خدا خوابیده، داده دست شاگرد؟!
راننده تاکسی خطی که سال هاست مرا می شناسد، گفت: با این بارون های بی موقع مطمئن شدم که خدا خوابیده، داده دست شاگرد! وگرنه وسط مرداد، چنین آب و هوایی از عقل خدا به دوره!
مرد مسافری که حدود شصت سال داشت، گفت: این ها نشانه غضب خداونده! از بس که رفتارمون بد شده!
پرسیدم: می تونم خواهش کنم که در مورد این رفتار بد توضیح بدید؟
گفت: بهم توهین می کنیم! حقوق هم دیگه رو زیر پا می ذاریم! و مرتب دروغ می گیم!
خانم مسافری که به نظر می رسید بیش از پنجاه سال دارد، گفت: این هایی که گفتید درسته، ولی ما داریم تقاص قدرنشناسی خودمون رو نسبت به شاه خدا بیامرز پس می دیم!
مرد مسافر گفت: در این که ما ملت قدرناشناسی هستیم حرفی نیست! خدا بیامرز رضا شاه که یک ویرانه رو تبدیل به یک کشور کرد، وقتی توسط انگیسی ها رونده شد، همین ملتی که او از قحطی و بیماری و فلاکت نجاتشون داده بود، جشن گرفتن! پسر خدا بیامرزش رو هم وقتی همون اجنبی ها نسخه شو پیچیدن و روندنش، همین ملت قدرنشناس شعار می دادن که شاه فراری شده، سوار گاری شده!
خانم مسافر: خدا پدرتون رو بیامرزه! همین کارها نکبت میاره دیگه! به این ها اضافه کنید، کشتن هزاران سگ زبون بسته رو! همون هایی که در همین سیل اخیر به یافتن انسان های زنده زیر آوار مونده کمک کردن!
راننده گفت: حالا ما گناهکار! امام زاده داوود که گناهی نداشت! خدا چرا اونو نجات نداد؟
مرد مسافر: خدا امام ها رو هم نجات نداد! امام حسین که از امامزاده داوود برای خدا عزیزتر بود!
راننده از من پرسید: آقا سید چرا ساکتی؟ نکنه داری جوک می سازی؟
گفتم: خود این جریان جوکه! مردم از سنگ و چوب امام زاده ای شفا می خوان که خودش رو نتونست حفظ کنه! یادمه امام زاده صالح رو هم که سال شصت و شش سیل برد! دوباره ساختنش تا ازش حاجت بگیرن! من فکر می کردم بعد از کرونا، مردم فهمیدن که برای شفا گرفتن باید به بیمارستان برن، نه امام زاده! ولی عده زیادی که برای حاجت گرفتن از امام زاده داوود، به اون جا رفته بودن، کشته شدن!
راننده: یعنی خدا و پیغمبر کشک؟!
گفتم: تا اون جایی که من فهمیدم، خداوند به قوانین خودش احترام می ذاره! و قوانین خداوند در طبیعت جاریه. سال ها قبل پاستور کشف کرد که عامل بیماری، موجود کوچیکی یه که با چشم عادی دیده نمی شه! و برای از بین بردن این عامل، پزشکان راه های متفاوتی پیشنهاد کردن که هیچ کدومشون دستمالی ضریح امام زاده نیست!
اگر ما در مسیل ها خونه می سازیم، تقصیر خدا و طبیعت نیست! بارون های این فصل هم، ناشی از باران های موسمی هندوستانه که معمولا سواحل جنوب شرقی ایران رو تحت تاثیر قرار می ده، ولی امسال شدتش خیلی زیاد بوده و کل ایران رو بارونی کرده! سال شصت و شش هم، همین سامانه که به مانسون معرفه سبب سیل ویرانگر تهران شد! جالبه که مانسون در هند، به همکار وزارت دارایی مشهوره، چون براشون ثروت زیادی به ارمغان میاره! ولی در ایران، مصیبت ایجاد می کنه، چون ما همیشه غافلگیر می شیم! برف میاد غافلگیر می شیم! بارون میاد غافلگیر می شیم! زلزله میاد غافلگیر می شیم! چون شاید مردم و در نتیجه دولت غافلی داریم!