تکذیب خاطره‌ی کیهان با عنوان «غربزدگیِ سید محمد خاتمی به روایت پدر!»

اگر رگه‌ای از روشنفکری دارم مدیون پدرم هستم

این‌طور که این رسانه‌ها درباره‌ی غربزده بودن سخن می‌گویند؛ بعید نیست که پدرش را هم غربزده معرفی کنند چراکه «انسان زاهد عارفی بود که غرب را می‌شناخت. در حد خودش، زمان خودش را می‌شناخت. ما اگر کمی هم می‌شناختیم از زبان پدر بوده.» و آخر جمله‌اش تاکید کرد: «بنده اگر رگه‌ای از روشنفکری دارم، مدیون پدرم هست.»

در روزهای گذشته روزنامه‌ی کیهان خاطره‌ای به نقل از آیت‌الله خزعلی منتشر کرده که آیت‌الله خاتمی، پدر سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور دوران اصلاحات، فرزندش را غربزده و وزیر شدن او در دولت اول مهندس موسوی را خطرناک می‌دانست. دوستانی که از مصاحبه‌های مفصل من با آقای خاتمی خبر داشتند می‌پرسیدند آیا درباره‌ی این خاطره که پس از وقایع سال هشتادوهشت نیز بسیار در رسانه‌ها مطرح شد، هم سوالی از او پرسیده‌ام؟
خاطرم بود که در این‌باره صحبت کردیم، به آرشیوم رجوع کردم. در جلسه‌ی ششم گفتگویمان در دوم اسفند نودوشش به خاتمی گفتم: «بعد از مسایل سال هشتادوهشت بسیاری مسایلی مطرح کردند که با شواهد تاریخی همخوانی ندارد، مثلا جمله‌ای که آقای خزعلی نقل کرده و اصلا با روحیاتی که از پدر شما می‌شناسیم نمی‌خواند…»
به خاطره‌‌ی نقل‌شده از آقای خزعلی اشاره کردم، خاتمی خاطره را شنیده بود و گفت: «به کلی دروغ است.» و البته تاکید کرد نمی‌خواهد به آقای خزعلی نسبت دروغ بدهد اما گفت این‌طور که این رسانه‌ها درباره‌ی غربزده بودن سخن می‌گویند؛ بعید نیست که پدرش را هم غربزده معرفی کنند چراکه «انسان زاهد عارفی بود که غرب را می‌شناخت. در حد خودش، زمان خودش را می‌شناخت. ما اگر کمی هم می‌شناختیم از زبان پدر بوده.» و آخر جمله‌اش تاکید کرد: «بنده اگر رگه‌ای از روشنفکری دارم، مدیون پدرم هست.»

بیست‌سالی است که به مطالعه و تحقیق پیرامون مسایل ایران معاصر مشغول هستیم؛ مطالعاتی که در چند سال ابتدایی بر مساله‌ی جنگ ایران و عراق متمرکز بود و بعد به حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گسترش یافت. ضرورت این تحقیق زمانی برایم بیشتر شد که می‌دیدم هر روز «جنگ خاطره‌ها» درباره‌ی مسایل ایران معاصر شدیدتر ‌می‌شود و ما با یک بررسی علمی و تاریخی روبرو نیستیم، روندی که پس از مسایل سال هشتادوهشت شدت گرفت و در بسیاری از مواقع خاطره‌ها به‌عنوان ابزاری برای از پای درآوردن رقیب استفاده می‌شد. پیشتر اشاره کردم که این جنگ خاطره‌ها تا جایی پیش رفته که گاه برای کوبیدن یک شخصیت بخش‌هایی را که در سخنان او نبوده به‌عنوان خطبه‌های نمازجمعه‌ی او جا زدند و یا تا جایی پیش رفتند که ترور دکتر آیت را به‌نوعی به مخالفتش با مهندس موسوی ربط دادند.
در جنگ خاطره‌ها حتی به تاریخ وقایع هم بی‌توجه‌اند؛ به‌عنوان نمونه روزنامه‌ی کیهان پس از اشاره به خاطره‌ی آقای خزعلی، به مخالفت استاد مطهری با رفتن خاتمی برای مدیریت مرکز اسلامی هامبورگ اشاره می‌کند ولی می‌خواهد این موضوع را هم به غربزدگی خاتمی ربط دهد و عجیب آن که به بازگشت خاتمی از مرکز اسلامی هامبورگ اشاره کرده و نوشته‌: «وقتی بازمی‌گردند، استاد مطهری از وقوع این امر یعنی رفتن او به آلمان اظهار تاسف می‌کنند.» از سوی دیگر تاریخ بازگشت آقای خاتمی از آلمان را سال پنجاه‌و‌نه عنوان می‌کنند. این‌ها در حالی است که استاد مطهری یک سال پیش از این تاریخ، در اردیبهشت پنجاه‌و‌هشت به شهادت رسیده بود! خاتمی خبر شهادت ایشان را در آلمان شنید و اولین بازگشتش به ایران پس از حضور در مرکز اسلامی هامبورگ، مدتی پس از شهادت استاد مطهری بوده است.

این روزها با خون دل و سختی بسیار آرشیوی غنی از مسایل جمهوری اسلامی ایران داریم. بخشی از این آرشیو شامل صدها ساعت گفتگو با شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ جمهوری اسلامی است؛ از گفتگوهای مفصل با مقامات درجه‌ی یک از جمله مرحوم هاشمی رفسنجانی گرفته تا بیست جلسه‌ گفتگوی مفصل با حجت‌الاسلام خاتمی که درباره‌ی مسایل بسیاری از پیش از انقلاب تا امروز گفتگو کرده‌ایم و حدود شصت ساعت گفتگو با حجت‌الاسلام ناطق نوری تا گفتگوهایی که مدتی پیش با آقای احمدی‌نژاد آغاز کرده‌ام و امیدوارم ادامه پیدا کند. در کنار گفتگو با مقامات ارشد جمهوری اسلامی صدها ساعت گفتگو با مردان تاثیرگذار دنیای سیاست و فرهنگ از گرایش‌های مختلف سیاسی داشته‌ام.
بخشی از این گفتگوها در آثار منتشرشده‌ام آمده، از جمله گفتگو با مرحوم هاشمی رفسنجانی که در کتاب «زندگی و زمانه‌ی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» استفاده شده و به امید خدا بسیاری دیگر به‌تدریج در آثار تازه خواهد آمد.

(مطلب کیهان در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۹۹ با عنوان «غربزدگیِ سید محمد خاتمی به روایت پدر!» منتشر شده است.)

دیدگاهتان را بنویسید