شخصیت نابهنجار پدری قاتل

چند روزیست که ماجرای قتل “بابک خرمدین” در صدر اخبار قرار گرفته است و تلخی ماجرا به قدری است که گاهی اعضای خانواده برای مراعات کودکانشان، جزئیات این فقدان انسانیت را آهسته و در خفا برای هم تعریف می کنند….

چند روزیست که ماجرای قتل “بابک خرمدین” در صدر اخبار قرار گرفته است و تلخی ماجرا به قدری است که گاهی اعضای خانواده برای مراعات کودکانشان، جزئیات این فقدان انسانیت را آهسته و در خفا برای هم تعریف می کنند.

وقتی به بررسی این موضوع در کلاس درس آسیب شناسی اجتماعی پرداختم هیچ یک از دانشجویان حرفی برای گفتن نداشتند. آنها می گفتند ما در مقابل این جنایت همچنان متعجب هستیم! یعنی آنقدر ماجرا بهت آور است که بیشتر ما را به یادد فیلم های ترسناک هالیوودی با موضوع قتل های زنجیره ای می اندازند و منتظریم که همچنان جرایم دیگر این افراد برملا شود.
آری، ماجرای پدری قاتل و مادری که همدست اوست به راحتی برای افراد قابل درک نیست و نمی توان آن را تحلیل کرد. اما در سوی دیگر این داستان برخی در فضای مجازی از این اتفاق هولناک نیز نگذشته و آن را به یک شوخی و مسخره بازی تبدیل کرده اند. اما واقعا چه چیزی باعث بروز چنین جنایت وحشتناکی شده است؟
پزشکی قانونی، صحت عقلی قاتل را تایید کرده و اظهار داشته است؛ قاتل هنگام ارتکاب جرم هوشیار بوده و ارتباطش با واقعیت قطع نشده بود. همچنین پرونده ای که نشان دهد این فرد قبلا در بیمارستان روانی بستری بوده هم وجود ندارد. پس فرضیه روانی بودن قاتل رد شده است.
اما باز هم این سوال مطرح است که آیا یک انسان معمولی دست به قتل فرزندان خود می زند؟ و یا اصلا یک مادر چگونه توانایی کشتن فرزندانش را پیدا می کند؟
در پاسخ به این سوال باید به دنبال اختلالات شخصیت رفت. اختلالاتی که در نهایت منجر به نابودی افراد زیادی می شوند تا جایی که یک پدر و مادر را قاتل می کنند. پدر «بابک خرمدین» در اعترافات خود با کمال آسودگی از جزئیات قتل سخن گفته است و از اینکه فرزند خود را کشته ابراز خوشحالی هم می کند. مادر مقتول نیز کشتن پسرش را تنها راه آرامش خود دانسته است.
این ویژگی ها نشان دهنده اختلال شخصیت”سایکوپات” است. در این اختلال فرد مسئولیت پذیر نیست، خودش را با ارزش تر و بالاتر از دیگران می داند، از انجام رفتارهای نادرستش پشیمان نیست، به راحتی قوانین و حد و مرزها را کنار می زند و اصلا قبول ندارد که کار نادرستی انجام داده است.
در تعبیر دیگری بروز یک رفتار خصمانه زمانی رخ می دهد که مدت ها یک نیاز و خواسته را سرکوب کرده یا دیگران مانع رسیدن به آن خواسته  شده باشند.
در ماجرای قتل بابک خرمدین، والدین از رفتارهای آزار دهنده پسرشان گلایه داشتند. مادر همواره مسئول خدمت رسانی به مهمانان پسرش بوده و در حاشیه زندگی قرار داده شده است. حال با فراهم آمدن شرایط پدر و مادر دست به ارتکاب سومین قتل زدند و بدون عذاب وجدان و ناراحتی در مقابل مراجع قضایی از جزئیات کار سخن می گویند.
باید به این نکته توجه کرد که بروز اختلالات شخصیت علاوه بر پایه های زیستی دستخوش محیط و شرایط زنگی نیز می باشد.
تامین بهداشت روانی افراد یکی از اساسی ترین وظایف جوامع و حکومت هاست که متاسفانه در لابه لای مشکلات معیشت گم شده و با وخامت موضوع، گاهی نبودش حس می شود. بررسی ریشه ای ماجرای قتل بابک خرمدین و موارد مشابه دیگر، ما را به گذشته هایی پر از استرس و اضطراب هدایت می کند، به زندگی هایی سرشار از فقدان و نبود راهی برای ارضا نیاز که این نوع زندگی ها در نزدیکی اکثر ما وجود دارد. مراقب ریشه های زیر خاکستر باشیم.

برچسب‌ها

دیدگاهتان را بنویسید