حالا استانداری به اهلش رسید

دولت چهاردهم باشعار «وفاق ملی» پا به کارزار مدیریت کلان اجرایی کشور گذاشت و با تاکید مکرر بر آن، تلاش دارد با انتخاب افراد توانمند، باتجربه و معتدل این شعار وحدت آفرین را در عمل نیز به نمایش بگذارد که انتخاب محمدرضابابایی به عنوان استاندار یزد از مصادیق آن است.
تجربه ١٢_١٠ساله در این وادی کویری حکایت از این واقعیت دارد که، حضور افراد پیر و مسن و ضعیف و از سوی دیگر حضور نیروهای جوان امامغرور و شیفته قدرت(ببخشید خدمت) سم مهلکی بر بدنه اجرایی استان بود که این دوقشر هیچ کدام نتوانستند در راستای واقعی اهداف توسعه و چشم انداز و پیشرفت این مرز و بوم گام های محکم، استوار و درخشانی بردارند و کارنامه ای ناموفق را از خود به یادگار گذاشتند.
گرانی های افسارگسیخته (نمونه ی آن میوه و تره بار)، افزایش طلاق و کاهش ازدواج، بیکاری، نابسامانی های اتباع بیگانه و معضلات امنیتی آن ها، اشغال حوزه کارگری صنایع استان توسط هموطنان عزیز دیگر استان ها آن هم اغلب افرادی از قشر کارگر و غیرمتخصص و به طبع آن افزایش قیمت مسکن، اجاره بها و مشکلات فرهنگی حاصل از آن در شهرهای نظیر میبد و اردکان و غیره، صدور مجوزهای بیش از حد احداث صنایع آلاینده نظیر فولاد در این سرزمین بی آب و معضلات وخیم آلودگی هوا در اکثر شهرهای استان، کاهش شدید سفره های آب زیرزمینی و بی کیفیتی آب شرب مردم به ویژه درسال های اخیر، مظلومیت بافت تاریخی شهر جهانی یزد و اسکان اتباع دیگر کشورها در این بافت، افت چشمگیر گردشگری در استان باتوجه به وضعیت نامطلوب حمل و نقل درحوزه ریلی و زیرساخت ها، حجم سنگین ترافیک و سیلاب شهری و از همه مهمتر اوضاع اسفناک اجتماعی و فرهنگی استانی که نام دارالعباده را با خود یدک می کشد، این ضعف ها و این مشکلات دستآورد کدام مدیریت ها ومدیران استان است و چه کسی پاسخگوست؟!
تنها در حوزه اشتغال یک نکته به ظاهر مثبت! وجودارد و آن ایجاد اشتغال با دادن پست و مقام به دوستان، هم حزبی ها و هم ستادی های انتخاباتی، علیرغم عدم شایستگی است، که کمر توانمندی در بخش اجرایی استان را شکسته است؟!
محمدرضا بابایی به عنوان مدیری باتجربه، معتدل و توانمند در بخش های اجرایی به ویژه استانداری، با مشکلات فراوانی که به بخش هایی از آن اشاره داشتیم روبروست و باید با آن ها دست و پنجه نرم کند اماجان و خونی تازه دادن به حوزه های مدیریتی و اجرایی از اولویت های جدی و بدون تاخیر در بدو ورود به مرکز ارشد اجرایی استان باید باشد.

جناب بابایی از جمله افرادی است که برای رسیدن به چنین جایگاه هایی، هیچ گاه از عقاید و آرمان های خود عدول نکرده و نمی کند، اما در استان شاهد بودیم که برخی که برای عقاید حزبی خود سینه چاک بودند، سال ها مدیریت دولت یازدهم و دوازدهم را مورد انتقاد قرارمی دادند، توییت می زدند و غیره، حالا شنیده شده در ماه های اخیر برای بقاء در پست های خود تلاش های فراوانی داشتند، ویژه نامه های بدون مخاطب با پول بیت المال چاپ می کردند و…. این ها واقعیت های پشت پرده ای است که مردم فهیم ما دریافته اند که برخی افراد، شعارهای سیاسی و جناحی شان تنها برای رسیدن به پست و مقام است و حتی اگر لازم باشد برای ماندن در جایگاهشان با آن همه دوآتشه بودن حاضرند با خون خود میثاق نامه حزب مقابل را امضاکنند؟!
امروز همین رفتارهاست که عقاید برخی جوانان، نسبت به دین، اسلام و نظام مورد تردید قرار گرفته و نوعی بی اعتمادی در جامعه ایجاد کرده است؟!
این ها افرادی غیرقابل اعتماد هستند که درصورت مسوولیت حتی در بخش های دیگر، چرخه حرکتی توسعه استان را با چالش روبرو می سازند، که امید داریم استاندار جدید و با تجربه استان یزد در این خصوص در رو دربایستی بااین افراد قرار نگیرد.
به هرحال خشنودیم که بعد از بیش از یک دهه مدیریت ارشد اجرایی در یزد به اهلش سپرده شد و کسی که دولت های قبلی کنار گذشته شد و حتی در دولت قبل با سمپاشی تندروها از رسیدن به مقام خود بازماند؛ این بار دوباره و در دولت وفاق ملی سکان هدایت آن رابدون نگاه سیاسی، بهترین و شایسته ترین گزینه دردست گرفت ومردم همیشه درصحنه و قانع استان یزد را برای آینده ای بهتر وافقی روشن تر امیدوار ساخت. انشاا…