شهر یزد در حال شخم خوردن است
در هر گوشه از آن عملیاتی عمرانی برپاست، از بازسازی جدول های خیابان تا تعویض آسفالت و لوله گذاری برای پارک ها. یک میدان را چهار راه می کنند و برای دیگری پل می زنند. حال بعد از خواندن این مطلب مسئولین به رسانه که نه، بلکه به خود خواهند گفت به جای تشکر و قدردانی انتقاد می کنید؟
اما مسئولین کاردان! همه شهر به یکبار زیر بار سنگین ترافیکی رفته است، مسیرها تغییر و گاهی مردم سردرگم می شوند، اول مهر شده و مدارس فعالیت خود را آغاز کرده اند، این اتفاق، سیل یا بلاهای طبیعی غیر قابل پیش بینی نبود تا آن را به گردن آسمان و زمین بیاندازید، مگر می شود در هرگوشه از شهر عملیاتی عمرانی را آغاز و ترافیک ایجاد شده و مردم در ترافیک مانده را به خدا سپرد! این بار ترافیکی مضاعف باعث جنگ اعصاب مردم می شود! کدام مسئول جز مهندسی و عمران، به روان مردم، به بنزین مضاعف مصرفی آنها و اضطرابی که به انسان ها وارد می شود توجه می کند؟ حتی برخی میدان های تازه تاسیس شهری نیز در صبح و شب قفل می شوند! میدان جانباز سابق که هم اکنون چهار راه گردیده، در چهار سوی آن ترافیک شدیدی برقرار است تا حدی که گاهی تا چهار راه قبلی نیز کشیده می شود! مگر قرار نبود بار ترافیک کم شود؟! آیا به نظر شما کم شده است؟
شهر، شهر فرنگ است. منتقدین هرچه می خواهند می نویسند و مسئولین هر کار که می خواهند انجام می دهند. این توازنی است که شاید تنها مردم بتوانند با دقت در انتخاب آن را برهم زنند و کسانی را به کرسی بنشانند که گوشی شنوا برای شنیدن حرف مردم و مسیری روان برای عبور آنها بسازد.
اینکه مردم نیز در ایجاد برخی ترافیک ها نقش اساسی دارند برکسی پوشیده نیست، اما نقش مسئولین به عنوان متولیان شهر برای روانسازی ترافیک و فرهنگسازی مردم برای احترام به آن چیست؟