واکاوی آیین های نوروزی در گفتگو با فعال هنری یزد:
«حاجی فیروز» یادآور هنر شاد زیستن ایرانیان است
حاجی فیروز” دایره زنگی میزند و کودکان و جوانان را پشت سر خود راه میاندازد. او نمادی از روح بازگشته از جهان مردگان است که ترانههای ویژه خود را میخواند و میرقصد. پس جای رقص و ساز و آواز و شیرین زبانیهای حاجی فیروز باز میشود تا مردم با دلی خوش سال نو را آغاز کنند و با جشنهای دیگر در طول سال این روحیهی شاد زیستن را نگه دارند
ایران از گذشتههای دور سراسر پر از جشن و شادی بوده است. چون ایرانیان تاثیر شاد بودن را بر بهزیستی و پویایی خود، به خوبی میدانستند، از دیرباز وظیفه حاجی فیروز شاد کردن و دادن نوید آغاز بهار و پایان دوره سرما و تاریکی، به مردمان کوی و برزن بوده تا مردم با شادی به پیشواز نوروز بروند
هنرمند عرصه نمایش در یزد گفت: فرهنگ و هنر ایرانی، سرشار از نکات آموزنده، ارزشمند، انسانی و دینی است که میراث و یادگار پیشینیان خوش ذوق و نیک سرشت ماست، گفتار و رفتارهایی که واکنش هنرمندانه آن ها در برابر رویداد های گوناگون، اجتماعی، سیاسی و طبیعت برشمرده می شود.
علیرضا خورشیدنام در گفتگو با بشارت یزد با اشاره به اینکه «یکی از این کنش ها و رفتارهای هنرمندانه، آفرینش شخصیتی بنام “حاجی فیروز” است!» بیان داشت: با نزدیک شدن به آغاز سال نو و جشنهای نوروزی خوب است نگاهی به گذشتهی این جشن و پیدایش “حاجی فیروز” داشته باشیم.
این فعال عرصه فرهنگ و هنر یزد افزود: ایرانیان از دیرباز، نوروز را سال روز تاج گذاری “جمشید” می دانند. در باورشناسی ایرانیان کهن، جشنی است به نام “همسپتمیدیم” (hamas pat meydim ) که در زبان پهلوی به معنی “حرکت همهی سپاه” و در اصل به معنی فرود آمدن دسته جمعی فروهرِ درگذشتگان، از آسمان به زمین است.
خورشید نام با اشاره به اینکه «در جشن”همسپتمیدیم” که ۵ روز مانده به سال نو آغاز میشود، خانوادههای سوگوار حتی اگر یک روز از درگذشت عزیزشان گذشته باشد، مانند دیگر ایرانیان به پیشواز روان درگذشتگان میرون» اظهار داشت: آنها باور داشتند که روان تازه گذشته به خانه و خانواده سر میزند و در صورتی برایشان دعای نیک میکند که خانهها پاکیزه و اهالی آن شاد باشند؛ یعنی خانوادههای سوگوار هم باید مانند دیگر خانواده ها، سبزه سبز کنند و به خانه تکانی بپردازند، عود روشن کنند و پوشاک نو بپوشند تا روان عزیزانشان شادمان باشد.
هنرمند عرصه تئاتر یزد با بیان اینکه «در اساطیر و آیینهای سومری، مدیترانهای و سامی همگی به الههی زمین و آب باور دارند» گفت: این الهه، عاشق “دوموزی” شده و میخواهد با او همبستر شود اما دوموزی از این کار سرباز می زند و “مادر/ زمین” دستور کشتن فرزند را میدهد؛ ولی این مادر/ زمینِ عاشق، پس از کشتن دوموزی، بسیار پشیمان میشود! پس خواستار زندگی دوبارهی او میشود و با ترفندی او را زنده میکند!
