انتقاد یک کارشناس بافت تاریخی به واگذاری های مخرب بناهای تاریخی به بخش خصوصی در یزد:
«آشپزخانه» یا «اصطبل اسب» شدن اماکن تاریخی، نتیجه نظارت ضعیف است
واگذاری بناهای نفیس تاریخی در بافت های تاریخی کشور به بخش خصوصی از طریق صندوق حفظ و احیای بناها و محوطه های تاریخی تجارب تلخی را برای برحخی از این بناها به وجود اورده و نتیجه ای جز تخریب آن نداشته است. به عنوان نمونه “مجموعه پردیسان یزد” یکی از قدیمی ترین مجموعه هایی است که در حدود دو دهه قبل توسط صندوق احیا، بصورت تجمعی به شخصی حقیقی به عنوان بخش خصوصی واگذار شد.
این مجموعه شامل تعداد نفیسی از خانه های دوره ی قاجار یزد در دل بافت تاریخی و در محله ی فهادان به همراه چندین بنای غیر مسکونی از جمله حمام ابوالمعالی، زورخانه پهلون یزدی و دیگر بناهای تاریخی ارزشمند مانند خانه زرگر و … در محلات دیگر است. شاخص ترین بناهای آن را می توان مجموعه ای با نام عرب ها در محله فهادان نام برد، در این مجموعه خانه هایی وجود دارد که در زمان واگذاری وضعیت قابل استفاده ای داشتند: به عبارت دیگر بنا دارای کالبد سالم و با مرمت های اولیه حفاظت شده بود و بعد از گذشت نزدیک به بیست سال با بدعهدی هایی که انجام شد، این مجموعه پس گرفته شد.
نگاه تجاری صرف به آثار تاریخی بسیار مخرب است
نجمه نادری، کارشناس بافت تاریخی در ارتباط با آسیب ها و مخاطرات واگذاری این بناها به بخش خصوصی در گفتگو با بشارت یزد گفت: این نحوه ی واگذاری را می توان از دو منظر آن را بررسی نمود. نخست عدم وجود عملکرد تعریف شده و یا نیاز سنجی، و دوم نوع واگذاری تجمعی این بناها که در نهادی مثل صندوق احیا بسیار مطلوب است؛ چرا که دردسرهای بخش های کوچک تر و یا تقسیمات کوچک تر را ندارد. یعنی بجای اینکه به ده متقاضی خرد واگذار کنند، بصورت کلی و در قالب یک مجموعه واگذار می شود. اما به چه قیمت و چه بهایی؟ عدم مطالعه، سنجش زمینه و نیازهای پیرامونی بنا و به تبع آن نبود هدف و رویکرد مشخص پیش از واگذاری؛ اولین آسیب به بنا و هویت ساختاری آن است. در نتیجه سرمایه گذار بدون نظارت لازم و کافی به دنبال تامین منفعت صرف اقدام می نماید.
وی در ادامه افزود: برخورد کالایی و تجاری صرف با میراث فرهنگی بدترین نحوه برخورد است، لذا صندوق احیا می تواند با کم توجهی به این موضوع، عامل از بین بردن مجموعه های نفیس در این نوع واگذاری ها باشد. به طور مثال در نمونه یزد، مجموعه عرب ها متشکل از خانه های نفیس دوره قاجار است که پس از یک دوره مرمت، به بخش خصوصی با اجاره ای ناچیز به مدت ۲۰ سال واگذار گردید. در ابتدا مقرر بود تا سرمایه گذار هزینه اجاره را صرف تکمیل مرمت خانه ها و نگه داری آن شده و سپس اجاره به صندوق واریز شود. اما این خانه ها برای هدف خاصی مرمت نشده بودند و صرفا وضعیت موجود آن حفظ شده بود. در حالی که برای سرمایه گذار، بلیط بازدید از بنا، آن هم صرفا در ایام پر بازدید و یا اقدامات فرهنگی، نه هزینه های نگه داری را تامین می نمود و نه سود مادی به همراه داشت. بنابراین راهی جز استفاده اقامتی و تبدیل خانه ها به هتل نداشت تا از فضای آن درآمدی کسب شود. خانه ملک زاده به عنوان نفیس ترین بنای مجموعه مورد هجوم توالت ها قرار گرفت و لوله های ونت یکی پس از دیگری خط آسمان خانه های مجموعه عرب ها را محاصره کرد. عدم نظارت و توجه به این توسعه و مداخله در بنا موجب گردید تا در سال ۱۳۹۲ موج اعتراضات فعالین حوزه میراث با انتشار تصاویر دلخراش از تخریب ها در بنا، نگه داری اسب و حیوان در خانه محمودی ها و کندن درهای چوبی و ارسی به بهانه تعمیر بنا، به راه بیافتد. پس از آن تا مدتی عملیات بناها متوقف شد و در خانه ها به روی همه بسته شد تا به امروز که کسی از سرنوشت واقعی این خانه ها اطلاع دقیقی ندارد.
