«معماری یزد» بر مبنای «روابط اجتماعی» بنا شده است.

حسین مسرّت: توجّه به مردم در معماری یزد موضوعی است که در سینما کمتر بدان پرداخته شده است. فیلمسازان یزدی در زمینۀ معماری یزد باید هم درباره تاریخ معماری و هم جنبه‌ها و عناصر معماری تحقیق کنند و فیلم‌های خوبی بسازند. وقتی که خودمان درباره تاریخ و فرهنگ یزد فیلم بسازیم، سایر فیلمسازان کشور هم ترغیب می‌شوند یعنی تا داشته‌های خودمان را معرّفی نکنیم، دیگران به فکر آن نمی افتند

توصیه های «پژوهشگر تاریخ و فرهنگ یزد» به فیلم سازان یزدی برای پرداختن به جلوه های «اجتماعی بافت تاریخی»:

  • حسین مسرّت: توجّه به مردم در معماری یزد موضوعی است که در سینما کمتر بدان پرداخته شده است. فیلمسازان یزدی در زمینۀ معماری یزد باید هم درباره تاریخ معماری و هم جنبه‌ها و عناصر معماری تحقیق کنند و فیلم‌های خوبی بسازند. وقتی که خودمان درباره تاریخ و فرهنگ یزد فیلم بسازیم، سایر فیلمسازان کشور هم ترغیب می‌شوند یعنی تا داشته‌های خودمان را معرّفی نکنیم، دیگران به فکر آن نمی افتند
  • به غیر از یک فیلم مستند که مسعود آستانه داری به همراه احمد صرّاف کار کردند، فیلم جدّی و فیلم خوب دربارۀ ساختار و کارکرد آب انبار، این هوشمندانه‌ترین سازۀ معماری کویری کار نشده است. چطوری در این آتشدان کویر، و در این آتشدان سوزان در گرم‌ترین روز تابستان، خنک‌ترین آب دست مردم می‌رسیده است؟ این چه معماری‌ای بوده است؟ استفاده از پدیده‌هایی مثل بهره‌وری از زیر زمین، گنبد و بادگیر باعث شده است که آب بسیار خنک باشد. متاسفانه در سینما دربارۀ دو پدیده؛ یکی بادگیر و یکی آب انبار، کار جدّی نشده است

حسین مسرت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ یزد در قالب یادداشتی به فیلم سازان یزدی برای پرداختن به جلوه های «اجتماعی بافت تاریخی» و همچنین سازه هایی همچون «بادگیر» و «آب انبار» توصیه هایی دارد.

وی در این یادداشت آورده است: «شهر یزد خوشبختانه در میان شهرهای تاریخی ایران با همّت مدیران سازمان میراث فرهنگی، سالم‌ترین و دست‌نخورده‌ترین بافت را در میان دیگر شهر های کهن ایران دارد. مثلاّ اگر شما بروید تبریز، با آن قدمتی که دارد، دیگر چیزی از بافت تاریخی‌اش نمانده است. یک سری بناهای شاخصی مانند ارگ علی‌شاه، مسجد جامع را در تبریز می‌بینید، ولی مثل یزد این طوری بافت سالم، یکپارچه و شامل بناهای درخور نیست. الان یزد چند صد هکتار بافت تاریخی دارد و خوشبختانه این بافت سالم مانده است. بنا به مقتضیاتی توسّط شهرداری ناحیۀ تاریخی و میراث فرهنگی کاربری‌های دسترسی درست کردند، ولی بافت دست‌نخورده باقی مانده است.