خورشیدنام افزود: عاشق شدن مادر، مرگ دوموزی (که در پاره ای از روایت ها، وی خدای گیاهان و رستنیها است) و زنده شدن دوبارهی او، پدیدهای است که همه ساله روی میدهد. چنین داستانی با اندکی دگرگونی در فرهنگهای گوناگون نیز دیده میشود، که در اساطیر ایران “سیاوش و سودابه” نمونهای از آن است.
این فعال عرصه فرهنگ و هنر یزد بیان داشت: برای نمونه در شاهنامه آمده است که پس از مرگ سیاوش، از خون او گیاهی میروید که “سیاوشان” نامیده میشود، پس او را نماد یا خدای گیاهی می دانند و آیین سیاوش، به آیین ستایش ایزد گیاهی مربوط است.
در پس هر نابودی و مرگی، زایشی دوباره نهفته است
وی با اشاره به اینکه «بسیاری بر این باورند که “آیین مردگان” با آیین سوگ سیاوش در هم آمیخته و هر ساله برگزار میشده است» اظهار داشت: در این آیین شخصیت اصلی داستان، صورتک سیاهی بر چهره میبست یا این که با ذغال چهرهی خود را سیاه میکرد. هنوز هم میبینیم که کشاورزان پس از برداشت کِشته های خود، باقی ماندههای علوفه و خاشاک را میسوزانند تا زمین برای رویش گیاه در سال آینده آماده باشد، با این بینش که شرط رویش دوباره، پس از سوزانده شدن؛ پنهان شدن در زیر خاک است.
خورشیدنام افزود: چنین بینش و رفتاری ریشه در این اندیشه دارد که: «تا عنصری نابود نشود، رستاخیزی برپا نخواهد شد.» و در پس هر فساد، نابودی و مرگ، زایشی دوباره نهفته است. گفته میشود «دوموزی» که نماد الههی گیاهان است در پاییز هر سال میمیرد و در آغاز سال نو به دنیا میآید و شادی و رویش را به ارمغان میآورد. این، زمان آغاز بهار است و گیاهان به زندگی دوباره برمیگردند. نماد آن در فرهنگ کهن ایران فردی با چهرهی سیاه است که چون از جهان مردگان بازگشته شادمان است و آواز میخواند. این شخص همان “حاجی فیروز” است.
رقص و آواز حاجی فیروز برای شادمانی مردم
هنرمند عرصه تئاتر یزد بیان داشت: “حاجی فیروز” دایره زنگی میزند و کودکان و جوانان را پشت سر خود راه میاندازد. او نمادی از روح بازگشته از جهان مردگان است که ترانههای ویژهی خود را میخواند و میرقصد. پس جای رقص و ساز و آواز و شیرین زبانیهای حاجی فیروز باز میشود تا مردم با دلی خوش سال نو را آغاز کنند و با جشنهای دیگر در طول سال این روحیهی شاد زیستن را نگه دارند.
وی افزود: تاریخچهی حاجی فیروز یکی از بحث برانگیزترین موضوعاتیست که نظریههای گوناگونی پیرامون آن وجود دارد که شماری از آنها با یکدیگر همسو و شماری دیگر متفاوت هستند. اما بحث اصلی در همه دیدگاه ها و گمانها، وجود شادی ارزشمندیست که حاجی فیروز با خود به همراه میآورد. از گذشتههای دور شاد زیستن وجه مهمی از زندگی مردم ایران بوده، به ویژه در آغاز فصل بهار که همراه میشود با زنده شدن دوبارهی زمین.
ایران از قدیم سرزمین جشن و شادی بوده است
خورشیدنام بیان داشت: ایران از گذشتههای دور سراسر پر از جشن و شادی بوده است. چون ایرانیان تاثیر شاد بودن را بر بهزیستی و پویایی خود، به خوبی میدانستند، از دیرباز وظیفه حاجی فیروز شاد کردن و دادن نوید آغاز بهار و پایان دوره سرما و تاریکی، به مردمان کوی و برزن بوده تا مردم با شادی به پیشواز نوروز بروند. مردم نیز برای مژده های خوب و خوش به او شاباش یا پیشکشی میدادند.