جای خالی رشته «یزد شناسی» در دانشگاه های یزد

رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و تاریخ دانشگاه یزد در این مراسم گفت: اول شهریور، روز بنیان یزد به طالع سنبله، مناسبت خوبی است که دربارۀ کتاب مستطاب یزد «یزد، یادگارتاریخ » و نویسنده یزدپژوه آن یعنی استاد حسین مسرّت صحبت کنیم و به ساحت قلمی بی ادّعای او احترام بگذاریم او که تاکنون در تاریخ و ادب این دیار بیش از همه قلم زده و کاوش های علمی اش در آثار علمی و فرهنگی پیشینیان و تدقیق دقیقش در احوال گذشتگان صاحب نام یزد به نوعی شناسنامۀ فرهنگی ما شده است. همواره از طریق نشریات و پایگاه های اینترنتی در معرّفی منشورات های فرهنگی یزد در کوتاه ترین زمان، علاقه مندان فرهنگی را آگاه ساخته است. بنابراین سزاوار این بود که در مجلسی به نام و یاد یزد، راجع به او و مهم ترین اثرش که «یزد، یادگار تاریخ » است، صحبت کنیم.

رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و تاریخ دانشگاه یزد در مراسم رونمایی از دفتر چهارم کتاب «یزد، یادگار تاریخ»:

  • علی اکبر جعفری ندوشن: به عنوان یک دانشگاهی به نظرم جای رشتۀ یزد شناسی در دانشگاه های یزد خالی است و دانشگاهی که بخواهد در خدمت جامعۀ محلی باشد، باید اولویت آموزش و پژوهش آن نیز مسائل آن جامعه باشد و آغوش خود را به روی محققین محلی بگشاید
  • قدر دانشگاه محلی را به تحقیقات محلی است. وقتی دانشگاه به جای موضوعات کلی و مجرّد و مثلاً علمی، نظام  مسائل جامعه محلی را در برنامۀ آموزش و پژوهش خود قرار دهد،‌ قدر و منزلتش آشکارتر می شود و مقاله و پایان نامه هایش به مصداق علم نافع روشن تر رخ می نماید
  • دانشگاه نسل چهارم که گاهی از آن سخن به میان می آید، دانشگاه بوم‌شناختی یا دانشگاهی برای جامعۀ محلی نامیده شده و دارای ارتباط برون گرا و عمیق با صنایع و جوامع اطراف خود است و می کوشد که نیازهای جامعه محلی را شناسایی و تأمین کند و در نهایت نیز یک جامعه محلی را زیست بوم بهتری برای زندگی بسازد . بی شک این رویکرد می تواند دانشگاه های محلی را از خطر سکوت و رکود برهاند و رشد و رونق بیشتری به آن ها بدهد

همزمان با روز بنیان یزد، آیین رونمایی و جشن امضای دفتر چهارم کتاب «یزد؛ یادگار تاریخ» با حضور حسین مسرت، نویسنده اثر و جمعی از نویسندگان و مولفان یزدی در کتابخانه مرکزی یزد برگزار شد.

حسین مسرت، پژوهشگر یزدی و نویسنده این کتاب در این مراسم گفت: کتاب «یزد، یادگار تاریخ» به گفتارهای تاریخی در خصوص یزد اختصاص یافته که در این دفتر علاوه بر معرفی پیشینه تاریخی، به موقعیت جغرافیایی و جمعیتی آن نیز پرداخته شده است.

وی اظهار داشت: این جلد کتاب از بین حدود یک هزار مقاله سعی شده همچون دفترهای پیشین، از تنوع موضوعی برخوردار باشد که شامل شرح حال نام‌آوران و بزرگان یزد، آداب و فرهنگ، نقد کتاب، معماری و هنر و مردم‌شناسی است.

مسرت با اشاره به اهمیت کتاب در جامعه بیان کرد: برگزاری آیین رونمایی، نقد و بررسی کتاب و نشست‌های کتابخوانی با حضور علاقه‌مندان و به‌ویژه اساتید دانشگاه می‌تواند در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و همچنین شناختن تاریخ یزد بسیار مؤثر باشد.