دوم این‌که به لحاظ تعداد و شمار آثار تاریخی، شهر یزد در صدر قرار دارد. مثلاً حتی شهر اصفهان که بناهای بسیار شاخصی مثل عالی قاپو، مسجد شیخ لطف‌الله، مسجد جامع دارد؛ می‌بینید که تک بناهای نفیس دارد، ولی از لحاظ تعداد به هیچ وجه قابل مقایسه با یزد نیست. تقریباً شهر یزد چندین برابر چند شهر ایران آثار تاریخی دارد. اگر کرمان و مشهد و تبریز را روی هم بگذاریم، باز آثار تاریخی یزد بیشتر است. حداقل در استان یزد ۴۰۰ آب انبار داریم، آب انبارهایی که هر کدام یک ویژگی‌هایی دارد. حالا مثلاً قزوین معروف شده به شهر آب انبارها به دلیل چند تا آب انبار برجسته و شاخص، ولی شهر یزد با این ویژگی‌هایی که دارد، آب انبارهای از تک بادگیری تا هفت بادگیری در این شهر قرار دارد. حالا دو تا از هفت بادگیری آن در حسین‌آباد و عصر آباد رستاق است، ولی جزو شهرستان یزد است.

این ویژگی‌ها باعث شده شهر یزد یک شهر تاریخی باشد، شهری است که مؤلّفه‌هایی که سازمان یونسکو در نظر گرفته، این‌ها را داشته باشد و به‌عنوان شهر تاریخی جهان به ثبت برسد. ساعت‌ها می‌شود دربارۀ بافت یزد، ویژگی‌های معماری یزد، کوچه‌های یزد، بازارهای یزد و بسیاری از بناهای یزد صحبت کرد. باغ دولت آباد یزد یک ویژگی‌ای دارد که جزو باغ‌های منحصر بفرد ایران است؛ هم به لحاظ وسعت، هم به لحاظ بناهایی که دارد و هم به لحاظ بادگیر که بلندترین بادگیر جهان را دارد. هر کدام از این بناها یک ویژگی‌هایی دارد که ساعت‌ها می‌شود در مورد آن‌ها صحبت کرد. ولی در مجموع این طوری می‌توانیم بگوییم که به تعبیر من در کتاب خودم، «یزد، یادگار تاریخ» است.

خوشبختانه در چند سال گذشته از سوی همین رسانه‌ها، دربارۀ اهمیّت آثار تاریخی که اهمیّت اقتصادی هم پیدا کرده است، بحث شده است، یعنی فردی که به راحتی خانه قدیمی‌اش را خراب می‌کرد و خوشحال بود که دارد خانه‌ای به سبک تهران می‌سازد، الان این خانه را نگه می‌دارد و بازسازی می کند. اکنون یک برگشتی در حال انجام است؛ بعضی از یزدی‌های ساکن تهران، در یزد به سراغ بافت تاریخی می‌آیند، خانه‌های قدیمی پیدا می‌کنند، تعمیر و مرمّتش می‌کنند و دوست دارند که چند روز که می‌آیند یزد، در این خانه باشند. الان هم پدیده هتل‌های سنّتی رواج پیدا کرده است؛ تمام این هتل‌های سنّتی در خانه‌های سنّتی شکل گرفته است و حتّی خانه‌های کوچک‌تر و خانه‌هایی که چند اتاق دارد، به‌عنوان اقامتگاه بوم گردی در نظر گرفته می شود. یعنی شاید با این روندی که پیش می‌رود، علی‌رغم مسئلۀ تحریم و علی‌رغم مشکلاتی که برای کشور درست شده، ولی باز می‌بینیم نگرش بسیار خوبی نسبت به آثار تاریخی شده و این هم فرهنگ‌سازی شده و هم کسانی که اشیای قدیمی در خانه داشتند، و راحت  سر کوچه می‌ریختند. الان می بینند که هر کدام از این‌ها چقدر قیمت دارد. خانه‌اش را خراب نمی‌کند و الان به آثار تاریخی‌شان اهمیّت می‌دهند.

رواج تفکر درآمدزایی از میراث فرهنگی

یک یزدی الان می‌داند که هزاران نفر فقط برای دیدن مسجد جامع از آن سوی دنیا بلند می‌شوند و به یزد می‌آیند. اگر ما این مسجد جامع را نداشتیم، اگر این آثار تاریخی را نداشتیم، نمی‌آمدند و طبعاً پول هم با خودشان نمی‌آوردند. پس یک یزدی می‌داند که آثار تاریخی هم می‌تواند برایش از لحاظ اقتصادی درآمدزا باشد، شهر او پرجمعیّت باشد و پول وارد شهر شود، یعنی حتی اگر از دید فرهنگی هم نگاه نمی‌کند،‌ از لحاظ اقتصادی هم می‌بیند که بودن هر کدام از این آثار تاریخی به نفع شهر خودش است.