ناراحتی اهالی بافت تاریخی از تخریب بناها
نادری با اشاره به اینکه هرکدام از بناهای این مجموعه با روند خاصی تملک و به دست صندوق احیا رسید، گفت: در تملک این مجموعه افراد زیادی از جمله ساکنین بافت تاریخی نقش داشتند. در گفتگو با آنان به روشنی می توان حسرت و پشیمانی از اقدامشان را دریافت. بناهایی که روزی با کمک مردم و دلسوزان بافت تاریخی برای نجات از تخریب و سواستفاده، توسط اداره میراث فرهنگی تملک می شد، امروز خاطره ای جز بوی غذا و آتلیه عکاسی و محل نگه داری اسب برجا نگذاشته است. خانه محمودی ها در مقابل مهد رضویه، به عنوان کانون پرورش فکری کودک و نوجوان تملک گردید، اما حسرت داشتن فضای فرهنگی برای کودکان و نوجوانان ساکن در بافت تاریخی برجای ماند. حمام ابوالمعالی و بناهای متصل به آن با وساطت یکی از اهالی ساکن در همان منطقه پیش از مرگ مالک آن، به اداره میراث فرهنگی واگذار گردید تا محملی برای ورزش و فعالیت های فرهنگی جوانان باشد، اما پس از چند سال زورخانه آن تعطیل، حمام به رستوران و آشپزخانه مبدل و بام آن کافه شد.
وی افزود: خانه عرب تقوی به واسطه دور بودن از معبر اصلی به آغل مبدل شد و خانه ملک زاده، بنایی که اشعار محتشم کاشانی دیوار های آن را برای مراسم روضه خوانی سالار شهیدان آراسته شده بود، پس از یک دوره انبار توالت، به آشپزخانه مبدل شد. پس از انفجار لوله گاز در آشپزخانه و آسیب دیدن فردی در آن، آشپزخانه تعطیل و آتلیه عکاسی رونق یافت. آیا با تغییر فرد سرمایه گذار، عاقبت این مجموعه به خیر خواهد شد؟
ضرورت مشارکت دادن ساکنین بافت تاریخی در بهره برداری از بناها
نادری بیان داشت: در واگذاری بصورت تجمعی، سرمایه گذار در پی بازگشت سرمایه اولیه خود، به دنبال سریع ترین و آسانترین راه بازگشت سرمایه و رسیدن به بهره بیشتر است. با کمی بررسی می توان فهمید تعداد زیاد این بناها، هزینه های بالای نگه داری و مرمت و زمان طولانی را تا رسیدن به بهره برداری در بر خواهد داشت. از طرف دیگر اقدامات فرهنگی و مبتنی بر نیاز جامعه محلی به ذات، هزینه بردار و در تضاد با عملکردهای سود ده و زود بازده است. بنابراین می توان به سنجش نیازهای زمینه و جامعه محلی، همچنین استفاده از سرمایه های خرد، علاوه بر پاسخ به لازمه های بافت تاریخی، محرک توسعه و تقویت کننده حیات در بافت تاریخی نیز بوده و با جلب مشارکت جامعه ساکن در همجواری مجموعه و کاهش هزینه های نگه داری، در بهره بری و تامین اهداف صندوق احیا نیز تاثیر بسزایی ایفا نمود. در مجموع با حل مسائل حقوقی واگذاری خرده مالک ها، می توان انتظار داشت که به برنامه ریزی کالبدی درستی برای این بناها دست یافت. واگذاری حداقل نیمی از ظرفیت این بناها به ساکنین و یا براساس نیازهای محله و محلات همجوار، راه نجات و برون رفت از این تجربه تلخ می تواند باشد.
این کارشناس میراث فرهنگی افزود: شناخت محله فهادان، شاه ابوالقاسم و سایر محلات نزدیک به این مجموعه حاکی از نیاز شدید فرهنگی و آموزشی به ویژه برای زنان و کودکان، و در وهله ی بعدی اشتغال جامعه محلی در داشتن کسب و کار مناسب است. حرکت به این سمت باعث می شود متقاضی براساس سنجش وتوانایی در تولید آن کاربری به سراغ این مجموعه ها بیاید و بهره بردار از عهده توانایی نگه داری و تامین هزینه های بنا بر آید. در غیر این صورت ادامه دادن این روند اعتراضات مردمی را درپی خواهد داشت.