مشتی از خروار چالش های والدین دانش آموزان

از دوران وزانت و شکوفایی آموزش و پرورش تا امروز، تغییر اساسی در زمینه نوع دخالت؛ نگرانی های والدین و نگاه سرمایه گذاری برروی فرزندان روی داده است. هرچه والدین نگرانتر و دخیلتر شده اند فرزندان که تفاوت ماهوی و دگرگونی اساسی با آنها و گذران دوران تحصیلشان داشتند؛ کم توجه ترگشته گویا امور خود را به خانواده واگذار کرده اند. گرچه ظلم است بگوییم بی خیال تر شده اند زیرا آنها را نشناخته و نمی دانیم آنها رویاها؛ پسندها دغدغدهای دیگر و اندیشه و کنش و منش و عکس العملهای متفاوت تر متناسب با تغییرات اجتماعی روز دارند که کمتر بدانها پرداخته شده و زیر داوری و هیاهوی ما گم گردیده است

از دوران وزانت و شکوفایی آموزش و پرورش تا امروز، تغییر اساسی در زمینه نوع دخالت؛ نگرانی های والدین و نگاه سرمایه گذاری برروی فرزندان روی داده است. هرچه والدین نگرانتر و دخیلتر شده اند فرزندان که تفاوت ماهوی و دگرگونی اساسی با آنها و گذران دوران تحصیلشان داشتند؛ کم توجه ترگشته گویا امور خود را به خانواده واگذار کرده اند. گرچه ظلم است بگوییم بی خیال تر شده اند زیرا آنها را نشناخته و نمی دانیم آنها رویاها؛ پسندها دغدغدهای دیگر و اندیشه و کنش و منش و عکس العملهای متفاوت تر متناسب با تغییرات اجتماعی روز دارند که کمتر بدانها پرداخته شده و زیر داوری و هیاهوی ما گم گردیده است.

والدین دغدغه ثبت نام، سرویس ایاب و ذهاب؛ روش و محتوای تدریس و… دارند. گاه خود در مقطع ابتدایی بیش از فرزندانشان بر مطالب درسی مسلط شده اند و گاه به دلیل عدم دانش لازم و تخصصی و عدم اطلاع از قوانین و یا احساسی بودن برای مدرسه و معلم آزار دهنده می شوند و براساس خودمحوری مدرسه را قضاوت می کنند.

اخیرا در میان دردلهای مراجعانم، دغدغه سرویس و راننده ها و نگرانی از سلامت جسمی و اخلاقی دانش آموزان در طی مسیر بیشترین فراوانی را داشته است. قطعا و حتما می دانیم محیط؛ دوستان و نقش پذیری از همه مهمتر همسالان نقش مهمی در روند تربیت دارند. از این رو باور کنید سرویس خود یک مدرسه و کلاس است و پوشش، گفتار، رفتار راننده و دوستان درون سرویس تاثیر پذیری ویژه  بر همدیگر دارد چنانکه حیاط مدرسه و کوچه و خیابان و رسانه ها دارند.

مادری گلایه داشت راننده مینی بوس پیرمرد مذهبی است که دایم نوحه پخش می کند. تصور کنید صبح خموده و خواب زده دانش آموزان چگونه آغاز می شود؟ باید بررسی شود این حرکت مانند نصایح صف صبحگاهی تا چه اندازه در مذهبی شدن کودک تاثیر مثبت یا منفی داشته چه اندازه دانش آموزان توجه می کنند؟

مادری می گفت فرزندش که دور اول دبستان است گوشی مرا در حالیکه شماره ای نگرفته برداشته به نجواهای عاشقانه پرداخته بود.

پرسیدم با چه کسی صحبت می کنی، گفته با دوست پسرم!

متعجبانه گفتم: این جملات که گفتی یعنی چه؟

گفت: خانم سرویس هر روز تا دم مدرسه با دوست پسرش صحبت می کند و عصرها کافی شاپ می روند.

و مادر دیگر نگرانیش از بدآموزی های مسیر بود. حرفهایی که در کوچه و خیابان و اتوبوس رد و بدل می شود.

گرچه باید بپذیرند تربیت فرزندان درخلا و محیط سترون امکان پذیر نیست و تربیت هتلی و گلخانه ای امری عبث بوده که آینده فرزند و اجتماعی شدن و ایمن شدن در برابر خطرات اخلاقی را از بین می برد اما آنچه تاکید کرده و می کنم لزوم گزینش و برگزاری کلاسهای توجیهی برای رانندگان سرویس مدارس (که به سختی و با هزینه بالا تهیه شده) در زمینه رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی و حفظ سلامت دانش آموز و شناخت  اقتضاهای روانی و سنی دانش آموزان و بایدها ونبایدهاست.

والدین همچنین باید درباره روش درست گفتگو دوطرفه با فرزندان در خانه و سیراب نمودن عاطفی وی و رعایت  اعتدال در تامین خواسته ها و نیازها توجیه شوند.

بارها و بارها در نقد سخنان کسانیکه می گویند می خواهیم مدارس اسلامی و دانش آموزان را قرآنی و نمازخوان تربیت کنیم عرض کرده و نوشته ام: زمان و فرصت تربیت در مدرسه دربرابر حجم محفوظات دانشی کم است. همچنین محیطهای دیگری هم هست که اثرات تربیتی مدرسه را باطل می کند. ضمن آنکه شما حق ندارید کودک را باب میل خود بدون خواست و گرایش باطنی خودش تربیت کنید. لذا از گزافه گویی بی پایه علمی و بعضا ریایی پرهیز کنید که در کف جامعه برای والدین دغدغه های فراوان دیگری هم هست.

دیدگاهتان را بنویسید