غفلت از آب انبارها و بادگیرها در یزد

یکی از موضوعاتی که دو عنوان کتاب درباره‌اش نوشته‌ام، سازۀ بسیار هوشمندانۀ کویر یعنی«آب انبار» است. ده ها مقاله و دو کتاب با عنوان های «آب انبارهای شهر یزد» و «پژوهشی در آب انبارهای شهر یزد» را دربارۀ آب انبار نوشتم. به غیر از یک فیلم مستند که آقای مسعود آستانه داری به همراه آقای احمد صرّاف کار کردند، فیلم جدّی و فیلم خوب دربارۀ ساختار و کارکرد آب انبار، این هوشمندانه‌ترین سازۀ معماری کویری کار نشده است. چطوری در این آتشدان کویر، و در این آتشدان سوزان در گرم‌ترین روز تابستان، خنک‌ترین آب دست مردم می‌رسیده است؟ این چه معماری‌ای بوده است؟ استفاده از پدیده‌هایی مثل بهره‌وری از زیر زمین، گنبد و بادگیر باعث شده است که آب بسیار خنک باشد. یکی از بناهایی که من می‌گویم باید کار شود، آب انبار است. قنات را نمی‌شود بگویید سازۀ معماری، هرچند معماری خاصّی هم در آن به کار رفته، امّا برای قنات خوشبختانه کارهای خوبی شده است، ولی دربارۀ آب انبار کار نشده، دربارۀ مسجد کار شده، ولی دربارۀ دو پدیده؛ یکی بادگیر و یکی آب انبار، کار جدّی نشده است.

یزد، باغ های خوبی هم دارد و جلوه‌های دیگری از معماری یزد را در خانه‌ها می توان دید. شاید در فیلم‌هایی که فیلمسازان یزد کار کرده‌اند برای زیبایی، نشان دادن فضاها، حوض، ارسی، درها، پنج دری، سه‌دری، از فضای خانه استفاده کرده‌اند، ‌ولی کسی نرفته دربارۀ کارکرد این خانه‌ها و زیبایی این خانه‌ها فیلم بسازد.

توصیه‌ای که دارم، توقّعی که دارم، فیلمسازان دربارۀ معماری‌شان هم مطالعه کنند و به زیبایی‌های بصری معماری اکتفا نکنند. به هر حال یزد هر گوشه‌اش می‌روید، به‌خصوص بافت تاریخی آن زیبایی‌های بصری دارد. به کارکردهای بناها هم توجّه کنند. این کوچه‌های آشتی‌کنان، این کوچه‌های بزرگ چه ویژگی‌ای داشته است؟ مثلاً این گچ‌بری هایی که ما خیلی خیلی ساده از کنار آن‌ها رد می‌شویم، تقّا‌ هستند که حالا اصطلاحاً به آن سکّو می‌گویند. این ها به قول مرحوم پیرنیا، نشانه‌هایی است از مردم‌واری در معماری ایران. توجّه به مردم، پیرمردها و پیرزن‌هایی که در کوچه راه می‌روند و می‌توانند هر چند متر در این جاها بنشینند و استراحت کنند. فضایی است برای گفت‌وگو، برای برای بحث است، فضایی است برای پذیرایی از مهمان، مهمانی که یا روی آن را ندارد یا آن‌قدر روابط صمیمی نیست که داخل خانه بیاید؛ در آن فضا می‌نشیند، در تقا‌هایی که دو طرف خانه است. این جنبه‌های مردم‌واری در معماری یزد بسیار زیبا است که کار نشده است.

