«اندازه»؛ نکوست
مسئولان و مدیران نیز در سایه نظارت افکار عمومی و دوربین راستگوی خبرنگاران و نقد اصحاب متخصص قلم می توانند بالنده و روانتر نقش خود را ایفا کرده از خرد جمعی و نظارت عمومی بهره بگیرند تا با کمترین اشتباه بیشترین راندمان و دستآورد داشته مورد ستایش و تمجید جامعه قرارگیرند.
از آنجاکه کلمه نقد را از عیارسنجی طلا برای سنجش تا خلوص و ناخالصی گرفته شده است لذا نقد نباید صرفا به بیان کاستی ها با بهره گرفتن از کلمات درشت و خشن منحصر شده بلکه باید به بیان محاسن و معایب با کلام سنجیده و پخته همراه با ارائه راهکارمی باشد.
در حاشیه توقیف توفان یزد؛
از شاخص های سلامت و پیشرفت جامعه گردش آزاد اطلاعات؛ شفافیت در خبررسانی و نقد سازنده است.
مسئولان و مدیران نیز در سایه نظارت افکار عمومی و دوربین راستگوی خبرنگاران و نقد اصحاب متخصص قلم می توانند بالنده و روانتر نقش خود را ایفا کرده از خرد جمعی و نظارت عمومی بهره بگیرند تا با کمترین اشتباه بیشترین راندمان و دستآورد داشته مورد ستایش و تمجید جامعه قرارگیرند.
از آنجاکه کلمه نقد را از عیارسنجی طلا برای سنجش تا خلوص و ناخالصی گرفته شده است لذا نقد نباید صرفا به بیان کاستی ها با بهره گرفتن از کلمات درشت و خشن منحصر شده بلکه باید به بیان محاسن و معایب با کلام سنجیده و پخته همراه با ارائه راهکارمی باشد.
منتقد، به جای توصیههای کلی درمورد شکلگیری پیشرفتهای مثبت؛ پیشنهادهای خاصی را ارائه کند تا قابل فهم، عملی و بهجا باشد.
چنانکه گفته اند: «عیب می جمله بگفتی؛ هنرش نیز بگوی»
شوربختانه در این دوران آنقدر مداحان به ستایش پرداخته و برای مدیران دستاورد ساخته که حتی خودشان شیفته خود شده اند و انتظار دارند رسانه ها در نقش روابط عمومی اداره متبوعشان دستاوردها بیان و مدیریت راستایش کند و از کاستی ها و کجروی ها نگوید در اینصورت کار خبررسانی آزاد؛ نقد و تحلیل به سان بند بازی بر ریسمان باریک شده است. در حالیکه مدیر توانمند با آغوش باز به استقبال نقد عملکرد و تحلیل دستاوردهایش می رود.
قطعا و حتما حفظ شأن و جایگاه مدیریتها؛ شخصیت و آبروی مدیران و نمایندگان مجلس حفظ شده و باحرمتداری برخورد شود که آبرو؛ جو جو و قدم قدم؛ به دست آمده اما ریختن آبروی افراد کم از ریختن خون قبیح و نکوهیده نیست.
چنانکه ندیدن زحمات و تلاشها و دستآوردهای مدیران و ستودن آنها نه تنها تملق گویی نبوده که رسالت رسانه ها و حاکی از روح و خصلت و سنت پسندیده قدردانی آن است.
مرز قدردانی با تملق و نقد سازنده با تخریب؛ توهین و عقده گشایی باریک است و به منش شخصیت و باورمندی و تخصص نقاد بر می گردد چنانکه برتابیدن نقد هم نشان از شخصیت والای مدیریت است.
آنچه گفته شد دلنگرانی از بروز برخورد بین برخی مدیران و نمایندگان مجلس با بعضی از اصحاب رسانه و نقد است و گاه کار به محکمه کشیده می شود که به صلاح طرفین نیست.
قطعا کلام و قلم آلوده به بغض هوای نفس، اهانت، ایراد تهمت و پراکندن دروغ و ترور شخصیت؛ امری نکوهیده و مستوجب نکوهش بوده بدان نقد نیز نمی گویند و توصیه نمی شود موضوعی که متاسفانه توسط برخی که هیچ مجوز رسمی برای خبرنگاری و رسانه داری ندارند و بی هزینه در فضای مجازی قلم می زنند، گاهی انجام می شود.
اما از آن سو انتظار است با نقد درست سازنده خیرخواهانه با بردباری برخورد گردد چنانکه مذاکره و مباحثه رودررو و دوستانه بس پسندیده تر از مجادله در محکمه و پیشگاه قاضی است.
آنچه به استناد سابقه ذهنی، مرا امیدوار می سازد ختم خیر شدن و مصالحه در اکثر پرونده های رسانه ای است ولی باز تاکید می کنم که اهل قلم و نقد هم مراعات شرایط نقد سازنده و شخصیت و حرکت مخاطب را نگه داشته آگاهانه و خیرخواهانه با صبر وتانی با بهره جستن و انتخاب واژگان فاخر قلمفرسایی کنند تا از نوشته و واژگان به کار رفته بار منفی نشده و برداشت توهین آمیز نشود و طرح تهمت های بی اساس زیبنده رسانه های مجاز و حتی غیرمجاز نیست که گفته اند: «اندازه نگهدار که اندازه نکوست»