درگذشت «کنت انگر» مجوس سینمای آوانگارد در جهان
لوسیفر۱ (Lucifer) نقش مهمی در زندگی کارگردان و نویسنده آوانگارد امریکایی کنت آنگر که در سن ۹۶ سالگی درگذشت، ایفا کرد. از اواخر نوجوانی، او مجذوب اعمال و فلسفههای آلیستر کراولی۲ ( Aleister Crowley ) شد، که او را به شاگردی پرشور بدل کرد. مانند کراولی، انگر یکی از اولین فیلمسازانی در ایالات متحده بود که براساس تعالیم تلما۳(Thelema) زندگی میکرد و به مجموعهای از اعتقادات مبتنی بر قاعده «آنچه را که میخواهی انجام بده» معتقد بود که مهمترین بخش از این تعالیم شامل «جادوی جنسی» میشد.
انگر، معتقد بود هر چند گاهی اوقات لوسیفر، مشخصا در فیلم هایم ظاهر نمیشود، اما همیشه یک چهره یا لحظهای در فیلم هایم وجود دارد، که من آن را لحظه لوسیفرم مینامم”. حداقل دو فیلم او از آنچه به مجموعه ی فانوس جادویی۴ بدل گردید – ۹ فیلم کوتاه که بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۲ – نمایانگراین موضوع است: نیایشی با برادر شیطانی من۵ (۱۹۶۹) و لوسیفر قیام میکند۶ (۱۹۷۲).
خشم انگر، در فیلم نیایشی با برادر شیطانی من را می توان اینگونه توصیف کرد: « شَبَحی از ارباب مان لوسیفر، هنگامی که قدرتهای تاریکی در یک آیین عشاء ربانی نیمهشب گرد هم می آیند» وی آن را ادای احترامی به کراولی دانست، که روایت مرسوم را رها کرده و مونتاژ پویا را روی موسیقی(Synthesizer) سینث سایزر مووگ۷ میک جگر ۸ (Mick Jagger) به اجرا در میآورد.
انگر خود نقش یک مجوس را دارد، در حالی که ظهور لوسیفر در نقطه اوج فیلم بر عهده بابی بوسلیله ۹ (Bobby Beausoleil) است که نقش لوسیفر را بازی میکند.در این بین نماهایی از یک مراسم فرقهای، کنسرت گروه رولینگ استونز۱۰ (The Rolling Stones) و پرش نیروی زمینی ارتش از هلیکوپتر در ویتنام مشاهده میشود.
کنت انگر در سال 1959 کتاب هالیوود بابیلون۱۱ ((Hollywood Babylon را به رشته تحریر در آورد، او دنبالهای هم برای هالیوود بابیلون در سال ۱۹۸۴ منتشر کرد، اما سومین نسخه آن به دلیل بخشی که در مورد تام کروز و ساینتولوژیستها۱۲ (Scientologist)بود، منتشر نشد. فیلم لوسیفر قیام میکند. حاوی تصاویر تداعی آزاد حیرت آوری از بشقابهای پرنده برفراز معبد اقصر است .کنت انگر باردیگر نقش یک مجوس را بازی میکند که لوسیفر را فرا میخواند و تولد دوبارهاش را با یک کیک تولد که بر روی آن با رنگ صورتی نشانه ششم حک شده است، جشن میگیرد.
بازیگران برگزیده عبارتاند از: ماریان فیتفول (Marianne Faithfull) ، کارگردان دونالد کامل( Donald Campbell) ، و لزلی هاگینز (Leslie Huggins) کارگر فولادساز جوانی از میدلزبرو، نسخه قبلی این فیلم که در سال ۱۹۶۶ فیلمبرداری شد، توسط بوسولیه، یکی از اعضای خانواده چارلز منسون۱۳ که درحال گذراندن حبس ابد برای قتل بود دزدیده و در بیابان موهاوی دفن شد.
معروفترین فیلم انگر خیزش عقرب۱۴ (۱۹۶۳) است که در سینمای زیرزمینی ایالات متحده بسیار تأثیرگذار بود این فیلم جمع ضدین را با کنار هم گذاشتن عیاشی موتور سواران چرم پوش۱۵ (Leather-Wearing male biker fetish subculture) و تصاویری از فیلم شاه شاهان (۱۹۲۷) (The King of Kings) به کارگردانی سیسیل بیدومیل (Cecil B. DeMille) همراه با فیلم یاغی با هنرنمایی مارلون براندو به نمایش گذاشت. همچنین از نمادهای نازیسیم، علوم ماورایی و آهنگهای راک در موسیقی متن استفاده کرد.
انگر یکی از اولین فیلمسازانی بود که از موسیقی راک به جای موسیقی متن مرسوم برای فیلمهایش استفاده کرد، او با استفاده از جامپکات و صدا تأثیر شایانی بر صنعت موزیک ویدیوها و تبلیغات داشت. فیلمساز تجربی استن براخاج (Stan Brakhage) زمانی تماشای یکی از فیلمهای انگر را به خواندن کانتوسهای ازرا پاوند (The Cantos by Ezra Pound) روی صفحه نمایشگرهای خبری میدان تایمز تشبیه کرد.