این پژوهشگر تاریخ در پایان از مسئولان فرهنگی استان خواست زمینه‌ای برای شکوفایی رویدادهای فرهنگی در این استان بیش از پیش فراهم کنند.

ضرورت راه اندازی رشته «یزد شناسی» در دانشگاه

رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و تاریخ دانشگاه یزد در این مراسم گفت: اول شهریور، روز بنیان یزد به طالع سنبله، مناسبت خوبی است که دربارۀ کتاب مستطاب یزد «یزد، یادگارتاریخ » و نویسنده یزدپژوه آن یعنی استاد حسین مسرّت صحبت کنیم و به ساحت قلمی بی ادّعای او احترام بگذاریم او که تاکنون در تاریخ و ادب این دیار بیش از همه قلم زده و کاوش های علمی اش در آثار علمی و فرهنگی پیشینیان و تدقیق دقیقش در احوال گذشتگان صاحب نام یزد به نوعی شناسنامۀ فرهنگی ما شده است. همواره از طریق نشریات و پایگاه های اینترنتی در معرّفی منشورات های فرهنگی یزد در کوتاه ترین زمان، علاقه مندان فرهنگی را آگاه ساخته است. بنابراین سزاوار این بود که در مجلسی به نام و یاد یزد، راجع به او و مهم ترین اثرش که «یزد، یادگار تاریخ » است، صحبت کنیم.

علی اکبر جعفری ندوشن در ادامه افزود: اوّلاً مسرت، کتابشناس است و وجود ذی جودش در کتابخانۀ وزیری یزد اعتباری مضاعف به این گنجینۀ فاخر مرحوم وزیری داده بود. آغاز آشنایی ما هم به اوایل دهۀ هفتاد که دانش آموز دبیرستان بودم و به کتابخانه رفت و آمد داشتم باز می گردد. در چند دهۀ گذشته شاهد بودم کمتر محقق و پژوهشگری در زمینۀ فرهنگ عامه بوده که بدون مراجعه به او بتواند منابع مورد نیازش را به سهولت پیدا کند و حال اگر موضوع تحقیق در بارۀ تاریخ، ادب، هنر ،رجال و معماری یزد بود که دیگر مرجع ناطق و دقیق اش این مرد نجیب و فاضل و بی ادعاست. شاید از این روست که از اقصی نقاط کشور، پژوهندگان تاریخ و فرهنگ یزد یا با او تماس می گیرند و مکاتبه می کنند و یا رنج سفر بر خود هموار کرده و به دیدارش دراین گوشۀ کویر می شتابند، چرا که او به قول مرحوم ایرج افشار: جهانی است بنشسته در گوشه ای.

وی اظهار داشت: نکتۀ دیگر این که مراقبت علمی و وسواس زاید الوصف مسرّت در مستند سازی آثارش و رعایت امانت داری قلمی در مجموعه نوشتارهایش برای برخی از نوقلمان امروز بسیار درس آموز است. هیچ مطلبی از او نمی توان یافت که از مآخذ و سند روشنی برخودار نباشد، به ویژه آنکه نقل قولی از دیگران باشد و یا حاصل تأمل و اندیشۀ دیگران محسوب شود، رعایت اسلوب واقعی پژوهش از اصول حرفه ای آثار اوست. وی در این وادی پیرو مکتب تصحیح و تألیف بزرگان ادبیات از فروزانفر و نفیسی تا افشار و…. است.

رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و تاریخ دانشگاه یزد بیان داشت: مسرّت به تأسی از استاد بی نظیرش ایرج افشار در عین دقت و ظرافتی که در پژوهشنامه هایش دارد، بسیار پرکار و خستگی ناپذیر است، انتشار بیش از صدها مقاله و ده ها کتاب ارزشمند، طی چهار دهۀ عمرکاری اش، حاکی از عشق ناگستنی این نویسندۀ محجوب به فرهنگ و تمدن این سرزمین دارد. کتاب وزین «یزد، یادگار تاریخ» او به سان دایره المعارفی است در معرّفی داشته های فرهنگی یزد است،  این درحالی است که وی در معرّفی آثار و احوال گذشتگان صاحب نام یزد همچون رشیدالدین میبدی (صاحب تفسیر کشف الاسرار و عدّه الابرار)، سید محمّدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه الوثقی)، وحشی بافقی، فرّخی یزدی، وزیری یزدی، محمّدکریم پیرنیا، مهدی آذر یزدی و…در قالب کتاب ها و مقالات  مختلف، خالق آثار ماندگاری شده است.

