«لباس سفیدی» که لزوما نشانه «سپید بختی» نیست!
حمیدرضا آریانپور، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه اردکان در گفتگو با بشارت یزد: عدم برخورداری بسیاری از دانشجویان پزشکی از ظرفیت روانشناختی را یکی از دلایل دوام نیاوردن در مسیر پزشک شدن است. پزشکی شغلی پراسترس و پر مسئولیتی است. از طرفی فرد مدت زمان زیادی باید صرف بکند تا به اصطلاح مدارج علمی لازم را کسب کند. این موارد به نوبه خود فرسودگی شغلی به دنبال دارد و برای مقابله با این فرسودگی نیازمند آمادگی روانی است تا افراد بتوانند از پس توقعات شغلی خود بر بیایند
در برخی از کشورها سیستم پذیرش دانشجو در رشتههایی مثل پزشکی از مقطع کارشناسی صورت میگیرد زمانی که افراد به یک پختگی روانشناختی رسیده باشند و یک شناخت نسبی نسبت به خودش پیدا کرده و دوره کارورزی را هم در یک مرکز گذرانده باشد
در واقع پزشکی، رشتهای است که افراد از بیرون وقتی به آن نگاه میکنند همه چیز بسیار راحت و ایدهآل به نظر میرسد اما افراد در واقع شرایط و مسیر سختی را میگذرانند از جمله طرحهای اجباری که حتماً باید آن را سپری کنند و این موضوع در بسیاری از شغلها وجود ندارد
افزایش آمار خودکشی پزشکان و کادر درمان و نگرانی ها نسبت به شرایط تحصیل و زندگی آنها:
- حمیدرضا آریانپور، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه اردکان در گفتگو با بشارت یزد: عدم برخورداری بسیاری از دانشجویان پزشکی از ظرفیت روانشناختی را یکی از دلایل دوام نیاوردن در مسیر پزشک شدن است. پزشکی شغلی پراسترس و پر مسئولیتی است. از طرفی فرد مدت زمان زیادی باید صرف بکند تا به اصطلاح مدارج علمی لازم را کسب کند. این موارد به نوبه خود فرسودگی شغلی به دنبال دارد و برای مقابله با این فرسودگی نیازمند آمادگی روانی است تا افراد بتوانند از پس توقعات شغلی خود بر بیایند
- در برخی از کشورها سیستم پذیرش دانشجو در رشتههایی مثل پزشکی از مقطع کارشناسی صورت میگیرد زمانی که افراد به یک پختگی روانشناختی رسیده باشند و یک شناخت نسبی نسبت به خودش پیدا کرده و دوره کارورزی را هم در یک مرکز گذرانده باشد
- در واقع پزشکی، رشتهای است که افراد از بیرون وقتی به آن نگاه میکنند همه چیز بسیار راحت و ایدهآل به نظر میرسد اما افراد در واقع شرایط و مسیر سختی را میگذرانند از جمله طرحهای اجباری که حتماً باید آن را سپری کنند و این موضوع در بسیاری از شغلها وجود ندارد
افسانه طاهرنژاد/ شاید شما هم با شنیدن خبر خودکشی یک پزشک یا حتی یکی از افراد کادر درمان متعجب شوید و بپرسید «اینها دیگر چرا؟» اما متاسفانه در ماهها و سالهای اخیر شاهد خودکشی تعداد زیادی از پزشکان هستیم و اغلب نسبت به این رویداد متعجب هستند چرا که همواره در جامعه این نظر وجود دارد که پزشکان از جایگاه اجتماعی و رفاه مالی نسبتاً خوبی برخوردار هستند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه اگر یک کارگر ساده اقدام به خودکشی کند شاید تعجب خاصی را به دنبال خود نداشته باشد اما وقتی خبر خودکشی یک پزشک منتشر میشود همه میگویند: «پزشکان که وضع مالی خوبی دارند جایگاهشان هم خوب است پس چرا خودکشی میکنند؟!»
۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید هستند
در گفتگویی صمیمی با چند پزشک از مشکلات و سختیهای این شغل شنیدیم اینکه چقدر یک فرد برای رسیدن به شغل پزشکی زحمت میکشد و این فشار زیاد را تحمل میکند تا یک روزی پزشک موفقی بشود. از ناملایمتیها، بد اخلاقیها، تبعیضها و کم شدن روابط عاطفی و احساسی در مسیر پزشک شدن شاید کمتر کسی باخبر باشد یا کمتر پزشکی از شرایط سخت مالی و جو نامساعد خانوادگیاش صحبت میکند. شاید همین خوب جلوه دادن زندگی پزشکان به ویژه در کشور باعث شده است تا همه فکر کنند چقدر زندگی پزشکان بدون دردسر و راحت است. مطالعهای که سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور انجام شده، نشان میدهد که ۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵ درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند. بررسیهای این مطالعه حاکی از آن است که شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در بین رزیدنتهای دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیشتر از برخی کشورها و دانشگاههای دیگر است که این موضوع میتواند به دلیل فشار کاری بیشتر در بیمارستانهای آموزشی ما باشد.
همچنین نتایج مطالعات دیگری که توسط فهیمه سعید، استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در اواخر سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامت روان و افکار خودکشی دستیاران پزشکی انجام شده است، نشان میدهد که در مجموع ۳۴ درصد افراد مورد بررسی، افکار خودکشی داشتند و ۱۰ درصد از آنها دارای افکار پرخطر بودند.
در ادامه در گفت و گو با یک متخصص روانشناسی و چند پزشک و رزیدنت به بررسی عوامل خودکشی در بین پزشکان پرداخته ایم که در ادامه می خوانیم:
خودکشی ریشه در مسائل فردی و اجتماعی دارد
حمیدرضا آریانپور در خصوص عوامل زمینه ای و بررسی خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی گفت: خودکشی آسیب اجتماعی است که ریشه در مسائل فردی و اجتماعی دارد، یعنی هم نقش عوامل درون فردی و هم نقش عوامل اجتماعی و مسائل برون فردی از دیدگاههای مختلف می تواند به پدیده خودکشی نگاه کرد و در اقشار مختلف ممکن است دلایل مختلفی برای آن وجود داشته باشد. از دیدگاه روانشناختی چند مورد را میتوانیم در نظر بگیریم در بحث اختلالات روانی به ویژه اختلالاتی مثل افسردگی و افسرده خویی می توان گفت که اینها ریشه در مسائل ژنتیکی و زیستی دارد و می توان عوامل محیطی نیز موثر است. خب فردی که زمینه های ژنتیکی افسردگی را داشته باشد خوب مستعد خودکشی است و شرایط محیطی نامناسب او را به سمت آسیب های اجتماعی می کشاند.
استاد دانشگاه اردکان با اشاره به اهمیت بحث مهارت در مواجه با شرایط بحرانی اذعان داشت: بحث دیگر مهارتهای مقابلهای افراد در برابر شرایط بحرانی و خاص است. بحران یعنی در شرایطی که راه حلهای معمول به کار فرد نمی آید. در بحرانها افراد دو نوع هستند یک سری از افراد هستند که بهبود پذیری آنها بالاست یعنی می توانند بحران را مدیریت کنند. اما عده ای در شرایط بحرانی نمی توانند راه حلی بیایند وقتی که در بحران گرفتار میشوند یکی از پیامدهایش در حد اعلای بحران، دست زدن به رفتار خودکشی است. یکی از دلایلی که افراد اقدام به خودکشی می کنند این است که برای اینکه بتوانند با مشکلات زندگی کنار بیایند ممکن است که ابزارهای لازم را نداشته باشند و در موقعیتهای بحرانی این رفتار از آنها سر بزند.
