تعبیر عجیب محسن هاشمی در مورد پدرش

محسن هاشمی گفت: پدرم را می‌توان به سه دلیل به یوسف پیامبر تشبیه کرد، هنگامی که خبر ترور ایشان را به امام دادند، امام مثل یعقوب نبی که مرگ یوسف را باور نکرد ، ترور آیت‌الله هاشمی را باور نکردند…

محسن هاشمی گفت: پدرم را می‌توان به سه دلیل به یوسف پیامبر تشبیه کرد، هنگامی که خبر ترور ایشان را به امام دادند، امام مثل یعقوب نبی که مرگ یوسف را باور نکرد ، ترور آیت‌الله هاشمی را باور نکردند و گفتند هاشمی زنده است چون انقلاب زنده است.

او افزود: نکته بعدی این است که تهمت‌هایی به حضرت یوسف زده می‌شد که همین تهمت‌ها را به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی زدند که بعدها مشخص کذب هستند. سپس به مانند پیرهن یوسف که باعث بینایی پدرش شد، مرگ آیت‌الله نیز باعث بیداری مردم شد.

محسن هاشمی در مراسم چهلمین روز درگذشت آیت‌الله هاشمی در دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه مرگ آیت الله باعث بیداری مردم شد، عنوان کرد: روزگاری است که ما حال پریشان داریم، ابتدا از قدرشناسی و هم‌شناسی مردم تشکر می‌کنم، از کسانی که اجازه دادند سخنان را بگوییم کمال قدردانی را دارم. این نوع همدردی که در مراسم تدفین خود را نشان داد باعث تسکین ما شد، از مردم قهرمان تشکر می‌کنم، ما شاهد بودید پیام‌های تسلیتی ارائه شد که برای هر جمله آن بحث‌های فروانی وجود دارد.

او افزود: زندگی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ابعاد مختلفی دارد، ایشان در سال ۱۳۱۳ متولد شدند و تا ۱۴ سالگی در روستا بودند و بعداز آن تصمیم می‌گیرند که به قم برودند، سال ۲۷ با امام آشنا می‌شوند و مرید ایشان می‌شوند. به واسطه نزدیکی که با امام پیدا می‌کنند، امام به وی مسؤلیت‌های را می‌دهند. اولین ماموریتی که امام به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دادند پیگیری کاپیتالیسون بود، وی با پولی که امام می‌دهند رادیویی خریداری و اخبار را پیگیری می‌کردند.

هاشمی یادآور شد: از سال‌های ۴۲تا ۵۷ دوران مبارزات آیت‌الله هاشمی مطرح است که هفت بار دستگیر می‌شوند و راهی زندان می‌شوند، در همین دوران است که کتاب امیر کبیر را نگارش و فلسطین را ترجمه می‌کنند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زندان ۲۲ دفترچه را در باب تفسیر قرآن نوشتند که فرهنگ قرآن از آن درآمد که ۵۰ جلد آن تهیه شده است. سال‌های ۵۷ تا ۶۸ دوران تثبیت انقلاب نام گرفت. ایشان بعد از فوت امام به گونه‌ای رفتار کردند که نگذارند کشور به بیراهه کشیده شود.

او ادامه داد: در دوران جنگ آینده‌نگری‌هایی از خود نشان می‌دهد، در سال ۶۱ دانشگاه آزاد و سال ۶۳ مترو را مطرح می‌کند، آن زمان مترو استعماری خوانده می‌شود اما ایشان پای این گفته علیرغم تمامی مشکلات و معضلاتی که وجود داشت، ایستاد. او با این ایستادگی نشان داد که ایران می‌تواند و نگاه ویژه‌ای به آبادانی داشت. سال های ۶۸تا۷۶ که دوران سازندگی است، تلاش کردند که ایران را آباد کند و سازندگی را در کشور به فعل دربیاورد.

فرزند آیت‌الله هاشمی تاکید کرد: در مورد اینکه می‌گویند ایشان به فرهنگ اهمیت نمی‌داد باید بگویم دیگر چه کاری باید انجام می‌داد. در سال‌های بعد از ۷۶ تا امروز سعی کردند اعتدال و عقلانیت را در کشور ایجاد کنند تا کشور با بالانس مناسبی پیش برود و سعی کردند به خوبی انجام وظیفه کنند که همیشه در تیر رأس حملات بودند. در هر دوره شاهد هستیم ایشان یک زبان و تحلیل داشتند.

او گفت: در آخرین روزها همیشه مطرح می‌کردند که همدلی در کشور و جهان ایجاد نشده، در فقرزدایی نتوانستیم خوب عمل کنیم. ایشان معتقد بودند در کنار آزاداندیشی اسلامی با همدلی می‌توان فقر را از میان برد. ایشان می‌گفتند اعتراف به اشتباه اشکالی ندارد، دانایی مردم باید ارتقا پیدا کنند که می‌تواند باعث انتخاب درست مسئولان شود.

هاشمی با بیان اینکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به امید بسیار اهمیت می‌دادند و معتقد بود ناامیدی کشور را نابود می‌کند، عنوان کرد: در چهار سال اول دولت که همدلی‌ها زیاد بود باعث شد رشد و توسعه ارتقاء یابد. روش عقلانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی زبانزد خاص و عام بود. ایشان را می‌توان به سه دلیل به یوسف پیامبر تشبیه کرد، هنگامی که خبر ترور ایشان را به امام دادند، امام مثل یعقوب نبی که مرگ یوسف را باور نکرد ، ترور آیت‌الله هاشمی را باور نکردند و گفتند هاشمی زنده است چون انقلاب زنده است.

او افزود: نکته بعدی این است که تهمت‌هایی به حضرت یوسف زده می‌شد که همین تهمت‌ها را به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی زدند که بعدها مشخص کذب هستند. سپس به مانند پیرهن یوسف که باعث بینایی پدرش شد، مرگ آیت‌الله نیز باعث بیداری مردم شد.

دیدگاهتان را بنویسید