وی افزود: حسین مسرّت در امر اطلاع رسانی فرهنگی نیز همواره چند قدمی از دیگران جلوتر است، او از چند دهۀ پیش در روزنامه و جراید و مجلات علمی سعی وافری در معرّفی آثار و منشوراتی داشته است که به نوعی نسبتی با یزد می یافتند. گویا نقد و بررسی کتاب و معرّفی جامع آن ها به جامعۀ کتابخوان و ارائۀ گزارش از رویدادهای فرهنگی همواره از فریضه های فراموش نشدنی او بوده است، چندین  سال است وبلاگ «کاریز یزد» و کانال انجمن دوستداران کتاب به همّت این نویسندۀ کوشا بدون هیچ وقفه و تعللی در امر اطلاع بخشی حوزۀ فرهنگ و ادب به ویژه کتابداری و کتابشناسی همچون کاریزهای پایای قنات های یزد آرام و پربرکت درجریان است.

جعفری ندوشن بیان داشت: نجابت، بی ریایی و خضوع ذاتی همراه با دانش و تجربۀ کم نظیر او درحوزه های ادبیّات، کتابشناسی و یزدپژوهی وی را در نزد بسیاری از بزرگان فرهنگ پرور کشور؛ محترم و معتمد ساخته است. به یاد دارم که به روزگار دانشجویی آن گاه که قصد دعوت و یا استفاده از محضر دانشی مردان بزرگی نظیر ایرج افشار، اسلامی ندوشن، کاردان، قلمسیاه، دادبه و….در جمع دانشجویان یزدی دانشگاه های تهران داشتیم، ذکر نام معرّفی چون مسرّت، همه امتناع ها را سهل می کرد و اسباب آشنایی جوانان دانشجو با پیران خردمند و صاحب نام دیارشان فراهم می ساخت.

وی افزود: نقش بی بدیل او در مساعدت به برپایی  بسیاری از مناسبت های  فرهنگی و ادبی شهر اعم از آنکه محفل شعر و ادب باشد و یا در تجلیل و نکوداشت نادره کارانی و یا پاسداشت آئین های فرهنگی و هنری و…گواه علاقۀ وافر این مرد ادب پرور به حیات پرتکاپوی فرهنگی این دیار است. اما به عنوان یک دانشگاهی به نظرم جای رشتۀ یزد شناسی در دانشگاه های یزد خالی است و دانشگاهی که بخواهد در خدمت جامعۀ محلی باشد، باید اولویت آموزش و پژوهش آن نیز مسائل آن جامعه باشد و آغوش خود را به روی محققین محلی  چون استاد مسرّت بگشاید. قدر دانشگاه محلی را به تحقیقات محلی است. وقتی دانشگاه به جای موضوعات کلی و مجرّد و مثلاً علمی، نظام  مسائل جامعه محلی را در برنامۀ آموزش و پژوهش خود قرار دهد،‌ قدر و منزلتش آشکارتر می شود و مقاله و پایان نامه هایش به مصداق علم نافع روشن تر رخ می نماید. دانشگاه نسل چهارم که گاهی از آن سخن به میان می آید، دانشگاه بوم‌شناختی یا دانشگاهی برای جامعۀ محلی نامیده شده و  دارای ارتباط برون گرا و عمیق با صنایع و جوامع اطراف  خود است و می کوشد که نیازهای  جامعه محلی  را شناسایی و تأمین کند و در نهایت نیز یک جامعه محلی را زیست بوم بهتری برای زندگی بسازد . بی شک این رویکرد می تواند دانشگاه های محلی را از  خطر سکوت و  رکود برهاند و رشد و رونق بیشتری به آن ها بدهد.

دیدگاهتان را بنویسید