با فلسفه و نام خانوادگی اهریمنانه، میشد تصور کرد که انگر حضوری پرهیبت خواهد داشت بلکه کاملا برخلاف آن من با چند بار ملاقات با او در واپسین سالهای عمرش، انگر را مردی مهربان و شوخ طبع دیدم که فیلم مورد علاقهاش فیلمهای کلاسیک سینما کمپ۱۷ از جمله زن کبرا (۱۹۴۴) (Cobra Woman) به کارگردانی رابرت سیودماک (Robert Siodmak)بود و به فیلمهای سالهای ابتدایی میکی موس علاقه فراوانی داشت. او این علاقه را با ساخت، بهشت موش۱۸ (۲۰۰۴) که شامل انواع گوناگونی از اسباب بازیهای قدیمی میکی موس بود به نمایش گذاشت.
او به سان یک گربه بود، ولی با پنجههایی آماده ضربه زدن در مواقعی که ضروری می دانست. کتاب شناعت آمیز هالیوود بابیلون که برای اولین بار در سال ۱۹۵۹ در فرانسه منتشر شد، مملو از داستانهای رسواکننده از زندگی خصوصی ستارگان سینما آن دوره مانند: لوسیل بال (Lucille Ball) و جیمز دین (James Dean) بود و ده سال بعد پس از انتشار در ایالات متحده بلافاصله ممنوع شد. و سرانجام در سال ۱۹۷۵ با کوشش وکلا اجازه چاپ یافت، به همان شکل که جلد دوم این کتاب در سال ۱۹۸۴ به چاپ رسید.
با نام اصلی کنت آنگل مایر (Kenneth Wilbur Anglemyer) در سانتا مونیکا، کالیفرنیا به دنیا آمد، او پسر ویلبر، مهندس برق، و همسرش، لیلیان (نی کولر)، یک خیاط بود. او در بورلی هیلز بزرگ شد و به مدرسه رقص موریس کوسلووف در هالیوود رفت. انگر تقریباً به همان اندازه که یک افسانه باف بود، یک نکرومنسر۱۹ (Necromancer)هم بود، وی بعدها ادعا کرد که او در هشت سالگی در نقش شاهزاده تغییرگر (The Changeling Prince) در فیلم پر ستاره برادران وارنر به نام رویای شب نیمه تابستان۲۰ (۱۹۳۵) ظاهر شده است، اگرچه فهرست بازیگران نشان میدهد که در واقع شیلا براون در این فیلم ایفای نقش کرده است.
انگر همچنین گفت که قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی، پنج فیلم صامت کوتاه ۱۶ میلیمتری ساخته است، اگرچه شواهدی از یکی از این فیلمها به نام آشیانه۲۱ (۱۹۴۳) با حضور یک نوجوان ۱۷ ساله در دسترس است. با این حال، انگر با فیلم آتش بازی۲۲ (۱۹۴۷) تأثیر شگرفتی بر سینمای زیرزمین گذاشت. آتش بازی (۱۹۴۷)، این فیلم از نخستین فیلمهای مجموعه یفانوس جادویی بود. فیلمی اونیریک (oneiric) و اونستیک (onanism)که الهام گرفته از خون یک شاعر۲۳ به کارگردانی ژان کآکتو ( ۱۹۳۰) (Jean Cocteau)بود. انگر خود در نقش یک مرد جوانی است که قبل از اینکه توسط گروهی از ملوانان ،مورد تجاوز گروهی قرار گیرد، رویای ملاقات با یک دریانورد خوش قد و اندام را در کافه ای در سر میپروراند .پایان داستان با بیدار شدن انگر در رختخواب در کنار ملوان به پایان میرسد. از جمله سکانسهای به یاد ماندنی سورئال فیلم آتش بازی (۱۹۴۷) میتوان به این دسته از سکانسها اشاره کرد انگر زیر مشت و لگد گرفته شده و از بینیاش به شدت خونریزی میکند ، زمانی که شیر را با حرکت آهسته روی بدن او میریزند، و یا زمانی که ترقه ی استوانهای فالیک مانند از میان زیپ شلوار ملوانی منفجر میشود.
انگر فیلم آتش بازی (۱۹۴۷) را به جشنواره فیلم مادیت۲۴ (The Festival du Film Maudit) در بیاریتز فرستاد و کاکتو که در هیئت داوران حضور داشت به آن جایزه داد. از آنجایی که نمایش عمومی این فیلم در ایالات متحده ممنوع بود، انگر در سال ۱۹۵۰ به فرانسه رفت و در آنجا با ژان ژنه (Jean Genet) ، کولِت (Sidonie-Gabrielle Colette) و کاکتو آشنا شد. او همچنین با هانری لانگلو۲۵، بنیانگذار سینماتک فرانسه (Cinémathèque Française) آشنا شد، که به او پیشنهاد دستیاری بدون دست مزد را داد و انگر با کمک لانگلو توانست فیلم ماه خرگوش۲۶ (۱۹۷۱) را (آغاز ساخت در سال ۱۹۵۰، تکمیل و انتشار در ۱۹۷۱)، که یک فیلم کوتاه به سبک پیروتسکی (Pierrotesque)، است را به صورت فیلم سی و پنج میلی متری بسازد.
