مدیرکل روابط عمومی استان یزد به مناسبت روز ارتباطات و روابط عمومی‌ها مطرح کرد:

حمایت استاندار یزد از روابط عمومی‌ها در سطح کشور کم‌نظیر است

مدیرکل روابط عمومی های استان یزد با تجلیل از حمایت های استاندار از جامعه روابط عمومی های استان گفت: بر اساس اطلاعات دقیق می گویم حمایت های شخص استاندار یزد از روابط عمومی های استان در سطح کشور، کم نظیر، کم سابقه و حقیقتا ستودنی است

به گزارش یزدانه علی صالحی در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری فارس، با تبریک فرا رسیدن روز ارتباطات و روابط عمومی، در پاسخ به سئوالی در خصوص مهم ترین دلایل موفقیت جامعه روابط عمومی های استان در سالهای اخیر گفت: از آنجا که بسیاری از سیستم ها در کشور از جمله روابط عمومی ها، فرد محور و مبتنی بر تفکر مدیریت ارشد بنا می شود خوشبختانه طی سالهای اخیر وجود شخص دکتر طالبی به عنوان رئیس شورای هماهنگی روابط عمومی های استان یزد، به عنوان فردی آگاه و حتی متخصص در حوزه روابط عمومی، مهم ترین پشتوانه برای تحقق گامهای مثبت در این حوزه بود.

وی با بیان این که حمایت های استاندار یزد از جامعه روابط عمومی های استان در سطح کشور کم نظیر و کم سابقه است اظهار داشت: بی هیچ اغماضی عرض می کنم گامی در مسیر رشد و توسعه روابط عمومی های استان طی سه سال گذشته برداشته نشد مگر این که با حمایت بی دریغ شخص استاندار یزد همراه شده باشد.

صالحی با اشاره به حمایت استاندار یزد از صندوق قرض الحسنه روابط عمومی های استان، شرکت مستمر در نشست های شورای هماهنگی روابط عمومی ها و توجه ویژه به تقویت جایگاه هیات رئیسه این شورا طی سالهای اخیر گفت: مهم ترین دستاوردهای سالهای اخیر شورای هماهنگی روابط عمومی های استان یزد، ملزم کردن مدیران دستگاههای اجرایی در کسب نظر کارشناسی هیات رئیسه شورای هماهنگی روابط عمومی های استان یزد در انتصاب مدیران جدید روابط عمومی هاست که این دستاورد، مرهون شجاعت، اعتماد و نگاه بلند استاندار یزد نسبت به جامعه روابط عمومی ها بود و در سطح کشور اتفاق و الگویی تحول آفرین بشمار می آید.

در ادامه دل نوشته مدیرکل روابط عمومی استانداری یزد را به بهانه روز ارتباطات و روابط عمومی می‌خوانید:

روابط عمومی، غمکده ایست که مریدانش به مسلک “سوختن و ساختن” استوارند و رهروانش وفا می کنند، ملامت می کشند و اما خوشند چرا که در طریقت آنان کافریست، رنجیدن.

و من اما بیش از سه سال است ساقی هم مسلکان خویشم و بیش از همه، خجل از آنچه که لایق یاران بود و در توان مان نبود‌، راه، سنگلاخ بود و پای برهنه و جامه در زیر آفتاب تموز، دریده.

روزهای آخرین است که وارث دردهای دوا نشده و دین های ادا نشده ام که هر یک از یاران در گوشه گوشه این میکده، آن را به جان خریده، لیکن از عهد خویش نبریده اند.

دولت ها آمدند و رفتند و می آیند و می روند و همچنان این هم مسلکان من هستند که متهم هزار جرم نکرده اند و نعره کش هزار زخم نخورده و تجربه می گوید این عاشقیت همچنان ادامه دارد…

روزهای آخر است و هزار کار نکرده که باید می کردم برای یاران خویش و سرانجام رسیده ام به این که بیاموزم آنان را به طریقت پیران این میکده که همانا “سرخ کردن صورت است با سیلی” و “خندیدن به گریه هایی که راهی جز ناتمام ماندن ندارند.”

و چه طنز دردآوری است که در تقویم این سرزمین، روزی را به نام یاران این میکده مزین کرده اند، فارغ آن که ساقی این میکده، که امروز منم، جز باده “غم و شرمندگی” چیزی ندارم که جام شان را پر کنم و بیمناکم از خدای خویش، که آیا این”نتوانستم” کافی است برای عذر این تقصیر و یا این که … .

یاران میکده ! پیران غمکده! نه باده ای است برای سرمستی و نه بهانه ای برای مستی. لیکن با همه وجود، ساقی خویش عفو نمایید و آنچه نشد را به حساب بخت بد روزگارش گذارید چرا که راه و رسم رادمردان این است و طریقت مجنونان این غمکده، نیز. بر شما مبارک باد آن رنج ها که کشیده اید و آن گنج ها که نبرده اید.

ساقی این روزهای آخر
علی صالحی

دیدگاهتان را بنویسید