نامه‌رسان احمدی‌نژاد نیستیم

متن پیش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. نامه اخیر محمود احمدی‌نژاد به دونالد ترامپ با حاشیه‌ای قابل پیش‌بینی همراه شد. یک منبع موثق مدعی شد:«نامه رئیس دولت‌های نهم…

متن پیش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.


نامه اخیر محمود احمدی‌نژاد به دونالد ترامپ با حاشیه‌ای قابل پیش‌بینی همراه شد. یک منبع موثق مدعی شد:«نامه رئیس دولت‌های نهم و دهم خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا تحویل نگهبان سفارت سوئیس در تهران (به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران) شده است.

چندروز بعد، سفارت سوئیس با اعلام این خبر به وزارت خارجه کشورمان گفته است که این سفارت و کشور متبوعش نقش نامه‌رسان را ندارند. خبر این رفتار خفت‌بار و تحقیرآمیز احمدی‌نژاد از سوی وی و رسانه‌های حامی‌اش مسکوت مانده است.» این خبر یعنی دربان سفارت سوئیس هم پی به بی‌تاثیری نامه‌های احمدی‌نژاد برده و توجه به آنها را لازم نمی‌داند، چه برسد به آنانی که نامه خطاب به آنها نوشته شده است. پاسخ سفارت سوئیس هم موید همین نکته است که نامه‌های احمدی‌نژاد تنها جنبه تبلیغاتی دارد و برای خودش جذاب است و بس! برخی به شوخی می‌پرسند احمدی‌نژاد نامه‌ها را به‌صورت شخصی به نگهبان سفارت سوئیس داده است یا به‌وسیله پیک موتوری به سفارت رسانده است که دراین صورت باید منتظر ماند تا چند روز دیگر داد پیک موتوری هم در بیاید!
توهم «نعل نهرو» شدن احمدی‌نژاد
هنوز تصور می‌کند رئیس‌جمهور است و شاید هنوز هم این توهم را دارد که نامه‌های او که اکنون سمت رسمی در کشور ندارد، می‌تواند جامعه جهانی را متحول کند. ۲۷ اسفند سال ۸۶، یعنی دو سال پس از روی کار آمدن دولت نهم بود که احمدی‌نژاد در همایش «فرصت‌های خدمت» تاکید کرد:«حضور در عرصه‌های مدیریت جهانی اولویت کاری دولت در سال آینده خواهد بود.» جالب اینکه در همان مراسم ادعا کرد:«قدرت‌های بزرگ امروز در ارائه راهکار برای حل مسائل جهان ناتوانند و در مشکلات و مصائب ناشی از رفتارها و تصمیمات خود گرفتار شده اند.» مشخص است که احمدی‌نژاد از همان ابتدا برنامه ریزی خود را فرامرزی تعریف کرده بود، چرا که در غیر این‌صورت کشور ۸ سال متحمل هزینه‌های فراوان ناشی از عملکرد دولت احمدی‌نژاد نمی‌شد. شاید احمدی‌نژاد دراندیشه تبدیل به«جواهر لعل نهرو» اولین نخست‌وزیر هند بود که از موسسان جنبش عدم تعهد بود و توانست تعداد زیادی از کشورها را به دور یکدیگر جمع کند. عده‌ای را فرض بر این است که جنبش عدم تعهد وارث موازین ضدآمریکایی یا همان ضد امپریالیستی است که به نظر می‌رسد شعارهای احمدی‌نژاد با این رویکرد همخوانی دارد اما اگر دقت شود، «جواهر نعل نهرو» به تنهایی وارد کارزار کاهش قدرت آمریکا با راه‌اندازی جنبش عدم تعهد نشد، بلکه مارشال یوسیپ بروز تیتو رهبر یوگسلاوی، قوام نکرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر و احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزی با او همراه بودند. ظاهرا احمدی‌نژاد خبر نداشت به تنهایی توان تحقق اهداف ضدآمریکایی خود را ندارد. نکته قابل تامل در آن است که تلاش‌های رئیس دولت سابق برای القای تلاش در مسیر رسیدن به برنامه خود در حد چند نامه به مسئولان آمریکایی خلاصه شد.
نامه‌ها را باز نکرده، پس فرستادند
احمدی‌نژاد تمایل زیادی داشت که نامه‌های او در سطح جهانی مطرح شود، مثلا خبر نگارش نامه به جرج بوش را زمانی اعلام کرد که تهران را به مقصد اندونزی برای شرکت در نشست گروه هشت کشورهای اسلامی ترک می‌کرد و در آن نامه به پرزیدنت جرج بوش نصیحت کرد که بهتر است راه انبیا را برگزیند. پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احمدی‌نژاد پیام تبریکی برای وی فرستاد که حاوی غلط‌های نگارشی و املایی بوده و بعد از آن هم چندی پیش باز به اوباما نامه نوشت که البته همه این نامه‌ها فقط ارسال شد و پاسخی نداشت!
رد و بدل محترمانه نامه‌ با روحانی
اما زمانی که روحانی به ریاست جمهوری رسید، مبدا و مقصد نامه‌ها تغییر کرد واین بار رئیس‌جمهور وقت آمریکا یعنی اوباما بود که برای روحانی نامه نوشت. مرضیه افخم، سخنگوی وقت وزارت خارجه در این باره گفت: «این نامه رد و بدل شده و مربوط به تبریک انتخاب آقای روحانی به سمت ریاست جمهوری ایران بود.» در ۶ فروردین۹۴ سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا تایید کرد که این کشور نامه حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران را دریافت کرده است. نادت میهان در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه المانیتور گفته است:«می‌توانم تایید کنم که نامه‌ای از رئیس‌جمهور روحانی به رئیس‌جمهور (باراک) اوباما به تیم ایالات متحده در لوزان تحویل داده شده است.» بنابراین دو رئیس‌جمهور ایران و آمریکا نامه‌ها را دریافت کرده‌اند و مانند نامه‌های احمدی‌نژاد نبود که توجهی به آنها نشان داده نشود.

دیدگاهتان را بنویسید