انگر از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۲ در سینماتیک مشغول به کار بود. وی در همان بازه زمانی فیلم اوکس دی ارتیفیس۲۷ ( ۱۹۵۳ )را در ویلا دِسْته ،(The Villa d’Este) در نزدیکی رم و فیلم گشایش سرای عیش۲۸ (۱۹۵۴) را ساخت . هر دو شعر سینما گونهای بودند که درخشش او را به عنوان یک تدوینگر مدبر به رخ میکشد که ناشی از تعمق و تحسین او از فیلمهای سرگئی آیزنشتاین۲۹ است.
گشایش سرای عیش (۱۹۵۴)، که در خانهاش در لس آنجلس فیلمبرداری شده، چندین بار باز خلق شده است.، اولین نسخه این فیلم، از موسیقی متن توسط هری استفاده و همچنین در دومی نسخه این فیلم، از آلبوم گلاگولیتیک۳۰ اثر گروه کر گالاگاتیو برای تاثیر مضاعف استفاده شده است که به رهبری لئوش یا ناچک(Leoš Janáček)اجرا شده است . در سال ۱۹۶۶، پس از بازگشت دائمی به ایالات متحده، انگر یک خوانش آغازین از قوبلای خان۳۱ اثر ساموئل تیلور کولریج (Samuel Taylor Coleridge) را به همراه تصاویری از کراولی و نمادهای جادویی استفاده کرد و نسخهای به وجودآورد که بعدها به نام نسخه قارچ مقدس۳۲ شناخته شد.
بعد از فیلم لوسیفر قیام میکند او آثار فاخری دیگری نیافرید و عملا از شهرتش و حق مولفی که دریافت میکرد قادر به امرار معاش بود، در سال ۲۰۱۰ به روزنامه گاردین گفت که کتاب سومی از مجموعه هالیوود بابیلیون به قلم تحریر درآورده است، اما به دلیل «بخش کاملی درباره تام کروز و ساینتولوژیست ها» نتوانست آن را منتشر کند.با این حال، هنگامی که تأثیر او بر موزیک ویدیو و تدوین در اگهیهای تبلیغاتی به وضوح اشکار شد، از سال ۲۰۰۰ به صندلی کارگردانی بازگشت و مجموعهای از فیلمهای کوتاه از جمله بهشت موش و خودکشی الیوت۳۳ (۲۰۰۷) درباره دوست خواننده اش ساخت. از سال ۲۰۰۹ او با گالری و نمایشگاههای در برلین و لندن به نمایش آثار هنریش پرداخت.کنت انگر (کنت ویلبر آنگل مایر)، کارگردان و نویسنده سینما، متولد ۳ فوریه ۱۹۴۷، در ۱۱ مه ۲۰۲۳ درگذشت.
منبع: برگان ، رونالد سی. “درگذشت کنت انگر.” روزنامه گاردین، ۲۵ می، ۲۰۲۳، بخش. آ.
توضیحات:
۱٫ لوسیفر: اسم فرشته ی بیرون رانده شده از درگاه خداوند در ادیان ابراهیمی است، به معنی آورنده نور.
۲٫ آلیستر کراولی: فیلسوف، شاعر، نقاش رمان نویس، کوهنورد و جادوگر اعظم مراسمات غریبه انگلیسی تبار بود که دین تلما را بنا نهاد و خود را به عنوان پیامبر این دین معرفی کرد که در اوایل قرن بیستم وظیفه هدایت بشریت به سوی عصر حورس (یکی از خدایان مصری) را بر عهده داشت ، وی در طول زندگی اش به اثار فراوان و در زمینه های گسترده ای منتشر کرد.
۳٫ تلما: فلسفه و دینی است، که آزادی گرایی انسان را غایت نهایی خود قرار داده، و می آموزد که انسان ها باید آزادی انجام هر کاری را که می خواهند داشته باشند.
۴٫مجموعه ی فانوس جادویی: مجموعه ای از ته فیلم ساخته و پرداخته توسط کنت انگر از اول فعالبت هنریش تا زمان فونش. ۴
۵٫فیلم نیایشی با برادر شیطانی من (۱۹۶۹): یک فیلم کوتاه تجربی ۱۱ دقیقه ای است که توسط کنت آنگر عکاسی، کارگردانی و تدوین شده است. موسیقی نویز تکراری آن توسط میک با استفاده از یک سینت سایزر
۶٫ لوسیفر قیام میکند (۱۹۷۲): خدایان مصری فرشته لوسیفر را احضار می کنند – تا عصر نوین جهانی را آغاز کند.
۷٫ سینث سایزر مووگ:
سینث سایزر (به انگلیسی: Synthesizer یا Synth ) ساز برقی یا ترکیبکننده) ابزار الکترونیکی است که قادر به تولید انواع مختلف صدا و ترکیب سیگنالهای با فرکانس متفاوت است. سینثسایزر به جای تولید صدای مستقیم طبیعی سیگنالهای الکتریکی میسازد که میتواند متعاقباً از داخل بلندگو یا هدفون پخش شود.
