اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست!
زمان دولت احمدینژاد کنایه ای در مجامع سیاسی مطرح شده بود که دولت و مجلس برای سرنگونی نظام تلاش می کنند! یعنی مردم باید با درایت خود به نحوی جلوی غضنفرهایی که متصدی اوضاع شده بودند را می گرفتند!
زمان دولت احمدینژاد کنایه ای در مجامع سیاسی مطرح شده بود که دولت و مجلس برای سرنگونی نظام تلاش می کنند! یعنی مردم باید با درایت خود به نحوی جلوی غضنفرهایی که متصدی اوضاع شده بودند را می گرفتند!
وصف حال امروزغیر قابل توصیف ماشده که نوشتنش تکرار مکررات و بی فایده است.
در وضعیت کنونی طرح لایحه عفاف و حجاب آنهم در اوج گرانی ارزاق عمومی و وضع مالیات و عوارض های جدید؛ انتظار گرانی حاملهای انرژی ما را یاد کنایه زمان احمدی نژاد می اندازد زیرا بخشی از حاکمیت بجای قرار دادن مرهم بر جراحتهای جامعه که حاصل دستپخت خود مدعیان است! نفت بر آتش می ریزند!
در آن سو دولت سعی دارد تمام توان خود را برای کاستن از فشار مضاعف برمردم به کار ببرد تا از التهاب جامعه خشمناک جلوگیری کند. به نظر می رسد بخشی که بعنوان دولت سایه معروف شده، به دلیل نداشتن بینش و شناخت و تجربه کافی- با داشتن پشتوانه رانت و قدرت و ثروت و رفاهی که دارند- درد مردم را حس نکرده با استفاده از نفوذ خود بسیار نرم، جامعه را به چالش می برند.
با این مقدمه سه تئوری مطرح می کرد:
گروهی معتقدند بخشی از صاحبان قدرت برای تنزل جامعه ایرانی و تضعیف نظام از طریق کشاندن مردم معترض به خیابانها تلاش می کنند.
گروه دیگر معتقدند عده ای که درانتخابات موفق نشدند با التهاب آفرینی برای سقوط دولت می کوشند.
در این میان گروه سومی نیز هستند که معتقدند مجلس و دولت برای سرگرم ساختن و دور کردن اذهان مردم از توفان اقتصادی پیش رو می کوشند.
بزودی همگی به وفاق مسکوت گذاشتن لایحه حجاب و عفاف حتی فیلترینگ دنیای مجازی می رسند وآب نباتی به ملت داده تا ناملایمات و تورم شدید آینده را بامکیدن آن تحمل کنند.
اما در هر سه مورد ضربه به کشور و آرامش مردم و جنجال آفرینی در جامعه است.
اندک نگاهی به نحوه واکنش افکار عمومی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی در نفی لایحه حجاب؛ پرسش اساسی برای مردم ایجاد شده که تصمیم گیرندگان چه کسانی هستند و چگونه است که درکی از مصایب اصلی جامعه نداشته و چیزی را اولویت می دهند که حتی اهمیت ردیف پایین برای مردم نیز ندارد.
آیا آنان در ایران زندگی می کنند؟ همان حقوق مردم عادی را می گیرند؟ دانش و بینش آنان آیا همراستا با عموم است یا در درجه پایین تر اژ افکار عمومی قرار دارند
و سوال که این گروه با چهگزینش و مقبولیتی بر مصدر امور آنهم پنهان و در سایه قرار گرفته اند!
انگیزه آنان چیست؟ آیا در حد انگیزه ناچیز تضعیف دولت به بهای به خاکستر نشاندن ملت است؟ یعنی همان که حجت الاسلام پور محمدی به سعید جلیلی نسبت داد!
هرگز بعداز اعتراضات گذشته و آخرین آنها اعتراضات مربوط به حجاب، چنین اتفاق نظری بین مردم وخواص حتی علمای حوزه دیده نشده است وبرای عاقلان هشدار است.
سوال دیگر که عقلای حاکمیت کجایند و چرا ساکت و منفعلند؟ شاید هم؛ عاقل مرد و اندیشمند زنی؛ درصحنه باقی نگذارده اند که نصیحت کرده بگوید:
اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست!