چند نفر دیگر باید بمیرند تا به غیرتتان بر بخورد؟
جاده طبس همان مخروبه ی یکطرفه ی مرگ که خودروهای بی کیفیت ایرانی چینی دست در دست بی تدبیری مسئولین، بسیاری از انسان ها را رهسپار خانه ابدی کرده است هنوز بعد از سالها و دهه ها در این راه ثابت قدم و استوار مانده چرا که ایران اینهمه معدن، بودجه، سرمایه و مسئولین دلسوز دارد، چونکه یک روز باید قیر باشد و یک روز قیفش در جیب اختلاسگری اسیر بخور بخورها باشد، زیرا هنوز بسیاری در شعار مانده اند و مرگ آدم ها را می بینند و ککشان نیز نمیگزد.
وقتی آنقدر خود را بزرگ کرده اید که کوچک ترین خواسته های مردم را نمی بینید و آنقدر با هواپیما سفر رفته اید که حتی عبور از این جنگل خانه ی، بی درخت را در ذهنتان تصور هم نمی کنید، توقع بیجایست که بخواهیم حداقل های حقوق شهروندی یعنی یک جاده بی چراغ، پُر چاله ی دو بانده ی را بعد از دهه ها تمام کنید!
مرگی دیگر داغمان را تازه کرد و در روز عید سعید فطر انسان هایی در سبقت با کامیونی شاخ به شاخ و از آنها تنها تکه آهن پاره ای برجای ماند که با چشم نمیتوان نوع خودرویی را که دیگر نیست تشخیص داد، خرانق، منطقه ای که به تازگی عنوان دهان پر کن شهر را بر روی خود میبیند، با سرمایه ای خدادادی که کامیون به کامیون برای استخراجش روز و شب نمیشناسند و دل کوه و دشت را شکافته و سرمایه داران را پولدارتر و مشتی تر میکند، یک جاده ی قدیمی دارد که هنوز هم نفس خانواده ها را میگیرد و چشم انتظاران رسیدن را برای همیشه منتظر میگذارد.
این داستان مرگ و ارابه ی کشنده و جاده ی یک بانده، قصه ی پر غصه ی قدیمی و دردناکی است که مسئولین زیادی به خود دیده، خون فراوان برپای خود چشیده و غیرت فراموش شده ی هیچ کسی را بیدار ننموده.
انگار مسئولین فراموش کرده اند جان ملت در دستان آنهاست، یادشان رفته این جاده یکی از پر رفت و آمدترین و مهمترین جاده های ایران است. طریق الرضایی که زائر کشته زیاد داشته و خواهد داشت،کاش روزی مسئولی پیدا شود که به جای جلسات متعدد و افطاری های مردمی و روضه به روضه رفتن شب های قدر بخواهد و بتواند این زنجیر مرگ را پاره کند قبل از آنکه خون های بی گناه بیشتری آن را آبیاری نماید.