8. میک جگر:
سِر مایکل فیلیپ جَگِر (انگلیسی: Sir Michael Philip Jagger؛ زاده ۲۶ ژوئیه ۱۹۴۳) خواننده، ترانهنویس و بازیگر انگلستانی است. او بهعنوان خواننده اصلی و یکی از بنیانگذاران گروه موسیقی رولینگ استونز به شهرت بینالمللی دست یافتهاست. وی از تاثیرگذارترین پیشروها در تاریخ راک اند رول» به حساب می آید..
۹٫ بابی بوسلیله:
رابرت کنت بوسلیل (زاده ۶ نوامبر ۱۹۴۷) یک قاتل آمریکایی و همکار چارلز منسون و اعضای خانواده منسون است. او به دلیل چاقو کشی مرگبار گری هینمن در ۲۷ ژوئیه ۱۹۶۹، که با او و سایر همکاران منسون دوست شده بود، مجرم شناخته شد و به اعدام محکوم شد. بعد از آن که دادگاه عالی کالیفرنیا حکمی صادر کرد که تمام احکام اعدام صادر شده در کالیفرنیا قبل از سال ۱۹۷۲ را باطل کرد، بعداً به Beausoleil تخفیف به حبس ابد داده شد.
۱۰٫ رولینگ استونز:
رولینگ استونز (به انگلیسی: The Rolling Stones) یک گروه راک انگلیسی است که در سال ۱۹۶۲ تشکیل شد و همزمان با جریان هجوم بندهای بریتانیا پیشتاز و در سالهای ۱۹۶۴ تا ۶۵ نیز در آمریکا مشهور شد. این گروه به بخش جدایی ناپذیری از ضد فرهنگ دهه ۶۰ میلادی تبدیل شده بود. ویژگی مهم رولینگاستونز، تبدیل بلوز به یک بخش بزرگ در راک اند رول و تغییر توجه بینالمللی فرهنگ بلوز به سوی بلوز شناختهشده توسط جان لی هوکر و هنرمندان چس رکوردز مانند مادی واترز، نویسنده آهنگ Rollin’ Stone، بود که بعدها نام گروه نیز از این تکآهنگ گرفته شد. منتقد موسیقی آمریکایی، رابرت پالمر، دربارهٔ این گروه گفتهاست که «استقامت قابلتوجه» این گروه سرچشمه گرفته از «ریشهدار بودن در واقعیات سنتی، موسیقی سول و ریتم و بلوز» است در حالی که «انواع مد پاپ بیدوام آمده و رفتهاست
۱۱٫ هالیوود بابیلون:
هالیوود بابیلون کتابی از کنت انجر، فیلمساز آوانگارد است که به جزئیات رسوایی های ادعایی ساکنان مشهور هالیوود از دهه ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ می پردازد. این کتاب مدت کوتاهی پس از اولین انتشار آن در ایالات متحده در سال ۱۹۶۵ ممنوع شد و تا ده سال بعد در دسترس نبود.
۱۲٫ ساینتولوژیی:
ساینتولوژی این عقیده را تقویت مینماید که انسانها ارواحی فناناپذیرند که اتصال با اصل خود را گم کردهاند. در این راستا انسان میبایست با هوشیاری کامل تمامی تجربههای تلخ زندگی خود را مرور کرده و به یاد آورد تا از آنها گذر کرده به سرچشمه حیاتی خود نزدیکتر گردد.
۱۳٫ چارلز منسون:
چارلز “چارلی” میلز منسون (متخلص به مدوکس؛ ۱۲ نوامبر ۱۹۳۴ – ۱۹ نوامبر ۲۰۱۷) یک جنایتکار، رهبر فرقه و موسیقیدان آمریکایی بود که خانواده منسون، فرقه ای مستقر در کالیفرنیا، را در اواخر دهه ۱۹۶۰ رهبری کرد. برخی از اعضا در ژوئیه و آگوست ۱۹۶۹ دست کم ۹ قتل را در چهار مکان انجام دادند. در سال ۱۹۷۱، منسون به دلیل قتل درجه یک و توطئه برای ارتکاب قتل به دلیل مرگ هفت نفر از جمله شارون تیت، هنرپیشه سینما، محکوم شد. . دادستان ادعا کرد که، در حالی که منسون هرگز مستقیماً دستور قتل را نداد، ایدئولوژی او یک عمل آشکار توطئه بود.
۱۴٫ خیزش عقرب (۱۹۶۳): Scorpio Rising یک فیلم کوتاه تجربی آمریکایی محصول ۱۹۶۳ است که فیلمبرداری، تدوین، نویسندگی و کارگردانی مشترک کنت آنجر، و با بازی بروس بایرون در نقش اسکورپیو گرفته شده است. این فیلم که بر اساس یک موسیقی متن برجسته از موسیقی پاپ دهه ۱۹۶۰ ساخته شده است، گروهی از دوچرخه سواران را دنبال می کند که برای یک شب بیرون آماده می شوند.