انتخاب رشته پزشکی بدون رسیدن به پختگی روانشناختی
عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی، عدم برخورداری بسیاری از دانشجویان پزشکی از ظرفیت روانشناختی را یکی از دلایل دوام نیاوردن در مسیر پزشک شدن دانست و گفت: پزشکی شغلی پراسترس و پر مسئولیتی است. از طرفی فرد مدت زمان زیادی باید صرف بکند تا به اصطلاح مدارج علمی لازم را کسب کند. این موارد به نوبه خود فرسودگی شغلی به دنبال دارد و برای مقابله با این فرسودگی نیازمند آمادگی روانی است تا افراد بتوانند از پس توقعات شغلی خود بر بیایند. ما اگر بخواهیم از بعد هویت شغلی به این مسئله بپردازیم باید گفت هویت شغلی مثل پزشکی نیازمند جستجو فراوان است همانطور بدین ترتیب که فرد بررسی میکند آیا توانمندیهای جسمی، روانی و ذهنی وی برای این کار مناسب است یا خیر؟
وی افزود: متاسفانه بسیاری از افراد رشتههایی مثل پزشکی را در سنینی انتخاب میکنند که هنوز به آن ظرفیت روانشناختی نرسیدهاند و بر مبنای سلایق جامعه و سلایق والدین وارد شغل مورد نظر میشوند. بدون اینکه در نظر بگیرند این شغل ممکن است چقدر برای فرد مسئولیت و محدودیت داشته باشد و ممکن است چه مقدار از آرامش و اوقات فراغت وی را به خود اختصاص دهد و وقتی وارد این شغل میشوند دیگر چارهای هم ندارند.
افراد در دوره دبیرستان دورنمای بسیار آرمانی از پزشکی دارند
عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی بیان داشت: حالا زمانی که فرد وارد رشته مورد نظر میشود علاوه بر بار روانی و مشقت کاری که وجود دارد به دنبال توقعاتی مثل رفاه مالی هستند یا اینکه از نظر روانی و اجتماعی مورد حمایت قرار گیرند. افراد در دوره دبیرستان دورنمای بسیار آرمانی از رشتههایی مثل پزشکی دارند و آن را به گونهای معرفی میکنند که یک زندگی راحت و ایدهآل در انتظارشان است. اما وقتی وارد پروسه کار میشوند مسیر طولانی اخذ مدرک و مجوز کار و تلاش شبانه روزی که نیاز است و ممکن است فرد اصلاً برای این پروسه و این شرایط آماده نبوده باشد. در برخی از کشورها سیستم پذیرش دانشجو در رشتههایی مثل پزشکی از مقطع کارشناسی صورت میگیرد زمانی که افراد به یک پختگی روانشناختی رسیده باشند و یک شناخت نسبی نسبت به خودش پیدا کرده و دوره کارورزی را هم در یک مرکز گذرانده باشد. بنابراین بحث هویت شغلی و عدم آمادگی افراد در انتخاب شغلی مثل پزشکی باعث میشود که افراد بدون آمادگی روانشناختی مورد نظر وارد این شغل شده و از پس سختیهای آن بر نیاید.
حمایت اجتماعی از قشر پزشک وجود ندارد
وی در ادامه افزود: علاوه بر این مسائل حمایت اجتماعی و روانی نیز از قشر پزشک متاسفانه بسیار کم شده است. حتی در برخی از رسانهها با بزرگنمایی درآمد پزشکان باعث آسیب روانی به این افراد شدهاند و حمایت اجتماعی آنها کمتر شده است. اما برخی از حرفههای خدمات رسان مثل آتشنشانها بسیار از حمایت اجتماعی برخوردار هستند و این موضوع باعث خشنودی از کارشان می شود. پس این حمایت اجتماعی در برخی مواقع از قشر درمان انجام نمیشود و حتی ممکن است در برخی مواقع به این قشر برخوردهای نامناسب هم صورت می گیرد.
شیفت های کاری فشرده پزشکان را خسته کرده است
آریان پور با اشاره به تحقیقات علمی افزود: علت بعدی ممکن است که در شیفتهای کاری فشرده پزشکان باشد. در تحقیقهای متعدد آثار مخرب این شیفت ها را به ویژه شیفتهای شب را بسیار گوشزد کرده اند. این موضوع در خصوص پزشکان زن بیشتر مطرح میشود، به این صورت که این شیفت ها برای خانم ها اضافه بار است و فرد علی رغم انجام وظایف حوزه پزشکی و کادر درمان وظایف منزل و نقش مادری و همسری نیز در جای خود باقی است. رسیدگی به تمام این وظایف برای فرد بسیار سخت و خسته کننده است البته این موضوع برای سایر بانوان شاغل نیز صدق میکند اما چون شغل پزشکی پر مشغلهتر و پر مسئولیتتر است بنابراین سختی بیشتری را برای این افراد به همراه دارد. در واقع پزشکی، رشتهای است که افراد از بیرون وقتی به آن نگاه میکنند همه چیز بسیار راحت و ایدهآل به نظر میرسد اما افراد در واقع شرایط و مسیر سختی را میگذرانند از جمله طرحهای اجباری که حتماً باید آن را سپری کنند و این موضوع در بسیاری از شغلها وجود ندارد.
آزار دانشجوها و رزیدنت های پزشکی، کار را سخت تر می کند
این استاد دانشگاه از آزار دانشجوهای پزشکی و رزیدنت ها با اشاره به تحقیقات علمی خبر داد و بیان داشت: بحث دیگری که در دنیا روی آن تحقیقات زیادی انجام شده اما در ایران تحقیقات چندانی صورت نگرفته بدرفتاری با دانشجویان است. اندک تحقیقات انجام شده روی دانشجویان پزشکی در ایران نیز نشان میدهد متأسفانه بسیاری از دانشجویان از بدرفتاریها گلایهمند هستند.
وی افزود: شاید اگر به بعد روانی این افراد رسیدگی میشد و حمایت اجتماعی و روانی بیشتری از آنها صورت میگرفت بسیاری از سختیهای مسیر برایشان راحتتر میشد و امروز شاهد این اتفاقهای تلخ نبودیم. فرد به یک باره تصمیم به خودکشی نمی گیرد، پس می توان جلوی آن را گرفت
آریانپور، اهمیت رسیدگی روانشناختی به دانشجویان و کادر درمان را گوشزد کرد و گفت: فردی که دست به خودکشی میزند یکباره تصمیم به این اقدام نمیگیرد بلکه پروسه طولانی را طی میکند و علائمی را هم بروز میدهد مثل تغییرات خلقی کم شدن بازده کاری بیانگیزگی درگیری پرخاشگری و…. اینها نشانههایی است که اگر افراد دقت کنند شاید بتوانند به موقع به فرد مورد نظر کمک کنند. استفاده از خدمات سلامت روان برای افراد تحصیل کرده به ویژه پزشکان شاید با چالشهایی همراه باشد که این افراد پیش خود فکر میکنند چون تحصیل کرده هستند پس نیازمند این خدمات نیستند یا استفاده از این خدمات وجهه خوبی ندارد و ممکن است بعد از استفاده از خدمات روانشناختی به او برچسب خاصی زده شود. از طرفی سیستمهای آموزشی و اداری در این زمینه باید پرکارتر شوند.
وی تاکید کرد: برای این افراد باید دورههای سلامت روان تدارک دیده شود و در بازههای زمانی مختلف سلامت روانی آنها بررسی شود که اگر فردی به سمت رفتارهای مثل خودکشی میرود بتوانند به موقع مداخله کنند.
درد دل های کادر درمان
یکی از پزشکان که از عنوان کردن نام او معذوریم در واکنش به خودکشی تعدادی از همکاران پزشکش گفت: «اجازه دهید یک سری واقعیات ها از بگویم. شما شبت مال خودته و هیچ شبی شیفت نمیدی! مهمونی و عروسیت به جای خودشه! شب نه استرس مرگ کسیو داری نه استرس بدحال شدنش رو.
هیچوقت عمرت ۳۶ساعت پشت هم بیدار نموندی که کار کنی! نهایت کار شما ۶-۷ساعت در روزهای عادی و تعطیلی ها تعطیلین!
۴سال دانشگاهتون بوده نه ۷سال و احتمالا تصدیق میکنید قبولیتون به سختی پزشکی نبوده!
تموم تعطیلیها تعطیلین ولی حقوقتون سرجاشه! ولی پزشکان هیچ زمانی نیست که کار نکنن ولی حقوق بگیرن بلکه همون حقوقی هم که دارن میگیرن با چندین ماه تاخیر دارن میگیرند.
طرح اجباری نفرستادنت لب مرز به دور از خونه و خانوادهت و اصلا طرح اجباری نداشتی ولی پزشکان داشتن و دارند.
بیمه دارید که تموم مخارج درمانیتون رو تقریبا پوشش میده و بازنشستگی دارید ولی پزشکان هیچکدوم هیچ بیمهای نمیشن!
اگر حقوق شما ۱۰-۱۳تومن در ماه هست خوبه ک بدونید میانگین درامد پزشکان عمومی هم ۱۵-۲۰تومنه
فحش نمیخوری! هیشکی طلیکارت نیس! قاتل خطاب نمیشی ! کتک نمیخوری!
احترامت رو همه دارناما شما ببینید کیلو کیلو پزشکی که یا دارن مهاجرت میکنن یا شغلشون رو رها میکنن میرن بقالی چقالی میزنن راحت و اسوده یا میسوزن و میسازن یا شاید هم شبیه همین سیلخودکشیها میمیرند… ضمنن اینم بدونید شما ماه ب فرض هییییچچچچ تعطیلی نداشته باشه اخر هفته تعطیلی هست یعنی در ماه بین ۸-۱۰روز تعطیلین طول هفته ساعت کاریتون روزی ۸ساعت کار ۲۰روز ماه کار کنید میشه ۱۶۰ساعت ! بفرض گرفتن ۱۰تومن در ماه یعنی ساعتی ۱۰۰هزارتومن دستمزد؛ بهمراه بیمه و بازنشستگی و مزایا و فروشگاهها و بنها و..(که قطعا میگم کمه و بیشتر باید داشته باشید!)
ولی به خدا به هرچی ک قبول دارین پزشکان هم سراسر کشور دارن ساعتی ۸۰-۱۳۰تومن میگیرن کار میکنن هیییچ بیمهای نمیشن! بازنشستگی ندارن! هیچ مزایایی ندارن هیچ بن و هیچ فروشگاهی بهشون اقساطی هم چیزی نمیده!»
زندگی سخت با شیفت های پی درپی
یکی دیگر از رزیدنت های بیمارستانی در شهر یزد با اشاره به شرایط و شیفت های پی درپی از شرایط زندگی اش گلایه من بود. او گفت: از ابتدا که وارد این مسیر شدم نمی دانشتم قرار است که اینقدر سختی بکشم و خسته شوم. از طرفی روی این را هم ندارم که بخواهم به خانواده ام بگویم تا شاید کمکی به من شود. من رابطه عاطفی موفقی هم در زمان خودش را نداشتم. شیفت های کاری و از طرفی درس های دانشگاه اجازه نمی دهد تفریح خاصی داشته باشم. آنهایی که خانواده ی نسبتا پولداری دارند خیلی راحت تر هستند و در نهایت مهاجرت می کنند. اما امثال من باید به فکر یک ساعت استراحت باشیم تا در زمان شیفت خدایی ناکرده مرتکب خطا نشویم و جان بیماری به خطر نیفتد.
وی افزود: از رفتار بالادستی ها هم که اصلا نگویم نگار عقده ادیت کردن زیردستی ها رادارند. رفتارهای تند و بداخلاقانه برخی واقعا کار را برایمان سخت تر هم می کند. از طرفی مردم دیگرپزشکان را دوست ندارند و با سردی با ما برخورد می کنند خدانکند که در کار اشتباهی بکنی آنموقع باید جوابگوی هزاران نفر بشوی از جمله وجدان خودت. نمی دانم شاید رفتار برخی پزشکان مطرح باعث شده که مردم دیگر آن عشق و معرفت قدیمی را به پزشکان نداشته باشند. دوران طرح در مناطق محروم و زندگی به دور از خانواده هم سختی دیگریست که مجال زندگی را برای ما کم کرده است و اگر روی آن را داشتم بلند فریاد میزدم که ای کاش از همان دوران دبیرستان بیشتر راجع سخت های پزشک شدن تحقیق می کردم و حالا مجبور نبودم با نقابی شاد و با کلاس در جامعه قدم بردارم.
انتقاد وزیر اسبق علوم از بیتوجهی به خودکشی پزشکان
به گزارش خبرآنلاین، مصطفی معین، پزشک و وزیر علوم در دولت اصلاحات نیز در این باره میگوید: دستیاران تخصصی و فوق تخصصی، پزشکان جوان و با استعدادی هستند که باید در عالیترین سطح آموزش و پژوهش در رشتههای پزشکی بالینی بطور تماموقت تحصیل کنند و سپس با عضویت در هیات علمی دانشگاهها و یا خدمت در بخشهای دولتی و غیر دولتی نظام سلامت، ارزشمندترین سرمایههای علمی- پژوهشی و تخصصی کشور را تشکیل دهند.
او ادامه میدهد: از نظر من به عنوان یک معلم دانشگاه و پزشک با سابقه طولانی خدمت، که دستی هم در مدیریت و سیاستگذاری داشته است، اصلیترین علتهای این تراژدی بزرگ انسانی در یک فرآیند تشخیصی و آسیبشناسانه قابل بررسی است.
معین ادامه میدهد: تحقیر و توهین مداوم در سلسله مراتب آموزشی و خدمات درمانی که به صورت یکطرفه و از بالا به پائین بدون رعایت اصول حرفهای و شئون انسانی اعمال میشود.
او با اشاره به ترویج خرافه و شبه علم در طب و درمان از زبان حکیمباشیهای شیاد، از به سخره گرفتن و متهم کردن پزشکان و طب جدید و ایجاد بیاعتمادی در رابطه میان بیمار و پزشک معالج در برنامهها و سریالهای تلویزیونی انتقاد میکند.
وزیر علوم دولت اصلاحات با اشاره به عامل «احساس تبعیض و ستم و بردگی در ساختار سلامت و نظام اجتماعی» در این خودکشیها ادامه میدهد: کار و کشیک شبانهروزی و فرساینده جسم و روان دستیاران در بخشهای بیمارستانی و اورژانسها مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
معین به فهرستی از عوامل شامل بیخانمانی، فقر و تنگنای معیشت، عدم امنیت شغلی، کاهش منزلت اجتماعی، جدائی و طلاق، افسردگی و ناامیدی اشاره و اظهار میکند: تحمل خشونت و نداشتن امنیت جانی در اورژانس، درمانگاه و یا بیمارستان از مسائل مهم است، ضمن اینکه بیگاری در طرح استثماری و اجباری خدمت خارج از مرکز بدون امکانات مناسب زندگی و یا تحصیل فرزندان و مقررات خدمت اجباری در خارج از مرکز بعد از هر مقطع تحصیلی از سالهای اول انقلاب بهدلیل کمبود شدید پزشک به اجرا گذاشته شده که هنوز هم علیرغم همه خسارات و اعتراضات ادامه یافته است.
به گفته این متخصص نداشتن فرصت و امکان آموزش، مطالعه، کسب مهارت و انجام پژوهشهای علمیِ پایه و بالینی در داخل و خارج کشور و بدور از اشتغالات و خدمات روزمره بهداشتی- درمانی نیز حائز اهمیت است.
او میگوید: احساس حصر و زندانی بودن با گروکشی دانشنامه تحصیلی دانشآموختگان و ایجاد مانع برای خروج از کشور و ادامه تحصیل در خارج یکی از علل اصلی بحرانِ سوگناک از دست دادن کادرهای جوان پرستاری و علوم پزشکی است.
وزیر علوم دولت اصلاحات ادامه میدهد: انتزاع رشتههای علوم پزشکی از آموزش عالی در سال ۱۳۶۵ و ادغام شبکههای بهداری در دانشگاههای علوم پزشکی سرچشمه اصلی اُفت کیفیت آموزشی و پژوهشی، فساد اداری و مالی، نابسامانی دارو و درمان و مهاجرت خسارتبار و سیلآسای استادان و پژوهشگران، طبیبان حاذق و پرستاران کارآمد به خارج از کشور و از همه تراژیکتر خودکشی سلسلهوار پرستاران و پزشکان جوان بویژه دستیاران پزشکی در سالهای اخیر است که با بیتوجهی و عدم پاسخگوئی مسئولانه مدیران وزارت بهداشت همراه بوده است.
معین با طرح این پرسشها که «فلسفه اخلاق حرفهای چیست؟ عدالت و انصاف مسئولان کجاست؟» میگوید:اگر همین اتفاق برای فرزندان یا بستگانشان رخ میداد چه واکنشی نشان میدادند! همینگونه رفتار میکردند؟
او ادامه میدهد: از نظر من عملکرد وزرای بهداشت و درمان و آموزش پزشکی حداقل در یک دهه اخیر باید به دقت بررسی و در پیشگاه ملت و وجدان عمومی به استیضاح کشیده شود که پاسخگوی غفلت طولانی و زیانبار خود در پایان ندادن به بهرهکشی و عدم لغو مقررات استثماری طرح خارج از مرکز باشند. مقررات ظالمانهای که مهاجرت نیروها و اتلاف سرمایههای بیبدیل تخصصی و خودکشی کادرهای جوان پرستاری و دستیاران پزشکی را در پی داشته است.