توجه به روابط اجتماعی در معماری یزد

استاد پیرنیا مقاله‌ای دربارۀ معماری ایران دارند، حتماً به این مقاله توجّه کنید و جنبه‌های مردم‌واری در معماری را ببینید، یعنی توجّه به مردم در معماری یزد. دوستان به آن توجّه کنند و فیلمسازان یزدی در زمینۀ معماری یزد هم درباره تاریخ معماری و هم جنبه‌ها و عناصر معماری یزد تحقیق کنند و فیلم‌های خوبی بسازند. وقتی که ما خودمان، فیلم بسازیم، آن‌ها هم ترغیب می‌شوند، یعنی وقتی یک فیلمساز یزدی، مثلا آقای صالحی یا آقای حمید بقاییان می‌رود فیلم نخل را می‌سازد و این نخل به نمایش درمی‌آید، یک فیلمسازی از تهران می‌بیند یزد این طور ظرفیتی هم دارد، این طور جذابیتی هم دارد، می‌آید چند تا فیلم می‌سازد. یعنی تا ما داشته‌های خودمان را معرّفی نکنیم، دیگران به فکر آن نمی افتند. من خوشبختانه دوستان فیلمساز یزدی زیاد دارم و اگر خود دوستان  فیلمساز یزدی این داشته‌ها را توجّه نکنند، آن‌ها به این داشته‌ها پی نمی برند. از طریق تولیدات محلّی است که می‌شود فیلمسازان تهران و شهرهای دیگر ترغیب شوند و این‌جا بیایند.

من یک تعبیر دیگری دارم که عنوان یکی دیگر از کتاب‌های من است به نام «ایران، یادگار تاریخ». ایران در چهارراه تمدّن‌های بزرگ قرار داشته، خوشبختانه جزو کشورهایی است که بیشترین آثار تاریخی را دارد، پیشینۀ تاریخی بسیار غنی‌ای دارد، هزاران سال است با همان زبان فارسی صحبت می‌کند که در سده‌های پیشین صحبت می‌کرد، آثار تاریخی‌آن علی‌رغم بی‌مهری‌ها همچنان خوب است. برخی بی‌مهری‌ها یا برخی ندانم‌کاری‌ها باعث آسیب به این بافت شده، مثلاً یک فضایی را می‌خواهند بسازند، اولین کاری که می‌کنند، می‌گویند این را خراب کنیم، به تعبیر برخی این خرابه‌ها را، یعنی برای بعضی‌ها این آثار تاریخی به منزله خرابه و به اصطلاح خودشان ساختمان‌های خشت و گلی و گلنگی است. به هر حال نهضتی خوشبختانه راه افتاد، اطراف “امامزاده جعفر” شدیداً داشت خالی می‌شد، ویران می‌شد، با همیاری‌ای که مردم کردند، نگذاشتند این طور شود. این نشان می‌دهد که جوانان، روشنفکران و دوستان میراث فرهنگی در یزد فعّال هستند و با این فعالیّت شان جلوی ویرانگری را گرفته‌اند. البته بعضی کوتاهی‌ها هم هست. الان شما اطلاع دارید کشوری که هیچ سابقۀ تاریخی ندارد، الان در تلاش است برود بادگیرها را به اسم خودش ثبت کند، بادگیرهایی را که در ۱۰ سال گذشته ساخته شده، می‌خواهند ثبت کنند، در حالی که ما بادگیر چندصدساله داریم در یزد، بادگیر عصر صفوی داریم در محلّۀ دارالشفاء، ولی آن‌ها دارند بادگیر ۱۰ ساله را به ثبت می‌رسانند. دیر بجنبیم، این‌ها یکی یکی از آثار فرهنگی، چه میراث ملموس و چه غیرملموس ما را به ثبت می‌رسانند. تأثیری که فیلم دارد، به هیچ وجه گفتار ندارد، ‌به هیچ وجه نوشتار ندارد. یک فیلم کوتاه چند ثانیه‌ای که در رسانه پخش می‌شود، تأثیرش از صدها نوشته بیشتر است. این را همه به عینه دیده‌اند.»

دیدگاهتان را بنویسید