۱۵٫ خرده فرهنگ چرم: به شیوهها و سبکهای لباس سازماندهی شده حول فعالیتهای جنسی که شامل لباسهای چرمی، مانند ژاکتهای چرمی، جلیقهها، چکمهها، کتانیها، تسمهها یا موارد دیگر میشود، اشاره دارد. پوشیدن لباس های چرمی یکی از راه هایی است که شرکت کنندگان در این فرهنگ به طور خودآگاه خود را از فرهنگ های رایج جنسی متمایز می کنند. بسیاری از شرکتکنندگان فرهنگ چرم را با شیوههای BDSM (اسارت/انضباط، تسلط/تسلیم، سادو/مازوخیسم، که”SM” یا “”S&M” نیز نامیده میشود) و خرده فرهنگهای متعدد آن مرتبط میدانند. برای برخی، لباس چرم مشکی یک مد وابسته به عشق شهوانی است که بیانگر مردانگی شدید یا تخصیص قدرت جنسی است. عشق به موتور سیکلت، باشگاه موتور سیکلت و استقلال; و/یا درگیر شدن در رابطه جنسی یا فتیشیسم چرمی.
فرهنگ چرم نر از اواخر دهه ۱۹۴۰ وجود داشته است، زمانی که احتمالاً از فرهنگ دوچرخه سواری پس از جنگ جهانی دوم رشد کرده است. باشگاه های موتور سیکلت پیشگام شامل باشگاه موتور سیکلت Satyrs بود که در سال ۱۹۵۴ در لس آنجلس تأسیس شد. باشگاه موتور سیکلت ادیپوس که در سال ۱۹۵۸ در لس آنجلس تأسیس شد و باشگاه موتورسواری نیویورک. باشگاه های اولیه سانفرانسیسکو شامل Warlocks و کالیفرنیا موتور کلوپ، در حالی که باشگاه های اولیه در سیدنی شامل South Pacific Motor Club (SPMC).این باشگاه ها نشان دهنده نارضایتی از فرهنگ جریان اصلی آمریکای پس از جنگ جهانی دوم بودند، نارضایتی که بدنامی – و در نتیجه جذابیت – پس از پوشش خبری پر شور “شورش” هالیستر در سال ۱۹۴۷ گسترش یافت. فیلم وحشی محصول ۱۹۵۳ با بازی مارلون. براندو با پوشیدن شلوار جین، تی شرت، ژاکت چرمی، و کلاه مویر، شیفتگی فرهنگی پاپ را با “شورش” هالیستر بازی کرد و تصویری از استقلال مردانه را تبلیغ کرد که در میان برخی از مردان ناراضی از فرهنگ رایج طنین انداز شد. برخی از همجنسبازان بوچ با پوشیدن ژاکتهای چرمی مشکی، کلاه چرمی مشکی، چکمههای چرمی مشکی و شلوار جین و اگر توانایی مالی داشتند، با موتور سیکلت نیز تقلید کردند. فرهنگ موتورسیکلت همچنین نشان دهنده نارضایتی برخی از مردان با فرهنگ هایی است که بیشتر در حول فرهنگ عالی، فرهنگ عامه (به ویژه تئاتر موزیکال) و/یا سبک اردو سازماندهی شده اند. همچنین، جامعه چرمی که از کلوپهای موتور سیکلت پدید آمد، مکان عملی و نمادینی برای اکتشاف باز مردانه در مورد پیچ و تاب و S&M شد.
۱۶٫ سینما کمپ:
کمپ حالت خاصی از زیبایی شناسی در سینما اطلاق. این یکی از راه های دیدن جهان به عنوان یک پدیده زیباشناختی است. به این ترتیب، راه اردو از نظر زیبایی نیست، بلکه از نظر درجه تدبیر، سبک سازی است.» سونتاگ می افزاید: «این یک حالت طبیعی حساسیت نیست، اگر چنین باشد. در واقع، ماهیت کمپ عشق آن به غیرطبیعی است: تدبیر و اغراق.
مصنوعی بودن یکی از مهمترین نشانههای کمپینگ است و سونتاگ میافزاید: «هیچ چیز در طبیعت نمیتواند اردوگاه باشد. کمپ روستایی هنوز ساخته دست بشر است». اساساً، سونتاگ به اشکال مختلف رسانه ها و مواردی اشاره می کند که دارای یک کیفیت ذاتی هستند که فقط می تواند به عنوان “کمپ” توصیف شود. چیزهایی که به عنوان اردو در نظر گرفته می شوند، اغلب در تفسیر زیبایی و طعم خوب، خرابکارانه هستند. بنابراین، فیلمهای اردویی از اغراق و زیادهروی استفاده میکنند، که معمولاً ویژگیهای سینمایی را تضعیف میکنند که از نظر ظالمانه، احمقانه و نمایشآلودگی بهشمار میآیند. به نمایش تصویر ترسناک راکی، حمله به مریخ، باربارلا، اما من یک تشویق کننده هستم، اتحاد دبیرستان رومی و میشل و فلامینگوهای صورتی فکر کنید.
۱۷٫ فیلم بهشت موش (۲۰۰۴): کنت انگر با استفاده از طیف وسیعی از تکنیکهای تدوین و جلوههای دیجیتالی، مجموعهای از کالکشن های کمیاب میکی موس را زنده می کند تا یکی از شناختهشدهترین نمادهای هالیوود را جشن گرفته و هم زمان نقد کند. این فیلم به قسمت هایی تقسیم میشود که هر کدام رنگبندی و تمرکز موضوعی خاص خود را دارند و همراه با موسیقی متنی از آهنگهای پاپ هستند که به دلیل ویژگیهای ساختاری و معانی چند لایه ای فرهنگ عامه اشان انتخاب شدهاند. در ظاهر، این یک گونه شناسی خلاقانه از یک بت آمریکایی است. در اشکال مختلف آن (کارتون، اسباب بازی، سوغات، لوازم خانگی، خالکوبی) و مواد (پلاستیک، چوب، سرامیک، مقوا، قلع، پارچه، لاستیک) است. اما در سطحی عمیقتر، بهشت موش به پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و جنسی چیزی اشاره میکند که انگر این نماد را «فتیش» شیطان را مینامد. ایده میکی موس به عنوان یک ربات گوشتی در همان اولین تصویر که یک موش واقعی را در قفس نشان میدهد تثبیت میشود و در پایان فیلم، نماد به عنوان یک کالای ناب معرفی میشود. که آخرین تجسم شکل آن از ربع سکه و دو سکه ساخته شده است.
۱۸٫ نکرومنسر: ۱٫ : هنر یا عمل فراخواندن ارواح مردگان برای اهداف جادویی.
۱۹٫ رویای شب نیمه تابستان (۱۹۳۵):
رویای شب نیمه تابستان (به انگلیسی: (A Midsummer Night’s Dream) یک فیلم کمدی رمانتیک فانتزی آمریکایی محصول ۱۹۳۵ از نمایشنامه ویلیام شکسپیر به کارگردانی مکس راینهارت و ویلیام دیترل و با بازی جیمز کاگنی، میکی رونی، اولیویا دی هاویلند، ژان مویر، جو ای براون، دیک پاول، راس الکساندر است. ، آنیتا لوئیز، ویکتور جوری و ایان هانتر. این فیلم که توسط هنری بلانک و هال بی. والیس برای برادران وارنر تهیه شده و توسط چارلز کنیون و مری سی مک کال جونیور از محصول سال قبل هالیوود باول راینهارت ساخته شده است، درباره وقایع پیرامون ازدواج دوک آتن است. تسئوس و ملکه آمازون ها، هیپولیتا. اینها شامل ماجراهای چهار عاشق جوان آتنی و گروهی متشکل از شش بازیگر آماتور است که توسط پریهایی که در جنگلی زندگی میکنند کنترل و دستکاری میشوند. این نمایشنامه که در دسته بندی کمدی قرار می گیرد، یکی از محبوب ترین آثار شکسپیر برای صحنه تئاتر است و به طور گسترده در سراسر جهان اجرا می شود. موسیقی فلیکس مندلسون به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت و توسط اریش ولفگانگ کورنگولد دوباره تنظیم شد. سکانسهای باله با حضور پریها توسط برونیسلاوا نیجینسکا، کهنهکار باله روسیه طراحی شدهاند.
۲۰٫فیلم آشیانه (۱۹۴۳):) The Nest) تصویری اولیه از جامعه پسا آخرالزمانی است، پس از یک جنگ هسته ای، این داستان تعامل بین شخصیت های اصلی تا دیوید و سلما را دنبال می کند که برای کشف، وجود بازماندگان سراسر شهر زیر پا می گذارند.
۲۱. آتش بازی (۱۹۴۷) : آتش بازی، به انگلیسی: (Fireworks) یک فیلم کوتاه تجربی همواروتیک ساخته کنت آنجر است که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. که به سینمای کوییر و اوانگارد جان دوباره ای بخشید مخصوصا در بخش همواورتیک سینمای دگرباش برای دهه ها قبل از اینکه برچسب رسمی به ان داده شود وجود داشته است. انگر که خود یک هموسکشوال بود این نگاه در فیلم های به وضوح دیده می شود. فیلم که در خانه پدر و مادرش در بورلی هیلز، کالیفرنیا، طی یک آخر هفته طولانی در حالی که آنها دور بودند، فیلمبرداری شد، و به صراحت مضامین همجنسگرایی و سادومازوخیسم را بررسی میکند. این اولین اثر اوست که باقی مانده است. وی تاثیر مهمی بر توسعه سینمای homosexual وsapphic داشت اتش بازی به عنوان اولین فیلم روایی همجنسگرایان در ایالات متحده شناخته می شود.انگر فیلم را اینگونه خلاصه می کند: رویابینی ناراضی از خواب بیدار می شود، در ظلمت شب به دنبال “نور” بیرون می رود و به عالم ارضا نشده ناخودگاه خیالش فدم می گذارد. رویای درون یک رویا مانند شعر ادگار الن پو، انگر در پایان فیلم با پوچی بیشتر به رختخواب باز می گردد.” بعداً انگر درباره اتش بازی اینگونه گفت: «این تلنگری برای انگر است تمام چیزی است که درباره ی تمام چیزهایی که در مورد هفده سالگی خود ، نیروی دریایی ایالات متحده، کریسمس و چهارم ژوئیه جشن استقلال آمریکا می توانم بگویم.
۲۲٫ خون یک شاعر(۱۹۳۲): (فرانسوی: (Le Sang d’un Poète) فیلمی در ژانر فانتزی به کارگردانی ژان کاکتو است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به لی میلر اشاره کرد.
۲۳٫ جشنواره فیلم مادیت: پس از پایان جنگ جهانی دوم، Ciné-club Objectif 49 در پاریس تأسیس شد. اعضای آن، از جمله ژان کوکتو، هانری لانگلو و، به عنوان عضو افتخاری، اورسن ولز، به تبلیغ یک سینمای آوانگارد جدید پرداختند. آنها توسط چندین نویسنده، فیلمساز و منتقدی که تحت عنوان Nouvelle Critique به هم پیوسته بودند، از جمله آندره بازن، ریموند کوئنو، ژان گرمیلون، الکساندر آستروک و راجر لینهارت حمایت شدند. این گروه محدود برنامه ای برای برپایی یک جشنواره مستقل در بیاریتز در تابستان ۱۹۴۹ طراحی کردند. این بود که فرش قرمز را برای Cinéma maudit پهن کنیم، در اشاره ای به اصطلاح مالارمه poètes maudits، شاعران متهم.
نمایندگان مستقر نوول کریتیک با این جشنواره قصد داشتند «با خلوص و دیوانگی خطوط نبرد کنونی در حوزه هوش و حساسیت سینمایی را بسنجند». آنها همچنین به دنبال تبادل نظر با گروهی از سینماگران جوان بودند که نام آنها برای افراد کمی در آن زمان شناخته شده بود: فرانسوا تروفو، ژاک ریوت، ژان لوک گدار، کلود شابرول، اریک رومر و ژان دوشه. اعلام این رویداد، که قرار بود هم شهری و هم تقابلآمیز باشد، شبیه به یک وعده فرقه بود: بیاریتز به مکان آزمایشی برای پرسه زدن با همدستانش تبدیل میشد تا روح جدیدی را در فیلم ردیابی کند، چیزی که لزوماً چنین نبود. تا خود را فقط در تولید فعلی نشان دهند. فیلم های مودی، فیلم های نفرین شده ۱۹۴۹ چه بودند؟ نگاهی اجمالی به برنامه اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می دهد: Kuhle Wampe اثر Slatan Dudow، Lumière d’été توسط Jean Grémillon، Fireworks by Kenneth Anger، فیلم های Jean Renoir، Clifford Odets، Jean Rouch، John Ford و Helmut Käutner، Les Dames du Bois de Boulogne. توسط رابرت برسون، سوار بر اسب صورتی اثر رابرت مونتگومری و L’Atalante ساخته ژان ویگو، به علاوه ده فیلم دیگر. بسیاری از این عناوین و نام ها مدت هاست که به آثار استاندارد غیرقابل انکار تاریخ سینما تبدیل شده اند.
۲۴٫ هانری لانگلو: آنری لانگْلوآ (فرانسوی: Henri Langlois؛ ۱۳ نوامبر ۱۹۱۴ – ۱۳ ژانویه ۱۹۷۷) سینمادوست و مجموعهدار اهل فرانسه بود. او از بنیانگذاران سینماتک فرانسه بود و روی نظریه مؤلف تأثیرگذار بودهاست. لانگلوآ همچنین برنده جوایزی همچون لژیون دونور شدهاست.
۲۵٫ فیلم ماه خرگوش (۱۹۷۱): ماه خرگوش (به انگلیسی: (Rabbit’s Moon) یک فیلم کوتاه آوانگارد ساخته کنت آنجر، فیلمساز آمریکایی است. ماه خرگوش که در سال ۱۹۵۰ فیلمبرداری شد، تا سال ۱۹۷۱ کامل نشد (و نه اکران شد). خشم فیلم را در سال ۱۹۷۹ با سرعت بالا و با موسیقی متن متفاوتی منتشر کرد. فیلمبرداری شده در زیر یک فیلتر آبی و فیلمبرداری شده در یک جنگل جنگلی در طول شب، داستان حول محور دلقکی، پیرو، می چرخد، اشتیاق او برای ماه (که در آن یک خرگوش زندگی می کند، هم بر اساس فولکلور آسیای شرقی و هم اساطیر آزتک)، و تلاش های بیهوده او برای پریدن و گرفتن آن. پس از آن، دلقک دیگری (هارلکین) ظاهر می شود و پیروت را مسخره می کند و کلمبینا را به او نشان می دهد که به نظر می رسد عاشق او شده است.
۲۶٫ فیلم اوکس دی ارتیفیس (۱۹۵۳): در تمام مدت این فیلم یک زن لباسهای مجلل قرن هجدهمی خود در حال غایب موشک بازی میان فوارههای باغ ویلا دسته در هزارتوهای شب») با صدای ویوالدی سرگردان است. نمایشی نمادین از “چهار فصل”، تا اینکه پا به یک فواره می گذارد ودر لحظه ای مانند عمر ناپدید می شود.
