جوامع انسانی با رویههایی غیر انسانی
مروری بر تاریخ بشریت نشان میدهد که جوامع انسانی با گذشت زمان از رویه انسانیت فاصله گرفته و با گرایش روزافزون به منفعت طلبی، شیطان صفتتر شدهاند. انسانهای اولیه که هنوز طعم سود را نچشیده بودند نوع پرستتر از آدمیزاد کنونی بودند.
بعدها نفع مادی سبب شد تا قبایل مختلف برای امرار معاش و کسب غنایم به حیطه یکدیگر تعدی نمایند و تجاوز به حقوق انسانی مجاز شناخته شود. گذشت زمان و تکامل ذهنیِ انسان، پیشرفتهایی را به بشریت عرضه کرد و با ظهور جوامع متمدنی که توسعههای خود را مدیون علوم تحقیقی بودند، انتظار میرفت چهره جهان رنگ و روی پاکتری به خود گیرد و فرزندانِ اشرف مخلوقات به پشتوانه علم و دانش خویش و با پایبندی به اصول اخلاقی به تعالی بیشتری نظر داشته باشند.
در این سیر تکاملی به جای این که علم و دانش با اخلاق پیوند یابد، در موارد بسیاری راه خود را گم کرد و با فریفته شدن توسط عنصری بدنهاد به نام منفعت، آدمی از مسیر تعالی خود منحرف گردید. علم بنا داشت جوامع را انسانیتر کند اما نورافکن آن، راه را برای آدمیان به بیراهه بدل نمود. سنایی غزنوی در مورد استفاده نادرست از علم چنین هشدار داده است که:
چو علم آموختی، از حرص آن گه ترس کاندر شب
چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر بَرَد کالا
انسان که نتوانسته بود در کیمیاگری اسباب خوشبختی خود را فراهم کند با بهره گیری از علوم شیمی و فیزیک، قدم در مسیری نهاد که نتیجه کلی آن شوربختی برای نوع آدمی بود. در ابتدا کیمیاگران عصر جدید از علم خود بهره جستند تا از یافتههای خود در جهت ویرانی استفاده کنند. ساخت باروت در قرن هفتم تا نهم میلادی به وسیله چینیها مقدمهای شد برای فاصله گرفتن بشریت از تیر و کمان، شمشیر و جنگهای تن به تن؛ و پیشرانهای شد برای ظهور سلاحهای گرم و آغاز استفاده از قدرت احتراق و انفجار برای مبارزه بشر با بشر: به کار بردن بمب و گلوله برای انتقامهای نفرت انگیز.
در ادامه کاربردی کردن علم، تحقیقات فیزیکدانان در آزمایشگاهها برای تکمیل کردن رنجهای بشریت نتیجه داد و با شکافتن اتم و ظهور بمب هستهای و استفاده از آن در جنگ جهانی دوم ثابت شد که انسان برای سوزاندن ریشههای زندگی هم نوعِ خود، از مهارت روزافزونی برخوردار است. با پیشرفتهای علمی که در زمینه تسلیحات و جنگ افروزی صورت گرفت، اقتصادِ جنگ مطرح گردید و منفعت طلبی عدهای خاص موجب شد تا عنصر سیاست به برافروزی شعلهی جنگها اقدام کند و همدستی آن با عنصر اقتصاد، چرخ کارخانههای مهمات سازی را بچرخاند. نتیجهی این تعامل سه جانبه علم، اقتصاد و سیاست، سود بیشتری شد برای جمعیتی انگشت شمار، و رنج افزونتری گشت برای انسانهای پرشمار.
رویهی منفعت طلبی و منفعت پرستی و سوء استفاده از علم و دانش برای رنج دان آدمی به رویهی «خراب کن و بساز» تبدیل شد تا بشریت همگام با توسعهی پژوهشهای خود و کسب دانش بیشتر، به ورطهی لجن کشیدن جهان و کثافت گرایی سوق یابد. با توسعه فناوری اطلاعات و حاکمیت نرم افزاری، بشر آموخت تا با کد نویسی، ویروسهایی را بسازد و بر جسم و جان رایانههای مورد استفاده جامعه انسانی گسیل کند و در کنار آن آنتی ویروسهایی ساخته و روانهی بازار کند تا مرضِ واگیردار کامپیوترها را درمان کند. ساخت ویروسِ بیشتر منجر به فروختن آنتی ویروسِ افزونتری شد و هم زمان که حسابهای بانکی عدهای پربارتر میشد اخلاقیات رو به افول میرفت. پا به پای این ویروس سازی و آنتی ویروس فروشی، اقتصاد هکری هم رونق یافت. هکرهای صاحب علم و دانش، از راه دور بر سیستمهای اطلاعاتی نهادها و موسسات حمله کردند و با گرفتن پول، سرزمین مجازی فتح شده را به صاحبش بخشیدند.
همین الگوی ویرانی و بازسازی به حیطهی آدمیان هم کشانده شد. محققان با الگو برداری از طبیعت و با نادیده گرفتن اصول اخلاقی، فسفر مغز خود را در آزمایشگاهها سوزاندند تا با تولید عوامل بیماریزا یا ویروسهای دست ساخت، و انتشار آن در دامن جوامع انسانی، بازارِ فروشی را برای واکسنهای و داروهای درمانی فراهم کنند. انتشار ویروس کرونا در دسامبر ۲۰۱۹ از شهر ووهان چین و گسترش آن در سراسر جهان یکی از مشهورترین نمونههایی است در عصر ما اتفاق افتاده است. در نتیجهی شیوع این بیماری علاوه بر رنج و فشار فراوانی که به جهانیان تحمیل شد، مرگِ حدود هفت میلیون نفر از انسانهایی که به فرداهایی بیشتر چشم دوخته بودند، اتفاق افتاد. ویروس کرونا در چشم به هم زدنی اقتصاد و زندگی جهانیان را با چالش مواجه کرد تا بازار گستردهای را برای بخش درمان و سلامت انسانها فراهم کند.
موج «خراب کن و بساز» و رویه «کثافت گرایی»، بر دیگر جوانب زندگی بشریت نیز سایه انداخته است: مافیاهای تولید و توزیع مواد مخدر و روان گردانها؛ مافیاهای گروگان گیری انسانها؛ موج فیلترینگ و فیلتر شکن سازی، که تنها در چین باعث رونق کسب و کارهای زیادی شده است؛ تولید کالاهای بی کیفیتی نظیر خودرو به منظور فروش لوازم یدکیِ آن.
با توجه به مثالهای فراوانی که از این رویههای غیرانسانی وجود دارد و پیش بینی میشود موارد مشابه آن به وفور در آینده ظهور یابد شاید بتوان قرارداد غیررسمی و نانوشتهای را هم بین علوم مختلف فنی مهندسی و تجربی متصور شد که به موجب آن کالا و خدماتی تولید میشود تا سلامت جامعه به خطر افتد و بازار گستردهای را برای درمان این انسانهای در معرضِ خطر فراهم سازد. آنچه مسلم است این رویه غیر انسانی که بر سیاره زمین سایه افکنده است و به طور عالمانهای بر رنج بی پایان بشر میافزاید، مانند اژدهایی بی رقیب، مصون از دار مکافات و بدون توجه به اصل کارما و قوانین کائنات، به نقش آفرینی خود در صحنه روزگار ادامه میدهد و این نتیجهی تحقیقی حضرت حافظ را برای ما برجسته میسازد که:
جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق