موشک های کرونا دارد هر روز بیش از ۴۵۰ نفر از هموطنانمان را قربانی می کند و ده ها شهید سلامت تقدیم راه…

انگار هنوز صدای آژیر قرمز کرونا را نشنیده ایم، انگار هنوز باورمان نشده که خمپاره ها و موشک های کرونا دارد هر روز بیش از ۴۵۰ نفر از هموطنانمان را قربانی می کند و ده ها شهید سلامت تقدیم راه مبارزه کرده ایم، آری هموطن، آری همشهری هنوز به دنبال مقصریم و به زمین و زمان بد و بیراه می گوییم و انگشت اتهام به سوی هم شلیک می کنیم غافل از اینکه کرونا فوج فوج از عزیزانمان را به زیر خاک می کشد.

ایران امروز در نبردی تمام عیار با ویروس کروناست، مهاجمی که نه سواد دارد تا فرقی میان روشنفکر و استاد دانشگاه و زیر دیپلم بگذارد و نه مذهبی دارد که شیعه و سنی و مسیحی و لائیک را بفهمد و نه شرافتی دارد که لااقل کاری به زن ها و بچه ها نداشته باشد و نه دانش سیاسی دارد که اصولگرا و اصلاح طلب و ضد انقلاب و ذوب در ولایت را درک کند و از دم، همه را به یک چشم می بیند اما ما یا بهتر بگویم بسیاری از ما هنوز در گیر و دار منیت ها و جدل ها و تعصب هایمان به صورت یکدیگر چنگ می زنیم و کار را برای دشمن میکروسکوپی روز به روز آسان تر می کنیم.

چه از دولت روحانی خوشمان بیاید و چه از آن متنفر باشیم، چه نظام‌ را قبول داشته باشیم یا به کل از آن تبری بجوییم، چه اهل مذاکره باشیم یا اهل مقاومت، امروز همه تاکید می کنم همه درگیر دشمنی واحدیم و باید دست اتحاد بدهیم. درست است که رشته ارتباط حاکمیت و ملت به تار مویی رسیده و اغلب گروه های مرجع پیش مردم بی اعتبار یا کم اعتبار شده اند و خیلی سخت است که آزموده را دوباره آزمایش کنیم و به مدیرانی که بسیار خطا کرده اند دوباره گوش دهیم اما راهی جز همراهی با تصمیمات گرفته شده نداریم چون کرونا باید مهار شود. تحریم و مشکلات اقتصادی هم قصه ی پر غصه ای است که بر شدت و حدت این بلای انسان کُش افزوده است. این روزها هیچ چیز عادی نیست که بخواهیم عادی نقد کنیم، غر بزنیم، ناسزا بگوییم و هرچه برنامه ریزی می شود را به هیچ انگاریم. اگر روزگاری نه چندان دور در این سرزمین عده ای از جان گذشتند و بسیاری دیگر از مال و کاشانه، تا از تمامیت ارضی این خاک دفاع کنند که الحق هم درود به شرفشان که جاودانه تاریخ شدند، امروز هم باید به فکر سربازان جبهه سلامت باشیم، پروتکل های بهداشتی را رعایت کنیم، به محدودیت ها با وسواس و دقت تن دهیم و سختی معیشت و درآمد را تحمل کنیم تا بیشتر از این داغ نبینیم.

تا دیروز که دولت به دلیل مشکلات اقتصادی، محدودیت ها را لغو کرد هجمه آوردیم که به فکر جان مردم نیستند و چه و چه، حالا که قرار است محدودیت های محکم و جدی وضع شود باز هم فریاد اعتراض بلند است که مشکلات معیشتی چه می شود و از کجا بیاوریم تا بخوریم؟ تا دو روز تعطیل می شود بساط جوجه و مسافرت در پیش می گیریم و مهمانی پشت مهمانی برگزار می کنیم، خوب با این وضعیت چگونه کرونا را شکست می دهیم؟

اگر تا دیروز با بی اعتنایی به برخی قوانین یا محدودیت های اجتماعی راه مبارزه مدنی در پیش گرفته بودیم امروز دهن کجی به دستورات کرونایی، مبارزه با عقلانیت و سلامتی خودمان است. راهی جز صبر، شکیبایی و تحمل وجود ندارد. انصافا هم بسیاری زیر فشار اقتصادی سنگینی هستند و باید چاره ای اندیشیده شود اما در این باره هم‌ باید به یکدیگر بسیار کمک‌ کنیم، اجاره ای را ببخشیم یا چکی را دیرتر وصول کنیم یا اگر دستی به دهان داریم، سفره چند‌ مستمند را رنگین کنیم و هوای هم را داشته باشیم، دولت ها و آدم های سیاسی می آیند و می روند اما این ما مردم هستیم که باید در کنار هم زندگی کنیم.

دیر نخواهد بود روزی که دوباره در کافه ها بنشینیم و عروسی ها بگیریم و مهمانی ها برپا کنیم و از جنوب تا شمال ایران نازنین را سیر و سیاحت نماییم و با کیسه هایی مملو از خرید بازار را درو کنیم و باز شادی و لبخند بر چهره های بدون ماسک مان بنشیند، اما‌ تحقق این رویا نیازمند یک اتحاد و “یا علی” همگانی است، اگر غیرت و وطن پرستی پدرانمان روزی خرمشهر را آزاد کرد، امروز هم با همیت و همبستگی ایران را از دست کرونا آزاد می کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید