گفتگو با «حسين حلاجى» یک دهه هشتادی و امدادگر جوان در هلال احمر استان:

عشقی جوشان به نام «کمک به مردم» در دل جوانان هلال احمر است

امدادگران هلال احمر قشر زحمتکشی هستند که کمتر به آنان پرداخته می شود، افرادی که جان خود را برای نجات جان افراد دیگر به خطر می اندازند و صرفا در روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر است که سراغی از آنان گرفته می شود، اکنون اما نه روز جهانی هلال احمر است و نه هیچ روز دیگری در تقویم که به سبب انتظار به سراغ این قشر ایثارگر برویم بلکه روزی است که به پاس زحماتی که این افراد در سرما و گرما، در همه فصول سال و در تمامی رخداد ها می کشند، بی بهانه به پای سخن یک امدادگر جوان نشستیم.

«حسین حلاجى» متولد ۱۳۸۰ جوان نجاتگر و داوطلب جمعیت هلال احمر شهرستان یزد و ساکن این شهرستان است، وی درباره فعالیت خود به عنوان یک امدادگر هلال احمر اظهار داشت: اکثر دوره های هلال احمر از جمله کمک هاى اولیه، مقدماتی نجات، مهارت های داوطلبی، آمادگى در برابر زلزله، مقدماتی امداد، آمادگى در برابر مخاطرات، پیش بیمارستانی، تخصصی ارتباط های رادیویی، تخصصی الزامات عملیات امداد، جستجو و نجات در حوادث پرتویی را گذرانده ام و قابل ذکر است به سبب مفید بودن بحث آموزش علاقه دارم همه مباحث امدادی را آموزش ببینم تا بتوانم اثربخش و مفید باشم.

حلاجی در توضیح آغاز فعالیت خود در  جمعیت هلال احمر بیان داشت: در سال ١٣٩٢ از طریق کانون هاى دانش آموزی داخل مدارس، با این جمعیت بزرگ و پر افتخار آشنا شده و سپس به جمعیت هلال احمر پیوستم و به عنوان دبیر کانون دانش آموزی فعالیت خود را آغاز کردم.

 وی افزود: پس از آن تا سال ٩۶ به صورت داوطلبانه فعالیت خود را در هلال احمر ادامه داده و از آن زمان تا کنون دوره های هلال احمر را گذرانده و امروز به عنوان نجاتگر و با افتخار در جمعیت هلال احمر فعالیت می کنم.

این نجاتگر جوان در توصیف احساس خود هنگام پوشیدن لباس هلال احمر تصریح کرد: حضور در هلال‌احمر و پوشیدن لباس قرمز و سفید بیش از هر چیز دیگری به من احساس آرامش می دهد و این لباس سرخ هلال احمر را مقدس می دانم. احساس خشنودی و رضایت می‌کنم از اینکه من نیز عضو این جمعیت هستم و می‌توانم در حد توانم به هموطنانم کمک کنم. با پوشیدن این لباس آرامش خاصی می‌گیرم و خوشحالم که توانستم عضوی از جمعیت هلال‌احمر شوم و با آموزش‌هایی که دیده‌ام جان هموطنان خود را تا حدی که از دستم برمی‌آید، نجات بدهم. لباس هلال احمر در جایگاه خودش مقدس است و برای آن احترام قائل هستم.

حلاجی، لحظات زیبای امداد را اینگونه توصیف کرد: در حوادث و سوانح فرصت کم است و لحظه ها می تواند تعیین کننده سرنوشت یک انسان باشد و می توان با یک اقدامی ساده انسان را از مرگ نجات داد. امدادگری پر از لحظات زیبا ولی استرس زاست زیرا ماموریت سنگینی به عهده داری ولی با این وجود همین استرس لذت بخش بوده و در پایان ماموریت به سبب نجات جان یک هموطن به خود افتخار خواهی کرد.

وی ضمن تشکر صمیمانه از مسئولین هلال احمر استان و شهرستان یزد، ادامه داد: هلال احمر واژه ای است که با شنیدنش بهترین حس را از عمق وجودم احساس می کنم، وقتی وارد هلال احمر می شوی و کمک به هموطنت در اولویت قرار می گیرد، هیچوقت نمی توان از آن مجموعه دل کند زیرا نجات جان یک نفر از خطر بسیار لذت بخش است و دلیل ادامه این راه برای من حس خوب کمک کردن است البته مواقعی بوده که از مسئولین دلسرد شدم ولی این دلیل برآن نیست که از هلال احمر جدا شوم.  

حلاجی هلال احمر را نماد صلح خواند و گفت: صلح نماد نوع دوستی و همزیستی مسالمت آمیز است و جمعیت هلال احمر پیام آور این الگوی ارزشمند در عرصه بین المللی و گویای حق حیات قائل شدن برای هر ایده و عقیده ای است، پس هلال احمری بودن یعنی اشک های دیگران را مبدل به نگاه های پر از شادی کردن و فرشته نجات بودن برای مصدومینی که در شرایط دشوار و ناگوار در حوادث گرفتار می شوند، است.

وی امدادگر را کسی دانست که وجودش را بدون چشمداشت و نگاه مادی وقف خدمت کرده است و افزود: امدادگر یعنی مخلص، یعنی عاشق، یعنی کسی که از تمام هستی اش گذشته است. امدادگر یعنی کسی که لبخند یک درمانده را با تمام دنیا عوض نمی کند. کسی که تمام وجودش از مهربانی مملو است و جز خدمت به خلق خدا به هیچ چیز نمی اندیشد.

حلاجی درخصوص مفید بودن آموزه های هلال احمر بیان داشت: این آموزه ها دید من را به دنیای اطرافم تغییر داده و در این راستا متوجه شدم سرشت ما انسان ها همین است. و در راستای این آموزش ها می توان در صورت بروز رخدادی برای نزدیکانم بهترین عمل را انجام دهم. هرچند که از مشکلاتی که بسیار از مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند افسوس می خورم اما خوشحالم که الان یک نجاتگر هستم و مى توانم در بیشتر زمینه ها به هم نوع خود کمک کنم.

وی درباره دیدگاه خانواده خود نسبت به فعالیت داوطلبانه و رایگان در هلال احمر گفت: از خانواده ام تشکر می کنم که نه تنها با کار من مخالف نبوده بلکه همواره از من حمایت کردند. پدرم یکی از افرادی بود که من را برای شرکت در دوره های هلال احمر تشویق کرد تا بتوانم اقدام موثرتری را در اتفاقات و سوانح داشته باشم و در این راستا از هیچ حمایتی دریغ نکردند. حتی برای یکی از برنامه های من از سفر خود دست کشیدند و آن موقع بود که متوجه موافقت آن ها برای حضور من در جمعیت بزرگ و پر افتخار هلال احمر شدم.

 حلاجی، درباره انتظارات یک امدادگر از مسئولین جمعیت هلال احمر بیان داشت: مسئولین استان در انجام وظایف مربوط به خود عالی عمل می کنند، فقط انتظار من و مابقی امدادگر ها این است که به امدادگران و داوطلب هاى فعال و پر تلاش این جمعیت بیشتر توجه شود تا سختى هاى امدادگرى از یادمان برود و همچنین خواهان برگزاری دوره های تخصصی بیشتری هستیم که بتوانیم در زمینه امداد و کمک به مردم  موثرتر عمل کنیم.

حلاجی علاوه بر فعالیت به عنوان امدادگر به ورزش رزمی تکواندو نیز مشغول است، وی در این باره گفت: از لحاظ فعالیت های بشر دوستى و داوطلبانه فقط با سازمان جمعیت هلال احمر همکارى کرده و در کنار آن ورزش رزمى المپیکى تکواندو را نیز به صورت جدى پیگیرى می کنم و قهرمان چندین دوره استانی هستم. در حال حاضر نیز در حال گذراندن خدمت سربازی هستم و در زمان استراحت به امدادگرى می پردازم.

این امدادگر جوان یزدی درباره میزان شناخت از این سازمان و لزوم تلاش بیشتر برای شناساندن هلال احمر به مردم، اظهار کرد: بیشتر مردم این سازمان بزرگ را از لحاظ جمع آورى کمک هاى مردمى در زمان زلزله کرمانشاه و مابقی اتفاقات می شناسند و وظیفه امدادگران این است که در شناساندن این جمعیت و زمینه های فعالیت آن به مردم، بیش از پیش تلاش کنند و این را به مردم نشان دهند که این جمعیت بزرگ علاوه بر کمک به بلایای طبیعی در زمینه هاى مختلف دیگرى مانند کمک به بیماران خاص، اتفاقات جاده، اتفاقات کوهستان، پاکسازى محیط زیست و غیره نیز فعالیت می کند.

وی تلخ ترین خاطرات فعالیت در هلال احمر خود را روبه رویی با مشکلات مردم دانست و افزود: تلخ ترین خاطره من زمانی بود که به عنوان نجاتگر در طرح ملی نذرآب در استان سیستان و بلوچستان حضور داشتم و مردم شریف میهنم را می دیدم که هرکدامشان هزاران مشکل داشتند و تمام آن چند روز آرزوی وضعیت بهتر در حوزه پزشکی و بهداشتی را برای آنان داشتم. همچنین سیل منطقه بیاضه جزو تلخ ترین خاطراتم است که با چالش های زیادی رو به رو شدیم به طوریکه  3روز را داخل بیابانی باتلاقی که با هر قدم بیش تر فرو می رفتیم طی کردیم و به دنبال جنازه ای بودیم که خانواده وی منتظر بودند و بعد از ۳ روز موفق به پیداکردن جنازه فرد مفقوده شدیم در حالی که نه انرژی کافی برای ادامه داشتیم و نه آبی برای نوشیدن، بین خودمان می گفتیم که اینجا از تشنگی شهید می شویم ولی به لطف خدا با رسیدن بالگردها و منتقل شدن به مکانی امن نجات یافتیم.

حلاجی افزود: زمانی که در پایگاه حادثه ای اعلام می شود، اولین حس برای من این است که امروز قرار است کار بزرگی انجام دهم. کاری که مربوط می شود به گرانبهاترین داشته ی هرکس و آن جانش است. در آن لحظات به این فکر می کنم که زمان از دست نرود، زمانی که به اندازه یا شاید بیشتر از طلا ارزش دارد. سپس اطلاعات دریافتی را با دوستان مرور می کنیم، اطلاعات خود را به روز کرده و با آمادگی تمام به سوی محل حادثه می رویم.

وی همچنین به مردم توصیه کرد اطلاعات خود را در زمینه ی هلال احمر به حد تکامل برسانند و بیان کرد: در دوره های هلال احمر شرکت کنید و از آموزش های این جمعیت برخوردار شوید زیرا آموزش های هلال احمر کاربردی است و می توان در زندگی روزمره در صورت بروز مشکل از این آموزه ها به صورت کاربردی بهره برد.

حلاجی در  نهایت با خواندن شعری گفت:

من هلال‌ احمریم، عشق درونم جاریست

این پسندیده‌ ترین شیوه‌ی مردم‌داریست

رنگ عشقست لباسی که به تن می‌پوشم

سالیانی‌ست به تکریم بشر می‌کوشم

با خدا از سر انسانیت عهدی بستم

جلوه روشن شرح وَ مَن اَحیا هستم

دست یاری و کمک سوی ضعیفان دارم

بذر احسان و محبت همه جا می‌کارم

دیدگاهتان را بنویسید