مردانی که کاخ سفید را به برج سیاه تبدیل میکنند
ما در لحظه ای عادی از تاریخ حضور نداریم. کنگره تحت هدایت جمهوریخواهان است. حمله به محیط زیست و کسب و کار مردم غلط اما قابل پیش بینی است. آن چه در آینده در دفتر بیضی شکل کاخ سفید روی…
ما در لحظه ای عادی از تاریخ حضور نداریم. کنگره تحت هدایت جمهوریخواهان است. حمله به محیط زیست و کسب و کار مردم غلط اما قابل پیش بینی است. آن چه در آینده در دفتر بیضی شکل کاخ سفید روی می دهد، بی سابقه خواهد بود. حالا کاخ سفید بیشتر به شکل برجی سیاه دیده می شود. میانه روها رفته اند و دست راستی های افراطی سیاست یک ملت را مسموم می کنند.
دو نوع حمله در راه است. اولی تحریکی دردناک از جانب کنگره. برای مثال، هفته گذشته در یک روز صبح کنگره به دو قانون پایان داد: اولی جلوگیری از آلوده کردن رودخانه ها توسط شرکت های زغال سنگ و دیگری قانونی که رشوه دادن شرکت های نفتی به دولت های خارجی را سخت تر می کرد.
ده ها مورد از این تغییرات در راه است که همگی عواقبی ناخوشایند دارند: مردم از بازگشت به عقب قوانین زیست محیطی، بودجه های مسکن و مراقبت های پزشکی، رنج می برند و می میرند. اینها کم و بیش تغییراتی است که با انتخاب شدن مارکو روبیو و جب بوش در کنگره دمدمی مزاج فعلی خواهیم دید. همه اینها مضر هستند و باید در برابرشان مخالفت کرد. اینها لحظاتی است که ما از دست می دهیم تنها به این دلیل ساده که رای ندادیم: این دقیقا تغییراتی است که میلیاردرهای کشور برای آن اعضای کنگره را استخدام کرده اند.
اما زوج بنن و ترامپ حمله دوم را به راه خواهند انداخت. آنها به شکلی متهورانه ارکان اصلی یک ملت متمدن را هدف گرفته اند. تا پیش از این به ندرت چنین چیزی دیده بودیم. این جنگی است که نباید در آن جرات باختن به خود بدهیم. به عنوان مثال، ممنوعیت مهاجرت توهینی حساب شده به مسلمانان و همچینین اخلاق در ساده ترین شکل آن بود. این آزمونی برای آمریکایی ها بود که ببینیم آیا به دفاع از اقلیتی می پردازیم که به ما گفته می شود باید از آنها بترسیم و نفرت داشته باشیم. این ممنوعیت شکسته شد نه به خاطر ایستادن یک قاضی فدرال در برابر این ممنوعیت، بلکه به این دلیل که میلیون ها آمریکایی در پایانه های فرودگاهی و در میادین شهرها تجمع کردند.
همان طور که در یکی از پلاکاردها با افتخار نوشته شده بود: «آنها اول به سراغ مسلمانان آمدند و ما گفتیم: امروز نه لعنتی ها» این نمایشی برای نشان دادن قدرت مسلمانان نبود، این لحظه نمایش تعهد اخلاقی ما نسبت به انسان ها است. اما هیچ تضمینی وجود ندارد: اخلاق می تواند به راحتی در مواجهه با ترس خم شود و بنن و ترامپ استاد ترساندن مردم هستند. با این حال اخلاق تنها ستونی نیست که این دو در پی حمله به آن هستند. در این لیست اینها را می توان گنجاند: حمله به علم آب و هوا، حمله به خود علم و شرکت هایی که بر مبنای مدرنیته عمل می کنند.
در حال حاضر مشخص است که دولت فدرال برای مبارزه با گرم شدن زمین کاری انجام نمی دهد. انتخاب های کابینه ترامپ و سخنان جلسات کابینه این را تایید می کند. اما اگر ترامپ از پیمان آب و هوایی پاریس خارج شود، این قضیه پشت کردن به دقیق ترین و کوشاترین انسان هایی است که با فرایندی علمی تلاش کردند تا نزدیک به نیم قرن روند فعالیت های مخرب انسان ها را متوقف کنند.
نفرت ترامپ و بنن به این دلیل است که در فعالیت های خود محدود هستند. «من به تنهایی درستش می کنم» شعار خودشیفتگی ترامپ است اما از آن جایی که او قطعا نمی تواند در برابر گرمای هوا کاری انجام دهد نیاز است که در برابر آن مقاومت کنیم. آماده شدن در برابر حمله ترامپ به سنت ها نیز منطقی به نظر می رسد. چرا که سنت سنگری است که در برابر افرادی مانند ترامپ و بنن، قرار می گیرد.
تازه اولین داستان ها آغاز شده است: تفکیک قوا، طولانی ترین ایده ای است که آمریکا بر اساس آن پا گرفته است. جمله جالب قاضی آمریکایی این بود که توییت های ترامپ مرزهایی را درنوردیده که ریچارد نیکسون هم با آنها کاری نداشت. تماس تلفنی عجیب و غریب با نخست وزیر استرالیا، کمتر عجیب به نظر می رسد وقتی که فکر کنید حرکات ترامپ، یک گام در جهت فرسایش مفهوم کشوری است که او می خواهد به سمت ایزوله کردنش گام بردارد. آن هم در جهانی که کشورها باید در کنار یکدیگر کار کنند.
مدیریت چنین حملاتی برای مترقی خواهان سخت خواهد بود. این مسائل در سنت ما زشت به حساب می آید. ما تا کنون خوب عمل کرده ایم: غلیان احساساتی از مقاومتی بی بدیل در تاریخ معاصر. ما سلاح هایی مخصوص به خودمان داریم: همبستگی، شوخ طبعی و گنجینه ای برای عدم خشونت. نمی دانیم که این جنگ چگونه پایان خواهد یافت تنها می دانیم که مبارزه ادامه دارد. این راه کاملا ناگهانی به داستان زمانه ما تبدیل شده است.