قطار «یزدِ پایدار» «تک سرنشین» است

«یزد پایدار»، کلید واژه استاندار دولت چهاردهم در یزد است. بعید است خبری از زبان دکتر بابایی به عنوان استاندار یزد در رسانه ها منتشر شود و شما این کلید واژه را نبینید. مخصوصا اگر تولید کنندۀ خبر و محتوا روابط عمومی استانداری یزد باشد.

عبارتِ«یزد پایدار» که تقریبا هر روز از طرف استاندار یزد مطرح می شود حتما از دلِ وضعیت موجود و نگاه به وضعیت مطلوب در آینده در آمده است. به عبارتی نگاه به آنچه هست و رفتن به سمت آنچه باید باشد.

تا اینجای کار نه تنها بر استاندار یزد ایرادی وارد نیست بلکه از اینکه، قصد دارد برنامه محور حرکت کند قابل تقدیر است.

اما اگر اخبار منتشر شده از قول معاونین استاندار و سایر مدیران استان را رصد کنید خبری از کلید واژه «یزد پایدار» نیست! چرا؟ علت چیست؟

این فقدان عبارتِ «یزد پایدار» در ادبیات معاونین استاندار و مدیران استانی از این سه حالت خارج نیست: اول اینکه معاونین استاندار و مدیران استانی مفهوم بیان شده از طرف استاندار یزد را می فهمند ولی قبول ندارند و جایگاه و پست سازمانی آن ها اجازه نقد نمی دهد و لذا ترجیح می دهند تا چراغ خاموش از آن عبور کنند. دوم اینکه معاونین استاندار و مدیران استانی منظور استاندار را از «یزد پایدار» ندانند و به همین دلیل به این موضوع ورود نکرده اند و از کنارش می گذرند و سوم اینکه، این افراد  مفهوم «یزد پایدار» را می شناسند و قبول هم دارند ولی شاخصی برای آن ندارند تا متناسب با حوزۀ فعالیت تخصصی خود با استاندار یزد همراهی کنند.

خوشبینانه به موضوع نگاه می کنیم و علت فقدان عبارتِ «یزد پایدار» در سخنان معاونین استاندار و مدیران استانی را همان فرض سوم در نظر می گیریم یعنی این مفهوم را می فهمند و قبول دارند ولی چراغ راهی برای همراهی با استاندار نمی بینند.

کسانی که دستی بر مسائل علمی و کارهای پژوهشی دارند به خوبی می دانند که هرگاه پدیده ای اجتماعی رخ می دهد برای انجام کار علمی روی آن پدیده، مستلزم عبور از مراحل چهارگانۀ تعریف پدیده، مفهوم سازی، ارائه فرضیه و ارائه نظریه هستیم.

آنچه استاندار یزد با عنوان «یزد پایدار» مطرح می کند در واقع مرحلۀ اول از این راه است، یعنی تعریفِ پدیده، انجام شده است. آنچه در حدود چهار ماه، جای خالی خود را به شدت نشان داد، عدم ارائه متغیرهای مرتبط با مفهومِ «یزد پایدار» است.

استاندار یزد، اگر همراهی و همنوایی دانشگاهیان در تحقق مفهومِ «یزد پایدار» را می طلبد و اگر انتظار دارد مدیران استانی و در راس آن ها معاونین، با او همراهی کنند و اگر نمی خواند تنها سرنشینِ قطارِ«یزد پایدار» باشد. مسیری جز شفاف کردن شاخص ها و متغیرهای مفهومِ «یزد پایدار» ندارد و این کار قطعا کار یک نفر، آن هم با مشغله های فراوانی که جایگاه استاندار بودن برای او ایجاد کرده نیست و بهتر بود قبل از تریبونی کردن این عبارت، در محافل خصوصی و کارگروه های تخصصی و اتاق های اندیشه ورزی، این مفهوم چک کاری می شد و متغیرهای آن متناسب با فضای موجود یزد و با نگاه به وضعیت مطلوبی که قصد داریم به آن برسیم تعریف می شد و امروز بعد از گذشت قریب به چهار ماه از حضور استاندار یزد نه تنها شاهد این فقدان عظیم در سخنان معاونین استاندار و مدیران استانی نبودیم ای بسا حداقل در مسیر درستی افتاده بودیم و هر کسی در این استان اعم دانشگاهیان، مراکز علمی و پژوهشی و همچنین مدیران اجرایی، تکلیف خود را با مفهومِ «یزد پایدار» می دانستند و متناسب با وظایف سازمانی در مسیر تحقق آن گام بر می داشتند.

هنوز هم دیر نیست و پیشنهاد می شود:

۱-دانشگاهیان یزد به میدان دعوت شوند، آنگاه خودشان صفر تا صدِ کار پژوهشی را به خوبی می دانند و انجام می دهند.

۲-دستگاه های فرهنگی وارد عمل شوند و از ابزارهای تبلیغی و اطلاع رسانی خود برای تبیین این موضوع متناسب با آنچه از دل جلسات دانشگاهیان در می آید استفاده کنند.

۳-هنرمندان بابت این موضع توجیه شوند و از قدرت هنر غفلت نشود و آثار هنری به سمت و سوی تببین این موضوع برود که هر چه با ابزار هنر مطرح شود قطعا تاثیرگذارتر و ماندگارتر است.

۴-محتوای لازم در خصوص «یزد پایدار» به مدیران استانی ارائه شود و کاملا رصد شوند که در سخنرانی های مختلف، نه تنها این مفهوم را تکرار می کنند که در راستای تحقق آن نیز گام بر می دارند.

۵-آموزش و پرورش استان، متناسب با محتواهای تولیدی دانشگاهیان، این مفهوم را برای دانش آموزان در قالب برنامه های مختلف، جشنواره، مسابقه، تریبون آزادِ دانش آموزی و امثالهم تبیین کند.

۶-شهرداری ها از ظرفیت بیلبوردهای شهری با محتواهای تولیدی دانشگاهیان، برای تبیین موضوع در اذهان عامه مردم بهره کافی را ببرند.