۲۷٫ فیلم گشایش سرای عیش(۱۹۵۴):The Inauguration of the Pleasure Dome یک فیلم کوتاه ۳۸ دقیقه ای آوانگارد ساخته کنت آنگر است. در دسامبر ۱۹۵۳ فیلمبرداری شد و در سال ۱۹۵۴ تکمیل شد. خشم دو نسخه دیگر از این فیلم را در سال ۱۹۶۶ و اواخر دهه ۱۹۷۰ ساخت. به گفته او، این فیلم نام “سرای عیش” را از شعر اتمسفری ساموئل تیلور کولریج در سال ۱۸۱۶ “قوبلا خان” گرفته است. خشم پس از شرکت در یک مهمانی هالووین به نام “به شکل جنون خودت به جمع ما بیا” به میزبانی هنرمند رنت دروکز برای ساخت این فیلم الهام گرفت. این فیلم جایگاه فیلم کالت را به دست آورده است. چاپ های قبلی فیلم دارای سکانس هایی بودند که قرار بود روی سه صفحه نمایش مختلف نمایش داده شوند، ایده ای که تا حدی از فیلم ناپلئون آبل گانس الهام گرفته شده بود. نسخه سه صفحه ای در نمایشگاه جهانی بروکسل نشان داده شد. خشم متعاقباً فیلم را دوباره ویرایش کرد تا تصاویر را لایهبندی کند. این فیلم (عمدتاً در نسخه دوم یا سوم) اغلب در دانشگاهها و گالریهای هنری آمریکا در دهههای ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ نمایش داده میشد.
۲۸٫ سرگئی آیزنشتاین: سرگئی میخائیلوویچ آیزنشتاین کارگردان، فیلمنامه نویس، تدوینگر فیلم و نظریه پرداز فیلم شوروی بود. او در تئوری و عمل مونتاژ پیشگام بود. او بهویژه برای فیلمهای صامت اعتصاب، نبرد پوتمکین و اکتبر و همچنین حماسههای تاریخی الکساندر نوسکی و ایوان مخوف مورد توجه است.
۲۹٫ گلاگولیتیک: توده گلاگولیتیک (به چکی: Glagolská mše، به اسلاوی کلیسایی: Mša glagolskaja؛ همچنین به نام Missa Glagolitica یا Slavonic Mass) آهنگسازی برای تکنوازان (سوپرانو، کنترالتو، تنور، باس)، دو کر، ارگ و ارکستر توسط لئوش یاناچک است. این کار در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۶ تکمیل شد و اولین بار توسط انجمن هنر برنو، به رهبری یاروسلاو کواپیل، در برنو در ۵ دسامبر ۱۹۲۷ اجرا شد. الفبای گلاگولیتی یک الفبای اسلاوی اولیه، پیشینی از الفبای سیریلیک مدرن بود. در کرواسی، کلیسای کاتولیک اجازه داد تا مراسم عشای ربانی آیین رومی به زبان اسلاوی کلیسایی قدیم برگزار شود، در زمانی که این عبادتها معمولاً فقط به زبان لاتین مجاز بودند، و در نتیجه مراسم استفاده گلاگولیتی برگزار میشد.
۳۰٫ قوبلا خان نوشته ساموئل تیلور کولریج: سَمیوئل تیلور کُـلریج (به انگلیسی: (Samuel Taylor Coleridge) (زاده ۲۱ اکتبر ۱۷۷۲ – درگذشته ۲۵ جولای ۱۸۳۴) شاعر، منتقد ادبی سبک رمانتیک، و فیلسوف انگلیسی که به همراه دوستش ویلیام وردزورث یکی از بنیانگذاران مکتب رمانتیسم در انگلستان بود. قوبلا خان در مورد ماهیت خلاقیت است. گوینده در شعر می بیند که کوبله خان گنبدی لذت بخش در زانادو ایجاد کرده است که زیبایی طبیعت را حفظ می کند و ساکنان را از سرما و وسعت دنیای بیرون محافظت می کند.
۳۱٫ نسخه قارچ مقدس: تدوین اولیهای که در دهه ۱۹۵۰ انجام شد، به نسخهای معروف به «نسخه قارچ مقدس» تبدیل شد که انگر در دهه ۱۹۶۰ با همراه حبه های اسید به بینندگان نمایش داد. من هرگز اشاره ای به موسیقی متن استفاده شده برای این نسخه یا نسخه های اولیه دیگر ندیده ام، اما در سال ۱۹۷۸ اتگر نسخه جدیدی را با موسیقی متن فیلم توسط انگر آلبوم Eldorado (1974) توسط Electric Light ارکسترا منتشر کرد..
۳۲٫ خودکشی الیوت (۲۰۰۴): ادای احترام به الیوت اسمیت خواننده و ترانهسرا فقید آمریکایی، الیوت، خودکشی، یک ادای احترام ۱۵ دقیقهای احساسی است که به دلایل واضح فاقد کنایه معمول خشم است. فیلم با نماهایی از آخرین سخنان دوستان و طرفداران که بر روی یادبود اسمیت در بلوار سانست نوشته شده است، شروع میشود، سپس به فیلمهای رژه میسی، با تمرکز نزدیک روی شرکتکنندگان با لباسهای عجیب و غریب، برخی با لباسهای رنسانس، گاوچران با کمند، و ملکههای زیبایی میپردازد. این فیلم با موسیقی اسمیت صداگذاری میشود و در نتیجه یک اثر مالیخولیایی ایجاد میشود، بهویژه در قسمتی که اسمیت را در جنگل دنبال میکند و از او در حین بیرون آوردن گیتار فیلم میگیرد و سپس آهنگی را مینوازد. این فیلم در پایان فیلم تکرار میشود، اما در یک چاپ منفی منفی، به وضوح نشان میدهد که موضوع فراتر از حجاب حرکت کرده است.