گزارشی در خصوص آمار و ارقام های اقتصادی ضد و نقیض یزد:
فلاکتزدههای مرفه
آمارهای اخیر منتشر شده در خصوص شاخص فلاکت در استان یزد به هیچ عنوان با نرخ محرومیت این استان همخوانی ندارد. در این گزارش به این موضوعات میپردازیم که شاخص فلاکت چیست، چه تفاوتی با نرخ محرومیت دارد و آیا بالا بودن این شاخص در استان، اساسا نشان دهنده وضعیت اقتصادی نامطلوب شهروندان یزدی خواهد بود؟
به گزارش یزدانه؛ طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران از نظر شاخص فلاکت ۲۰ استان بالاتر از میانگین کشوری و ۸ استان در محدوده بالای ۶۰ درصد قرار گرفتهاند که یزد هم با ۶۰ درصد در بین این استان ها قرار دارد. نکته قابل تامل در این آمار اینکه استان های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان که اغلب به عنوان استانهای محروم شناخته می شوند در شاخص فلاکت وضعیت بهتری نسبت به استان متمول یزد دارند.
اما با بررسی نرخ محرومیت استانهای کشور شاهد وضعیت متفاوتی برای استان یزد خواهیم بود. بر همین اساس در میان استانهایی که بالاترین میزان محرومیت را دارند؛ ۵ استان، عددی بالای ۴۰ درصد محرومیت را ثبت کردهاند. اما بالاترین نرخ محرومیت در استان سیستان و بلوچستان با ۶۲ درصد رخ داده است. در این میان ۱۰ استان نیز بالاتر از ۳۰ درصد محرومیت دارند و فقط در دو استان یزد و تهران است که شاخص محرومیت به زیر ۲۰ درصد رسیده است.
در تحقیقی که اخیرا در یکی از جراید کشور منتشر و در بسیاری از رسانهها بازنشر شده است، در انتقاد به توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی استانهای مختلف کشور آمده است:
«باوجود بیش از ۶ دهه سابقه برنامهریزی و تدوین اسناد فرادستی در کشور، آنچه عیان است توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی، اجتماعی و… بین مناطق و استانهای مختلف کشور است.
بیتوجهی به این مهم کشور را به توسعهای کاریکاتوری و متمرکز محکوم کرده که بهقول قدیمیترها پول در خیابانهای تهران و چند استان دیگر مانند اصفهان، یزد و شیراز ریخته و در استانهای دیگر خبری نیست.»
به عبارتی این محقق اقتصادی معتقد است، منابع مالی و امکانات در استانهای تهران، یزد اصفهان و فارس متمرکز شده که این موضوع هم با شاخص فلاکت اعلام شده برای استان یزد سازگاری ندارد.
از سوی دیگر بر اساس آمار ارائه شده از میزان پس انداز خانواده های ایرانی در استان های کشور، سه استان مازندران، یزد و گیلان در صدر این جدول هستند.
در آمار مربوط به درآمدهای اقتصادی یا همان تولید ناخالص بدون نفت، گاز، معدن و برق هم استان یزد در شرایط خوبی قرار دارد. در این شاخص به ترتیب استانهای «تهران، بوشهر، یزد، سمنان، مرکزی، اصفهان و قزوین» دارای بالاترین و استانهای «سیستان و بلوچستان، کردستان، گلستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، لرستان، خراسان جنوبی و چهار محال و بختیاری» به ترتیب دارای پایین ترین درآمد اقتصادی در بین استانهای کشور هستند.
اما دلیل این تناقض در آمارهای ارائه شده چیست برای پاسخ به این سوال لازم است بدانیم نرخ بیکاری استان یزد در تابستان امسال ۱۳.۶ درصد بوده است اما نرخ بیکاری مردان در استان تا آخر شهریور ماه سال ۶ درصد است و یزد در بین استان های با کمترین نرخ بیکاری مردان قرار دارد. اما نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده در استان به ۳۷ درصد رسیده که ۲۳ درصد بالاتر از میانگین کشوری است.
از آنجا که شاخص فلاکت از حاصلجمع نرخ تورم با نرخ بیکاری به دست میآید، به نظر میرسد بالا بودن شاخص فلاکت استان یزد بی ارتباط با بالا بودن نرخ بیکاری زنان یزدی نباشد.
برای پاسخ به این سوالات با دکتر عباس علوی راد و دکتر رضا حسینی راد دو اقتصاددان برجسته کشور و استان گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید:
آقای دکتر علوی راد به نظر شما چرا شاخص فلاکت منتشر شده با نرخ محرومیت استانهای کشور همخوانی ندارد؟
شاخص فلاکت یک شاخص بینالمللی است که همه دنیا از آن استفاده می کنند و مبانی و تاریخچه مشخصی دارد و کاملا شناخته شده است اما شاخص محرومیت فراگیر نیست و این شاخص توسط وزارت تعاون مطرح شده است. نرخ محرومیت، مسائلی را در نظر میگیرد که نباید هم با این شاخص فلاکت همخوانی داشته باشد چراکه شاخص فلاکت جمع دو نرخ بیکاری و نرخ تورم است که استان یزد در هر دو مشکل دارد بنابراین ممکن است در مولفه شاخص محرومیت مواردی مبنا قرار بگیرد که ارتباطی با شاخص فلاکت نداشته باشد
اولین نکتهای که پس از مشاهده این آمار به ذهن هر شهروند یزدی متبادر میشود این است که چرا استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی که به محرومیت معروف هستند شاخص فلاکت بهتری نسبت به یزد دارند؟
وقتی این آمار توسط ژورنالیست ها جمعآوری و منتشر میشود طبیعی است که بیشتر به دنبال دیده شدن مطلب هستند. اما باید گفت شاخص فلاکت متکی به دو نرخ بیکاری و تورم است و وقتی این دو نرخ را در نظر می گیرید ممکن است این دو استان شرایط بهتری نسبت به یزد داشته باشند. نرخ بیکاری یزد در تابستان با ۱۳/۶ درصد جزو چهار استان اول کشور بوده و نرخ تورم یزد هم در این بازه زمانی جایگاه خوبی در کشور نداشته است. شاید اگر شاخص فلاکت در خردادماه محاسبه میشد یزد در حدود ۵۰ درصد قرار میگرفت ولی شاخص فلاکت یزد در شهریور ماه بسیار بالا بود. در زمان آقای طالبی استاندار سابق یزد چندین بار عنوان کردم که این موضوع قابل حل است. مشخص نیست نرخ تورم کدام کالای مصرفی در استان یزد بالاست که نرخ تورم گروه خوراکی ها را بالا برده و در نهایت باعث بالا رفتن نرخ تورم استان شده است. باید روی این چند قلم کالا کار می کردیم اما متاسفانه نه خود آنها این کار را کردند و نه اطلاعات لازم را در اختیار ما قرار دادند. در مجموع می پذیرم که قبول کردن این مسئله که فلاکت اقتصادی در استان صنعتی و معدنی با این سابقه و شهرت جهانی از خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان بالاتر باشد، سخت است اما دقیقترین پاسخی که می توان داد این است که شاخص فلاکت زمانی محاسبه شده که یزد در بدترین شرایط سالهای اخیر خود بوده است.
اما استان یزد در آمارها و شاخصهای دیگری مثل درآمد اقتصادی یا ناخالص داخلی و میزان پسانداز خانوادهها هم بین برترینهای کشور قرار دارد. چطور میشود که خانوادههای فلاکت زده یزدی تا این اندازه درآمد بالایی داشته باشند؟
افراد یک جامعه می تواند درآمد بالا و یا پس انداز خوبی هم داشته باشند ولی تورم بالایی را هم در آن جامعه شاهد باشیم یا فاصله طبقاتی در آن زیاد باشد. درست است که درآمد بسیاری از یزدیها خوب است اما اخیرا شکاف طبقاتی هم در یزد زیاد شده است. همه اینها نشان میدهد وقتی میخواهیم در مورد وضعیت اقتصادی یک منطقه صحبت کنیم باید انواع و اقسام شاخص ها را در نظر بگیریم. به عنوان یک کارشناس اقتصادی اگر بپرسید که آیا شاخص فلاکت میتواند همه ابعاد اقتصادی استان یزد را پوشش دهد قطعاً جواب منفی است. یعنی صرفا با شاخص فلاکت نمیتوان در مورد وضعیت اقتصادی مردم و درآمد آنها صحبت کرد. اما باید به توزیع درآمد استان هم توجه کرد. مشکل انعکاس این شاخص ها این است که برای عامه مردم قابل فهم نیست و برای تحلیل آن باید مسائل دیگر را هم کنار هم قرار داد اما شاخص فلاکت اینطور نیست. بنابراین کاملا موافقم که شاخص فلاکت انعکاس دهنده وضعیت اقتصادی مردم استان نیست.
چرا نرخ تورم استان یزد در گروه خوراکی ها بالاست. یعنی مثلا برای خرید برنج و گوشت و رب گوجهفرنگی در استان یزد باید نسبت به استان های دیگر هزینه بیشتری را پرداخت کرد؟
نرخ تورم در واقع سرعت گران شدن اجناس را نشان میدهد نه اینکه صرفاً در همان لحظه قیمتها را مقایسه کنیم. از طرف دیگر باید جمعی از کالاها حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ کالای مصرفی را مقایسه کرد نه اینکه فقط یک یا دو قلم کالا را در نظر گرفت. ولی جزئیات اقلام خوراکی ها استان ها هیچ گاه در اختیار عموم قرار نمی گیرد و فقط یک شاخص ارائه می شود به همین دلیل نمی توانیم بفهمیم کدام یک از این خوراکی ها گران تر از استانهای دیگر است. باید این مورد را برای بررسی، حداقل در اختیار افراد مورد اعتماد استان قرار دهند تا مشخص شود کدام یک از خوراکی های استان یزد تورم بالاتری نسبت به کشور دارند که باعث بالا رفتن نرخ تورم شده است. قطعاً همه اقلام خوراکی در یزد نسبت به کل کشور بالاتر نیست اما ممکن است چند قلم کالا به حدی بالاتر از دیگر نقاط کشور باشد که نرخ تورم یزد و متعاقبا شاخص فلاکت را بالا برده باشد.
به عنوان سوال آخر نظر شما در مورد اظهارات اخیر رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد مبنی بر رشد ۸.۳ درصدی اقتصاد استان تا آبان ماه سال آینده چیست؟
این اظهارات پیشبینیها و هدفگذاری های برنامه هفتم توسعه بود اما به نظر من رییس سازمان مدیریت نباید این موضوع را به این شکل مطرح میکرد. برنامه هفتم توسعه می خواهد رشد اقتصادی کشور در ۵ سال آینده را به ۸ درصد برساند و این فقط برای یزد نیست. رشد اقتصادی کشور در دهه ۹۰ صفر بود و اگر به ۸ درصد برسیم تازه سطح رفاه مردم به سال ۱۳۹۰ می رسد و این یک هدف است. رئیس سازمان مدیریت استان اعلام کرده با توجه به شرایط یزد ممکن است به رشد ۸/۳ برسیم. اول اینکه ایشان رشد اقتصادی یزد را فقط سه دهم بالاتر از کشور دیده و دوم اینکه این موضوع را به اما و اگرهای زیادی منوط کرده است.
یعنی این «رشد بی سابقه اقتصادی یزد» اتفاق نخواهد افتاد؟
شاید بتوان گفت در صورت مهار کامل کرونا و رونق گرفتن بخش گردشگری اوضاع یزد نسبت به گذشته بهتر خواهد شد اما وقتی از افزایش رفاه مردم سخن می گویند مسئله متفاوت است. رفاه فقط به اینها نیست و با یک رقم پیش بینی نمی توان صحبت از رفاه کرد. باید فکر کنیم که اگر سر سال این وعدهها محقق نشد حرفهای یک فرد عادی نیست و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان از آن صحبت کرده و در رسانهها ثبت شده است. از طرفی فکر می کنم زمان خوبی برای طرح مسئله نبود و خیلی ها احساس کردند که ایشان قصد جلب نظر استاندار برای یک فرصت یک ساله دیگر را دارد. این برداشت افکار عمومی بود و حرف من نیست و همانطور که دیدیم موضعگیریها خوب نبود. بسیاری از مردم عنوان کردند که فرصت کافی داده شده و چرا زودتر این اتفاق نیفتاده است. بنابراین خیلی موافق مطرح کردن این موضوع نبودم.
دکتر رضا حسینی راد اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد یزد این چنین پاسخگوی سوالات ما بود:
چرا شاخص فلاکت بانرخ محرومیت در استان یزد با یکدیگر همخوانی ندارد؟
دلیل این موضوع این است که شاخص فلاکت وضعیت موجود را بررسی می کند اما شاخص محرومیت بر روی منابع و ثروت های طولانی مدت یک منطقه تاکید دارد یعنی زمان آن مربوط به گذشته است و بازه زمانی طولانیتری را پوشش می دهد. بالا بودن شاخص فلاکت هم به این دلیل است که شرایط استان و مخصوصا شهر یزد که ۸۰ درصد جمعیت استان را در خود جای داده است هم از نظر اشتغال و هم از نظر تورم بسیار نابسامان است.
استان یزد در نرخ بیکاری مردان جزو چهار استان برتر کشور است اما در بیکاری زنان وضعیت خوبی ندارد. این شاخص فلاکت چقدر به بیکاری زنان استان یزد مربوط است؟
نرخ مشارکت زنان یک مدت افزایش پیدا کرد و بعد از یک مدت نرخ مشارکت مجدداً با کاهش مواجه شد. طبیعی است که وقتی اوضاع اقتصادی به هم میریزد اولین جایی که مشکل پیدا میکند قسمت های ضعیف تر است که بیشتر آسیب می بینند و بعد قسمت های قوی تر دچار مشکل می شوند.
به نظر شما مهاجرت های بی رویه به استان یزد چقدر در شاخص فلاکت تاثیر داشته است؟
قطعاً مولفههای اقتصادی بر روی هم تاثیرگذار هستند و مهاجرت هم می تواند تاثیر داشته باشد ولی در حال حاضر تعداد کمتری از مردم یزد جذب کارگاه های صنعتی می شوند و در واقع قسمت هایی که شهروندان یزدی تمایل بیشتری برای کار کردن دارند مهاجر پذیر نبوده است. از طرفی افراد مهاجر شرایط آسان تر برای اشتغال دارند و شاید با یکسری از متغیرهای ضعیف تر از نظر درآمدی و مسائل رفاهی با کارفرما کنار میآیند. یعنی یک نفر یزدی استانداردهایی را قبول دارد که بر اساس آنها مشغول به کار می شود. به هرحال مهاجرت ها هم تاثیر گذار بوده است. برای مثال شرایط افراد جویای کار یزدی با کسانی که از استانهای غربی یا جنوبی کشور وارد یزد میشوند یکسان نیستند و مشاغلی که جذب آنها می شوند هم متفاوت است.